راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 82 ) قوانین فاقد شمول ( قانون کار )

به قول رئیس اتحادیه کارگران کل کشور نود پنج درصد کارگران با قرار داد های موقت دارند کار می کنند؟

یعنی 12میلیون کارگر در کشور با حداقل حقوق و ( بدون امنیت شغلی و محروم از مزایا ) مشغول هستند

علاوه بر تعداد بالای بیکاران کشور این 12 میلیون هم به نوعی بیکار هستند این اطلاعات اضافه کنید به قرار دادهای سفید امضاء و تسویه حساب کامل حقوق و مزایا قبل از شروع کار چه مفهومی دارند

تازه آن 5% درصد که شامل قانون کار می شوند اکثرا" در چند سال آخر و نزدیک بازنشستگی قرار دارند 

این قانون بیمه تامین اجتماعی برای کل کارگران کشور نوشته شده است اما ظرف سه یا چهار سال آینده یک قانون ( بسیار مهم ) بدون شمول خواهد بود 

یعنی هیچ کسی مشمول قانون کار وجود نخواهد داشت؟

اصلا دنبال مقصر نیستیم دنبال مچ گیری  هم نیستیم 

این قانون زمانی از پیشرفته ترین قانونهای جمهوری اسلامی ایران بود امروز به چه روزی افتاده است؟

گذشت زمان و تغییرات اقتصادی اول کارگران و بعد هم سازمانهای تامین اجتماعی خاکستر نشین کرده است

آیا لازم نیست در این مورد قانون های جدید و راهبردهای اساسی تدوین شود؟

کارگران کشور یکان اصلی اقتصاد ایران هستند

دنبال آن نیستیم که سهم دولت در تامین اجتماعی کارگران افزایش دهیم 

اما قوانین تشویقی و راه انداختن اقتصاد کشور می تواند سر و سامان بیشتری به این وضعی

بدهد.

این تنها قانون کار نیست که فاقد شمول است بسیاری از قوانین کشور هم به این نقیصه دچار شده اند

قانون فاقد شمول یعنی دریاچه بدون آب و ماهی یعنی دریاچه خشک شده

یعنی ریز گرد یعنی خفگی یا مرگ شش های یک کشور؟

وقت ان رسیده که یک نهضت رسیدگی به این مشکلات و تدوین قوانین جدید نوشته شود؟ 

یا باید قانون موقت به شکل قانون دائم تلقی گردد یا باید هر چند سال قانون موقت بعنوان قانون ثابت و پایه بیمه قرار گیرد مثلا یک دوم یا ........

در هر حال تغییرات لازم است وگرنه کار فرمایان همین قوانین موقت را هم دور خواهند زد؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 81 ) " بمباران اقتصادی " سیاست ترامپ

پس از یک دوره تحریم سنگین تهران آمریکا طی یک نبرد سنگین دیپلماتیک تن به یک قرار داد ( برجام )

با ایران داد تا باقی سناریو تضعیف ایران دنبال کند؟

در واقع تحریمها داشتند تاثیر خود را از دست می دادند

چون احتمال بدست آوردن اعتماد به نفس در تهران زنده می کردند؟

همان تحریم تسلیحاتی ( در دوران جنگ ایران و عراق ) که موجب شد ایران اعتماد به نفس تولید تسلیحات را بدست آورد ( که همان سیاست امروز موجب بدبختی ما را در خاورمیانه شد سناتور آمریکایی )

چون قرار داد برجام منعقد شد در یک سناریو از پیش تعیین شده غرب شروع به تبلیغات وسیع کرد تا ایران را عضو تسلیم شده بازی تحریم برشمارد و غرب پیروز میدان

حتی اوباما و جان کری مرتب از این پیروزی بزرگ تحت عنوان اجبار ایران ( تحت فشار تحریم ها ) به نشستن سر میز مذاکره صحبت می کردند

در واقع تلاش می کردند تا کاری که تحریمها نتوانستند انجام دهند ( فرو ریزی اقتصاد ایران) در پسا برجام بدست بیاورند؟

در واقع برجام پایان تحریم نبود ادامه تحریم بود در جبهه ای دیگر متاسفانه جو سازی های داخلی ( اختلافات جناح های سیاسی اصول گرایان و اصلاح طلبان نگذاشت این ادامه تخریب غرب پیگیری شود)

آنها سعی داشتند به دنیا بقبولانند ایران شکست خورد تسلیم شده بخصوص روی این تبلیغات بخش خصوصی داخل ایران بوده و هست 

آنچه که سعی بر تضعیف سیاسی اقتصادی تهران انجام می شود برای فرو ریزی اقتصاد ایران است؟

اکنون هم تمام سیاست آمریکا در بهانه جویی از ایران در ادامه همین سیاست است

پس از اوباما ترامپ هم با اخذ سیاست غیر قابل پیش بینی بودن دنبال کرد؟

پیروزی های غیر منتظره ایران در جبهه مقاومت ( سوریه و عراق ) بیشتر از گذشته غرب به ادامه قضییه تشویق کرد

مطمعن باشید سیاست نظامی دخالت آمریکا در خاورمیانه مرده است اگرچه چند بمباران آمریکا در سوریه بخاطر ابروی رفته آمریکا انجام شد مطمعنا" این دخالت مرده وگرنه مرده هم گاهی از خودش بادی دفع میکند؟

جنگ اصلی و موضوع اصلی چنگ اقتصاد ایران است تمام  بهانه جویی نیک هیلی و ترامپ همین بمب

باران سیاسی روحی و روانی برای بلا تکلیفی تهران در سرمایه گذاری و کار بهتر اقتصادی است؟

تا کنون دولت نشان داده نتوانسته این سیاست درک کند 

خود و مخالفان مصرانه بر ادامه اختلافات سیاسی روی برجام و آمریکا ادامه می دهند

آری این دیوانه ( ترامپ) عاقل تر از آن است که شما فکر می کنید

هیچ گزینه دیگری غیر از ضربه زدن به اقتصاد در بستر افتاده ایران روی میز نیست؟

آن جنگ زرگری که شما دنبال آن رفته اید برای اینست این بیمار فوت کند

این سر وصدا برای نا امن جلوه دادن ایران است برای کار اقتصادی هم برای سرمایه گذاران داخلی هم برای سرمایه گذاران خارجی و همراهی شما با آمریکا در اخذ مالیات مضاعف و سیاست نا بخردانه بانکی اقتصادی روانی و غیره......

آنوقت شما صاحب جنازه و طرف سوگوار هستید نه آمریکا نه اصول گرایان نه اصلاح طلبان در واقع قتل توسط شما انجام شده ( در سایه بی توجهی به بیمار)

این دولت روحانی است که بیمار محتضر روی دست دارد؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 80 ) فلج فکری یا نداشتن الگوی حکومتی اقتصادی ؟

اگر کل جمهوری اسلامی ایران یک بدن ( انسانی ) بدانیم در واقع دچار یک فلج فکری ( حرکتی ) هستیم

ببینید یک حشره موذی مانند کک دارد انگشت پای جمهوری اسلامی می خورد ( خون میمکد)

جمهوری اسلامی دارد درد حس میکند حتی نگاه کرده حشره را می بیند از زمان درد و گزش پا مدتها می گذرد اما 

هیچ عکس العملی دیده نمی شود. فرض کنیم عده ای مشغول قاچاق خاک جزیره هرمز به کشور های 

جنوب خلیج فارس هستند 

مسئولین محلی استانی حتی مرکزی نظاره گر هستند حتی میدانند این کار غیر قانونی است ؟

اما مدتها می گذرد هیچ تصمیم و حرکتی برای جلوگیری از این کار انجام نمی شود

یک نوع فلج فکری ( تصمیم گیری ) فلج حرکتی اقدام برای توقف کار فلج سلسله مراتب بدین شکل که باید گزارش این قاچاق از طریق مسئولین محلی به بالا گزارش و بلافاصله دستورات لازم از بالا به منطقه در گیر ارسال و اقدام شود

اما در عمل این کار ساده اداری چنان دیر و آهسته انجام می گیرد که گویی کار انجام نشده و گاهی زمانی نتیجه حاصل می شود که کار تمام شده

یعنی غارت قاچاق و غیره پایان یافته است؟

این یک فلج فکری تمام است فلج حکومتی فلج مسئولین فلج سیستم فلج جمهوری اسلامی است

این یک مسئله سیاسی نیست یک بررسی ساده واکنش حکومت به معضلات کشور است؟

اگر یک شخص یا شرکت یا سازمان یا حکومت نتواند به موقع و به جا نسبت به حوادث و مخاطرات عکس العمل نشان دهد.

حتما دچار مشکلات خواهد شد بدون برو برگرد با حیات خود بازی کرده 

شاید این آفت باعث از بین رفتن رشته حیات گردد ( در هر سطحی)

اگر این گزش پا بر اثر نیش عقرب یا مار باشد چی؟

ما شاهد هستیم در بسیاری از مشکلات کشوری یا اثری از واکنش نیست یا اگر هست بسیار دیر و غیر مثمر و نا کافی بوده

تازه تنها مشکلات از عدم واکنش نیست راه حل ها هم بسیار ناشیانه و غیر کارآمد هستند؟

بقول یک کارشناس ما که در عمرمان غیر از حکومت شاهنشاهی الگوی دیگری نداشتیم

لذا تمام  راه حل های ما هم طاغوتی است این در مورد مدیران از وزیر به پایین مصداق کامل دارد

در اقتصاد هم اوضاع وحشتناک تر است چون اصلا زمان شاه هم اقتصادی نداشتیم؟   

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 79 ) موفقیت بانکداری اسلامی در دنیا و شکست ما؟

اولین بانک اسلامی در سال 1963 در مصر  شروع به کار کرد تا به امروز بیش از 65 کشور اسلامی صاحب بانکهای اسلامی هستند همینطور بیش از 15 بانک بزرگ در اروپا و آمریکا خدمات بانکداری اسلامی را به عنوان دومین فعالیت خود عرضه می کنند از جمله HSBC بانک با 65 میلیون مشتری در سراسر دنیا

مالزی با 40 بانک اسلامی دارای بیشترین تعداد بانک اسلامی می باشد و طی چهل سال گذشته بطور متوسط یک رشد 37% درصدی در سرمایه توانسته یکی از بهترین عملکردها را در دنیا داشته باشد

پاکستان با 22 بانک اسلامی مصر با 9 بانک اسلامی امارات با 10 بانک اسلامی کویت 8 بانک اسلامی

انگلیس 5 بانک اسلامی 

حدود سرمایه بانکهای اسلامی به بیش از 2000 میلیارد دلار می رسد

بطور کلی این نوع بانک داری در حال رشد بالاتر از نورم بوده و با وجود محدودیت در خدمات از استقبال 

بی نظیری برخوردار است

بعضی از این بانکها بیشتر با عقد مرابحه ( مشارکت در سرمایه گذاری ) کار می کنند واز عرضه سایر اقسام مضاربه مشارکت سلف خرید دیون و غیره خودداری میکنند ( بیشتر در کشورهای عربی )

اما بانکهای مالزی انواع و اقسام معاملات اسلامی عرضه می کنند 

در مجموع بانکهای اسلامی با وجود محدودیت در عقود و شراکت هستند بعلت قابل اطمینان بودن حتی مورد توجه غیر مسلمانان هم قرار دارند

سود سرشار این بانکها و مصون بودن از بحران مالی 2008 دنیا بیش از بیش این بانکها را مطرح و مورد اتکا قرار داد

بخصوص بعضی از بانکهای اسلامی در سالهای بحرانی 2008و2009 با نشان دادن قابلیت صرف نظر کردن از سود قرار دادهای منعقده حتی بعضی موارد با قبول تقسیم ضرر توانستند رشد قابل توجهی بدست بیاورند.

اما داستان بانکهای اسلامی ما بسیار غم انگیز و سخت است 

یک بانک مالزیایی BIMB از سال 1983 توانست سرمایه 80 میلیون رینگت خود را به 760 میلیون رینگت تا سال 2015 از طریق سود آوری ارتقاء دهد بدون آنکه سود غیر متعارفی از مشتریان خود وصول کرده باشد

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 78 ) بانکداری اسلامی یا کلاه شرعی؟

از سال 1362 تاکنون در مقاطع مختلف جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد تا بانک داری در ایران بر مبنا اصول اسلامی سر و  سامان دهد.

در این راه طی سی و چهار سال گذشته یک قانونی به عنوان بانکداری اسلامی بدون رباء به تصویب رساند و به اجراء گذشت متاسفانه حاصل این 34 سال پافشاری و اصرار هیچ ثمره و حاصلی نداشت

آنچه باقی مانده یک قانون تحمیلی و  سیستم عقب مانده بانکی با عناوین مضاربه مشارکت مدنی سلف قرض الحسنه جعاله اجاره به شرط تملیک بر دوش ملت جا خوش کرده است.

در واقع ما در 34 سال گذشته سر خودمان کلاه گذاشتیم با درج لغات اسلامی بر فعالیتهای بانکهای تجاری فکر کردیم بانکداری را اسلامی کرده ایم

در حالیکه این کار فقط بازی با الفاظ بوده و بس

اولین مشکل بانکداری اسلامی و تدوین قوانین آن نداشتن فقیه جامع الشرایط ( فقیه اقتصاد دان )

ما بعد از شهید صدر ( که ایشان هم بیشتر در کلیات وارد شدند نه در جزئیات ) هیچ فقیه جامع الشرایطی نداشتیم نه در ایران نه در عراق نه در لبنان نه در جهان شیعه ( حداقل شناخته شده نیست )

حوزه ها در این مورد کم کاری کردند ( این در تمام زمینه های فقه صدق می کند )

حالا فردا یک بلوا درست نکنید ؟ آقا شما نمی دانید چه و چه داریم ؟

اولین اثر چراغ اینست که نور از خودش منتشر می کند.

جمهوری اسلامی ایران بهترین متخصصین اتمی پزشکی هواپیمایی و....... غیره پرورش داده یا دارد

اما فقیه جامع در زمینه های مختلف یا ندارد یا کم دارد.

در این حالت ما باید یک قانون بانک داری به سمت اسلامی شدن طراحی کنیم و گرنه قانون بانک داری اسلامی سنگ بزرگی است فعلا قادر به توصیف ان هم نیستیم تا چه برسد به طرح و اجراء

مانند ( بانکداری اسلامی رهنمون ) یا ( راهیان بانک اسلامی ) و غیره

دومین مشکل این بود که آقایان از روز اول چند بحث با هم مخلوط کردند 

اول هزینه عملیات بانکی است یعنی سند زدن پول ریختن و برداشت کردن در سیستم بانکی هزینه دارد ( هزینه کاغذ / پرسنل / برق/ چاپ / حسابرسی / ساختمان و....)

که این معادل دو در صد را در بهترین حالت ( در اقلام زیر 100 میلیون تومان ) تشکیل می دهد

بدیهی است با آمدن سیستم های پوز و تراکنش الکترونیک این هزینه کاهش پیدا کرده است

قبلا تا چهار درصد هم از هزینه عملیات بانکی سخن رفته بود

دوم هزینه تورم است ( این هزینه باید در سیستم بانکی ایران جداگانه حساب شود چون هر سال یک تورم لجام گریخته داریم ) در واقع حساب تورم باید جداگانه از حساب سود بانکی محاسبه هر شش ماه یکبار به مبلغ باز پرداخت وام اضافه گردد ( آن مبلغ باقیمانده بدهی نه کل وام )

آنچه به عنوان تورم امروز در جامعه شناخته می شود از دیر باز در بین علمایی اسلامی به عنوان نرخ روز اشیاء بخصوص طلا مورد اتکا قرار می گرفته 

امروز هم می توان از طلا به عنوان مبنای قیمت استفاده کرد اگرچه در اقتصاد امروزه دنیا معدل ارزش سبد ارزی چهار تا پنج ارز بیشتر مورد استفاده است

برای حساب کردن سود بانکی بصورت خلاصه می توان 2% هزینه + 9% تورم + 5% سود بانکی در نظر گرفت برای سال 1396 ( چون نرخ رسمی تورم سال 95 همان 9% درصد اعلام شد )

یعنی در مجموع 16% درصد سود پایه سال 1395 تعیین گردد.

در مورد لغات اسلامی مضاربه و مشارکت و سلف و جعاله هم باید تحقیق کاملی انجام بگیرد

اصلا این موارد قرار داد دو طرفه است هم شامل سود می شود هم شامل ضرر تا حالا موردی دیده نشده در این قرار دادها بانک ضرر یا زیان قبول کند ( حتی حاضر نیست از سود خود چشم پوشی کند)

نمونه آن حراج وثیقه کاسبان ساختمان پلاسکو است

چون ظاهرا" ایشان به خاطر مصالح مسلمین برای مدتی اجازه استفاده از مضاربه را صادر نمودند که حکومت دست مسلمانان ( شیعیان ) نباشد نه برای همیشه ؟

 تعدادی از شیعیان به امام ششم امام جعفر صادق (ع) مراجعه می کنند

و به ایشان می گویند شما می گویید پول با سود گرفتن حرام است حاصل کار در روی زمین همه متعلق به کسی است که زراعت کرده خوب درست ما قبول داریم 

اما اکنون حکومت دست ما نیست و با این شرایط کسی به ما پول یا زمین نمیدهد

لذا ما از لحاظ اقتصادی عقب می مانیم ؟

ایشان اجازه دادند با این شرایط مضاربه مشارکت سلف و جعاله در کار اقتصادی وارد شوند

و بحث دیگر اینکه آنچه تحت نام قرض الحسنه در اسلام مطرح شده در اندازه و مقادیر کم بوده است ؟

این نکته غافل مانده این بانکداری اسلامی است؟

نوعا به قرض های که زیر ده تا بیست هزار درهم ( معادل 20 میلیون تومان ) بوده تعلق می گرفته تا طرف از خاک بلند کند وگرنه در صدر اسلام هیچ گاه دیده نشده که چند کرور به یک نفر وام بدون بهره داده شده باشد( چند صد میلیون تومان )

حداکثر وام داده شده که من در متون شیعی دیدم 300هزار درهم بوده آن هم بعلت شرایط خاص ( بدهی داشتن ) به طرف کمک شده است

امروز گاهی برای ساخت یا صنعت تا مبالغ صد میلیارد تومان وام پرداخت می شود دیگر نمی توان شکل قرض الحسنه بر آن گذاشت؟

پیشنهاد من این است امروز حوزه برای این مشکل طرح بانکداری به مجلس پیشنهاد بدهد

حداقل یک شورای فقی روی قضیه کار جدی شروع کند.

و گرنه باید قید بانکداری اسلامی را بزنیم؟