راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران( 385 ) جمهوری اسلامی ایران اسیر" توهمات "حکومتی اقتصادی؟


توهم حالتی است که در آن فرد چیزهایی را احساس می‌کند که وجود خارجی ندارند ولی فرد وجود آنها را واقعی می‌داند و بر آن اصرار می‌ورزد. 

این اصلی ترین منشاء انحرافات عظیم در ایران است یک بیماری مزمن و مسری پیوسته جاری تاریخی؟

بگذارید مثالی بزنم تا جریان روشنتر شود جمهوری اسلامی ایران هنوز از "توهم " همراهان امام خمینی در آن پرواز تاریخی از پاریس به تهران در تاریخ 12 بهمن سال 1357 بیرون نیامده "فکر" می کند هر کسی در آن پرواز بوده با انقلاب همراه است .

ببینید تمام رئیس جمهور های ایران در آن پرواز حضور داشته اند؟

حتی راننده آن ماشینی که امام از فرودگاه به بهشت زهرا برد یا مسئولینی که در آن استقبال بودند صاحب مناسب بزرگی شدند که در عمل بسیاری از آنان دوستی "خاله خرسه " را با جمهوری اسلامی ایران داشتند؟

اولین "توهمات" مربوط به شخص رئیس جمهور متاسفانه رئیس جمهورها خود را ایدئولوگ یا تافته جدا بافته می دانند؟

فکر می کنند به آنها اجازه داده شده هر کاری که می خواهند انجام دهند سازمان منحل کنند به دیگران توهین کنند خلاف مصوبات مجلس یا قانون اساسی عمل کنند بطور ضمنی هر خلافی تحت نام رئیس جمهور مجازند؟

تنها چیزی که یادشان نیست خدمت رهبری دولت و انجام وظایف رئیس دولت است؟

فردای صبح کاری سوگند رئیس جمهوری را قاب می کنند زیر صندلی رئیس جمهوری می گذارند.

شمشیر بر تمام رقبا و شکست های قبلی می کشند گویی برای "انتقام" آمده اند؟

از آن بیشتر هر کسی که زبان به انتقاد بگشاید از شمشیر او در امان نخواهد بود خواه شمشیر برکناری باشد یا بودجه یا منع حضور در رادیو تلویزیون یا حضور در دولت یا برکناری از سمت یک رویه عادی شده؟

مردم باید مرتب "بله قربان گویی" ایشان بکنند کمتر از گل به ایشان نگویند؟

همانند کودکی رفتار می کنند که به حکم قرعه ساعتی "سلطان" شده اند؟

میرغضب جلاد دژخیم کمترین حالات برخی است تا یک مجری الهی اسلامی؟ 

مجری شکنجه مجری تنبیه مجری انتقام هستند تا مجری دولت.

حالا رئیس جمهور یک طرف دولت خود در " توهمات"کامل است و در قامت کمال و عقل کل یک دیکتاتور تمام است ؟

قدرت اجراء چنان دولت را دچار "توهم" شناخت و بی نقص بودن کرده که هر کار او نتیجه عکس دارد.

هر تصمیم از روی " توهم " نتیجه عکس انتظار ببار می آورد. 

مثلا دولت فکر می کند پشتیبانی و فشار بر بخش خصوصی برای قبول و عمل به تامین اجتماعی کمک بزرگی به استخدام و کارگران کشور است اما در عمل تقریبا استخدام بطور کامل متوقف شده است؟

بخش خصوصی دریافته بیمه کردن هر کس مساوی است با یک اجبار برای بیمه کار بیمه پرداخت حقوق و حق بیمه مادام عمر؟

لذا سعی می کند قانون دور بزند اصلا استخدام نکند اصلا بسیاری بخاطر همین بیمه تامین اجتماعی قید کار و کارخانه و استخدام زده و می زنند و یا کارگر قراردادی شش یا یک ساله می گیرند یا کارگر افغانی و خارجی می گیرند؟

نتیجه این حمایت از تامین اجتماعی خود تبدیل شده به ضد کارگر ضد استخدام ضد بیمه بازنشستگی ضد اشتغال؟

این تفکر از سازمان تامین اجتماعی یک ورشکسته از کارخانه ها عدم توسعه و عدم استخدام نیروی جدید در واقع کارخانه های ورشکسته ساخته است و از ضلع سوم کارگران لشگر بیکاران ساخته است؟

یا دولت فکر می کند با پرداخت یارانه دارد به مردم خدمت می کند در حالیکه این پرداخت که منشاء پرداخت ندارد خود اصلی ترین عامل بروز تورم خواهد بود.

در اقتصاد به آن "توهم مالی" می گویند.

که خود موجب "توهم درآمد" در مردم خواهد شد. در حالیکه مالیات همین یارانه را با نزول و سودش باید همان مردم پرداخت کنند. ( چهل و چهار تومان یارانه بعد از چند سال فقط 440 هزار تومان قبض برق را بدنبال دارد در شرایط یکسان)

هر پرداخت غیر معمول باری ده برابر برای دریافت کننده دارد.

حتی اگر باز پرداخت به نسل بعد موکول شود ممکن است تا 100 برابر تاوان داشته باشد آن هم ماهانه؟

دولت فکر می کند با پرداخت یارانه زندگی مردم راحتتر می کند ؟ در حالیکه پرداخت یارانه مردم را بیشتر فقیر تر عاجز تر و وابسته تر می کند حتی نتیجه عکس فکر دولت رنج و بدبختی مادام عمر نصیب مردم می کند هر کودکی که متولد می شود در بدو تولد با چند ده میلیون بدهی زاده می شود؟ 

بسیاری از سیاست های دولتی ما که در دولت نهادینه شده و هر دولتی آن را انجام می دهد از همین قبیل هستند؟

مانند چاپ پول یا اوراق قرضه دولتی یا استقراض از بانکها یا بانک مرکزی همگی از همین قبیل هستند.

برای ارزان کردن ارزاق عمومی و کالا ارز رو به نرخ گذاری مصنوعی و فشاری می کنند.

نتیجه مقرون به صرفه نبودن تولید روز بروز از حجم تولید کاسته شده به قیمتها افزوده می شود.

به جای آنکه برای راه حل باید در جای دیگر برنامه ریزی کنند ( مانند آسانگیری در مالیات تولید در بیمه تامین اجتماعی در صدور مجوز ) راه کوتاه دخالت فشار قیمتی و سهمیه ای پیش می گیرند.

برای حل مشکلات کشور رو به "تند روی "بیشتر و بیشتر می کنند.

برای تامین مالی مخارج و کارشناسی روزبروز بیشتر به گودال عظیم دایره کارشناسان توهمی دولتی و فشار بیشتر رو می آورند؟

روز بروز اقتصاد را با فشار پلیس فشار مالیات فشار بیمه تامین اجتماعی فشار عوارض مختلف در تنگنا قرار می دهند

دولت همانند انسان تشنه ای که بدنبال آب می گردد آب شور را برای رفع تشنگی سر می کشد هر چه بیشتر می خورد بیشتر تشنه می شود؟

کل سیستم کارشناسی دولت به "توهمات " دچار شده قادر به ترک عادت نیست؟ 

در حالیکه دولت روحانی شعار دموکراتیک تری نسبت به احمدی نژاد می داد امروز بیشتر از دولت نهم و دهم اقتصاد و بخش خصوصی را در فشار گذاشته است؟ 

هر چند در موضوع حجاب و سکولاری هنوز دارد پیشروی می کند برای در فشار گذاشتن بیشتر حاکمیت جهت پذیرش جام زهر "مذاکره" تازه همین "مذاکره" هم خود " توهمی" پیش نیست فقط "تسلیم " است.  

در حالیکه شعار " توسعه " و "رونق اقتصادی" مطرح می کرد امروز دارد دقیقا بر عکس عمل می کند.

نتیجه این حرکات در "فشار حداکثری" تحریمها  فرار سرمایه ها و کوچکتر شدن اقتصاد خواهد بود روندی که تا کنون روز بروز به آن نزدیک تر شده ایم.

اقتصاد ایران از رتبه 17 دنیا اینک به رتبه 33 و در آینده بسیار نزدیک به رتبه های بالای پنجاه و شصتم جهانی نزدیک خواهد شد.

یا رتبه اقتصادی قدرت خرید ایران به رتبه 68 دنیا سقوط کرده است این گزارش بانک جهانی است برای سال 2018 .

دولت با "توهماتی" که دارد هر چه بیشتر دست و پا می زند بیشتر در گرداب باطلاق فرو می رود؟

آثار این "توهمات" اگر درمان نشود قطعا به سقوط خواهد انجامید.

اگر بخواهیم از این سر ازیری قبر سقوط نجات پیدا کنیم چاره ای نیست غیر از اینکه به این کارشناسی دولت پایان دهیم و روایت کارشناسان مخالف را با درنگ بیشتری مطالعه کنیم؟

اصلا این مدارک تقلبی دانشگاهی کارشناس دکترا مسئولین عامل این فضاحت هستند.

آمار بسیار بالای کارمندان دولتی مشغول به تحصیل یا در حین تحصیل مدرک کسب کرده اند  نشان از بی فایده بودن این مدارک دارد؟

متاسفانه مسئولان فکر می کنند با گرفتن این مدارک "نخبه " شده اند؟

نخبه های الصاقی ارفاقی با ما همان کند که این دولت با ما می کند؟ این هم از آثار "توهمات" دولتی است. 

دولت فکر می کند چهل هزار کارشناس تمام ( دکترا ) در استخدام دارد ( کل دکترهای در استخدام دولت 81 هزار نفر است اما 41 هزار آنها پزشک هستند) در حالیکه اغلب این چهل هزار نفر دیپلمه و حتی پایین تر از دیپلم بودند در حین کار تحصیل کرده اند و بار تخصصی زیادی ندارند نمرات ناپلئونی نمرات التماسی فاقد عمق فاقد ژرف نگری فاقد تحلیل فاقد پشتوانه علمی فاقد مطالعات گسترده و حتی در رشته تحصیلی فاقد اطلاعات بی سواد مطلق هستند ( طبق تعریف سازمان ملل متحد یونسکو کسی که نتواند از اینترنت با زبان انگلیسی جستجو و اطلاعات کسب کند بی سواد است) نود درصد نه تنها نمی توانند انگلیسی صحبت کنند از روی نوشته هم نمی توانند به راحتی ترجمه کنند؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 384 ) انقلاب اقتصادی اداری قبل از شورش های اقتصادی کور ؟

بعد از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی کشور هنوز درگیر مشکلاتی است که باید آن مشکلات را در ابتدای انقلاب حل می کرد؟

یکی از مشکلات اساسی کشور سیستم ظالمانه اقتصادی بانکی تولیدی قانونگذاری کشور است؟

سستی عناصر تاثیر گذار در ابتدای این انقلاب باعث شد تا سرمایه داران نفوذی ها طرفداران غرب تحت عناوین مختلف در این انقلاب صاحب سمت های کلیدی  شدند.

نه تنها سمت های را کسب کردند بلکه باعث شدند تا یک چرخه معیوب از قوانین پایه گذاری کنند تا مرتب امثال خود را در سیستم بار گذاری کنند؟

مانند عناصر غرب طلب ( در ظاهر اصلاح طلب ) عناصر طرفدار سرمایه داری طرفدار سیستم لیبرالی بخصوص نئو لیبرال آمریکایی در سیستم انقلاب صاحب منصب شده و می شوند.

این عناصر که با استفاده از خلاء نیروهای اسلامی انقلابی آگاه تحصیل کرده به عنوان کارشناس نماینده مجلس حتی رئیس جمهور در سمت های مختلف خود را جایگزین می کنند.

در حالیکه علم انقلاب و اسلام را در دست دارند عملکردی ضد انقلاب ضد اسلام ضد مبانی اعتقادی کشور انجام می دهند.

اینان باعث شدند بعد از چهل سال سیستم اداری و اقتصادی کشور وابسته به غرب باقی بماند؟

همین سیستم وابسته اداری اقتصادی باعث فراهم کردن زمینه شکست اقتصادی در تحریم فراهم کردند.

یا به زبانی دیگر ما استقلال سیاسی را چهل سال پیش بدست آوردیم اما استقلال اقتصادی و اداری نداریم هنوز بدست نیاورده ایم.

عدم موفقیت در استقلال اقتصادی انقلاب اسلامی را مستعد شکست در استقلال سیاسی خواهد کرد.

همانطور که استقلال سیاسی و حکومتی دکتر مصدق شکست خورد؟

اگر چه دکتر مصدق دو اشتباه تاریخی داشت یک عناصر وابسته در ارتش را جدا نکرد یعنی استقلال سیاسی او نتوانست ارتش را از غرب و رژیم وابسته با خارج مستقل کند دوم استقلال اقتصادی ؟

این استقلال ارتش در انقلاب اسلامی ایران بطور موثر و موفق انجام شد. کاری که انقلاب مصر از انجام آن طفره رفت و همین ارتش وابسته بر علیه انقلاب مصر کودتا کرده و انقلاب نیم بند مرسی را سرنگون کرد.

اشتباهی که ما هم در اقتصاد مرتکب شده ایم یعنی عدم استقلال اقتصادی باعث کودتا در کشور خواهد شد بلاشک؟

هیچ موی لای درز این جمله نیست اگر استقلال اقتصادی کسب نشود وضع بسیار خطرناک خواهد شد.

در آینده نزدیک توده های گرسنه ( بیش از هفتاد میلیون نفر ) حکومت اسلامی ایران سرنگون خواهند کرد ( می خواهید خوشتان بیاید یا بسیار عصبانی شوید)

این سرانجام ادامه وضعیت فعلی است.

تمام استقلال سیاسی ارتش سپاه در گرو استقلال اقتصاد و سیستم اداری بانکی کشور است.

می دانم این جملات بسیاری را خشمگین و غضبناک خواهد کرد.

اما دوست آن است که عیوب شما را بی پرده و بی منت در اختیار شما قرار دهد.

امروز 22 بهمن سال 1398 است من بعد از راهپیمایی در خیابان برگشتم و این سطور می نویسم 

خدا می داند از اینکه اینچنین بی پرده و گستاخانه می نویسیم راضی نیستم؟

اما غیر از اینگونه سخن گفتن دیگر چاره ای نیست بارها این مطالب در حین راهپیمایی در ذهن خود مرور کردم دیدم چاره ای نیست باید نوشته شود باید اعلام شود ولو گوش شنوایی نباشد ( گوشها نخواهند بشنوند ) چون تجربه من نشان داده آنچه می نویسیم با یک فاصله انعکاس عجیبی در بین روشنفکران دانشجویان و رسانه ها پیدا می کند با این تفاوت که هیچ کس اعلام نمی کند منشاء این تفکر و نوشته کجا بوده.

استقلال اقتصادی و اداری یعنی تقسیم اموال و ثروت ها به طور عادلانه بین تمام ملت ؟

به این شکل که هر کسی کار می کند یک سهم منصفانه ای را به خانه ببرد برای فرزندان خودش برای آینده خودش برای حفظ آبرو و حیثیت در یک زندگی شرافتمندانه ؟

و سیستم اداری طوری تنظیم شود که ساده مشخص کوتاه باشد برای تنظیم و تضمین آینده و استمرار اقتصاد همگانی و به گونه ای سازمان داده شود .

که نفوذ عناصر فساد و پول پرست در آن غیر ممکن شود ( امروز برعکس است ).

یعنی افراد سالم در آن سیستم صاحب سمت شوند و راهبرد انقلاب اسلامی به سمت استقلال اقتصادی را رهبری و امامت کنند به انجام برسانند.

سیستم بانکی بگونه ای تنظیم و هدایت شود که باعث تجمع اموال به دست عده ای خاص نشود سیستم بهره بانکی کشور به گونه ای تنظیم شود که حاصل کار تمام سیستم تولیدی و کشاورزی کشور به شکل سود در اختیار بانکها و بدتر از آن صاحبان بانکهای خصوصی قرار نگیرد؟

امروز حاصل کار بیش از بیست سال تمام سیستم تولیدی و کشاورزی در دستان بانک ها است ( که خود ورشکسته پرداخت نزول و سود به سپرده ها هستند) کارخانه های با عمر بیش از چند دهه محتاج سرمایه در حال گردش است و تازه سرمایه در گردش هم وام می گیرد حاصل کارش غیر اقتصادی است یعنی سیستم نزولی هر کار تولیدی را غیر اقتصادی کرده است.

امروز سیستم به گونه ای است که افراد صاحب سمت شده چوب لای چرخ استقلال اقتصادی و انقلاب می گذارند.با تخصیص رانت مواهب و وام های کلان خود صاحب ثروت افسانه ای می شوند بعد عامه مردم فقیر و بی سرپناه باقی می مانند؟

امروز صاحبان هشتاد پنج درصد سپرده های بانکی زیر دو درصد جمعیت کشور هستند؟

همین عدم توزیع صحیح ثروت و فساد در اقتصاد ایران که به عراق و لبنان هم سرایت کرده عامل شورش های این دو کشور است البته با تحریک غرب و آل سعود ( آن ها می دانند انقلاب اسلامی ایران ناقص است لذا روی نقص های آن دست می گذارند و مردم عراق و لبنان به شورش می کشانند و درست هم می گویند به مردم آیا شما هم می خواهید بعد بیست یا چهل سال مانند مردم ایران فقیر و بی چیز باقی بمانید پس همین الان جلو این حکومت بگیرید؟ اگرچه مردم ایران هم کم و بیش می دانند عامل فقرشان حکومت است اما مردم ایران قانع تر و صبور ترند اگرچه این خصیصه نباید حکومت ایران به اشتباه بیندازد؟)

یک روزی در این کشور گفتند می خواهیم انقلاب فرهنگی کنیم درب دانشگاه ها را بستند  و بعد سی ماه درب دانشگاه باز شد با این تفاوت که فقط سر فصل و اسامی دروس دانشگاهی تغییر کرده بود بدون آنکه سیستم تدریس و تحصیل و مطالب غربی دروس تغییر کرده باشد؟

در واقع انقلاب فرهنگی بدون حصول نتیجه در دانشگاه شکست خورد؟ موفق نبود؟

به قول شیرین هانتر وقتی اسلام به ایران آمد باعث رنسانس علمی و ارتقاء دانش ایرانیان شد.

اما انقلاب فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی در ایران باعث عقب ماندن دانشگاه و ضعف بنیه علمی کشور شد؟

امروز منظور من از انقلاب اسلامی یک تلاش عظیم برای تصیحیح سیستم اقتصادی بانکی و اداری کشور است نه با تعطیلی سیستم اقتصادی یا بانکی یا حتی اداری کشور بلکه با استفاده با فرصت عظیم بدست آمده از نعمت بیعت 25 میلیون نفری در شهادت سردار سلیمانی یک نیروی عظیمی فراهم شده است می توان به بهترین وجه از آن استفاده کرد.

مانند جوانی که با استفاده از نیروی جوانی می تواند مزرعه بزرگی یا خانه بزرگی یا صنعت مهمی را 

پایه ریزی کند.

اما یک پیرمرد پا به سن گذاشته چنین قدرت و نیروی ندارد فکرش را هم ندارد توانش را هم ندارد؟

امروز خون سردار سلیمانی یک نیروی عظیم را به انقلاب تزریق کرده این تجمع عظیم قادر است هر مانعی را از سر راه انقلاب بر دارد؟

این یک بیعت بزرگ با انقلاب است این بیعت می تواند غرب را آمریکا را تمام استکبار به لرزه و شکست بکشاند؟

کسانیکه با ادبیات قرآن آشنا هستند می دانند این بیعت چه کارهای بزرگی را که می تواند انجام دهد که در وقت عادی از انجام آن عاجز هستیم؟

بگذارید برویم به صدر اسلام وقتی پیامبر در خواب دید که به زیارت خانه خدا رفته است در سال ششم هجری به مسلمانان امر کرد آماده رفتن به سوی مکه شوند بدون سلاح برای زیارت خانه خدا مسلمانان سخت تعجب کردند بعد از جنگ بدر و جنگ احد و خندق با مشرکان مکه آن ها با سلاح هم نمی توانستند به زیارت خانه خدا بروند با دست خالی حالا چطور به مکه بروند؟

حدود 1700 نفر حاضر شدند به سمت مکه آمدند در جای به نام حدیبیه مشرکان متوجه شدند یک لشکر برای جلوگیری از ورود آنان به مکه به سمتشان فرستادند .

پیامبر گفتند برای جنگ نیامده ایم برای زیارت آمده ایم مشرکان وقتی اصحاب پیامبر بی سلاح دیدند ؟

سعی کردند آنان تحریک به جنگ کنند؟

پیامبر زیر یک درخت با تمام 1700 نفر بیعت رضوان بستند مبنی بر تبعیت مطلق با پیامبر خدا بیعت تا پای جان وقتی اخبار این بیعت با دست خالی بار پیامبر به مشرکان مکه رسید از جنگ منصرف شدند.

و تقاضای صلح پیامبر را پذیرفتند این صلحی بود که خدا در قرآن از آن به  انا فتحنا لک فتحاً مبینا تعبیر شد.

مورخین می گویند این بیعت به گونه ای بود که اگر مشرکان جنگ هم می کردند از مسلمانان با دست خالی هم شکست می خوردند.

این بیعت و حضور بیست پنج میلیون نفری که حداقل پنج تا هفت میلیون نفر آن در تهران بود فرصتی را به انقلاب خواهد داد ( اگر به موقع از این سیل عطیم استفاده کند) تا تمام مشکلات خود را به سرعت حل کند اجازه تغییرات سریع و صریح خواهد داد.

این سیستم اداری و بانکی کشور بسیار فربه چاق بی تحرک و درمانده شده است که قادر به هیچ تحرک و سریع دویدن نخواهد بود.

از آن بدتر سیستم انتخاباتی کشور رئیس جمهور منافق (روحانی ) و غرب گرا را بر کشور حاکم کرده که مرتب با اصول انقلاب مخالفت می کند.

شما هر چه بر این سیستم فشار بیاورید حاضر نیست حتی یک قدم بدود نه تنها حاضر نیست قادر هم نیست.

اکنون وقت آن است که در کشور وضع "فوق العاده اقتصادی " اعلام کنیم و با استفاده با قانون اساسی رئیس جمهور بر کنار و یک سیستم انقلابی اسلامی بر کشور حاکم کنیم مانند شورای انقلاب که امام خمینی تشکیل داد و خیلی سریع اصلاحات زیر انجام دهیم.

اول باید یک فرمانده برای این جنگ اقتصادی انتخاب کرد (فردی همانند سردار سلیمانی در اقتصاد ) فردی شجاع دانا که به اقتصاد روز و دنیا و اقتصاد اسلامی اشراف و آگاهی داشته باشد (هرچند توانایی و آگاهی نسبی هم کفایت می کند چون این یک کار فردی و شخصی نیست این فرمانده با یک گروه شش نفره اقتصاد دان باید کار کند و بدون نظر اکثریت نمی تواند هیچ تصمیمی را اتخاذ کند)

توضیح اینکه حداقل دو مجتهد تمام اقتصاد دان از طرف حوزه علمیه برای این گروه شش نفره انتخاب باید گردد و بقیه اعضاء از طرف دانشمندان و دانشجویان اقتصادی کشور انتخاب و گزینش شوند توصیه من این است اشخاصی انتخاب شوند که علاوه بر دانش کافی در محیط بازار صنعت و اقتصاد ایران تجربه عملی داشته اند 

این فرماندهی می باید ظرف چند روز با بکار گیری حداکثر 5000 نیروی جوان انقلابی و غیر دولتی ستاد جنگ اقتصادی پایه ریزی و عملیاتی کنند (توصیه من این اینست از حافظ ان قران کریم عضو گیری کنند )

هیچ کارمند دولت به شکل کادر نباید در این ستاد وجود داشته باشد . چون شکل کار دولتی بی فایده کم بازده و تنبل پرور است        

اقدامات زیر باید مسلسل وار و بدون وقفه انجام گیرد

1- تشکیل یک بانک توسعه اسلامی با سرمایه ( پنجاه میلیارد دولار ) برای شروع می توان از یک میلیارد صندوق ذخیره ارزی شروع کرد ( یادم هست وقتی بحران اقتصادی دنیا را فرا گرفت علمایی بزرگ اقتصادی نظر دادند بدون اصلاح بانکها و تشکیل بانک سالم این بحران به این زودی تمام نخواهد شد و همینطور هم شد لذا هرگونه افزایش سرمایه بانکهای داخلی و خرید دیون آنها کاری عبس و بی فایده است آن هم بانکهای نزول خوار داخلی چه شد که بانک های داخلی اینچنین در زشتی و چمبره فساد و ربا  با هم مسابقه گذاشتند .

2- معلق کردن قوانین عادی کشور به مدت حداقل سه سال و قابل تمدید (اول باید جنازه ورشکسته ها و شبه ورشکسته ها را از روی اقتصاد ایران بر داشت  ) الف -معلق شدن قانون تامین اجتماعی به مدت سه سال یعنی واحد های جدید و یا قدیمی می توانند کارگر استخدام کنند و آن ها را بیمه نکنند اگر چه نیروهای قدیمی همچنان بیمه باشند

ب-تعلیق قانون مالیات بمدت سه سال واحد های جدید چه تولیدی چه کشاورزی فقط یک درصد گردش مالی سالانه خود را بعنوان مالیات پرداخت می کنند چه سود ده باشند چه زیان ده 

ج- هیچ پرداخت دیگر اعم از عوارض شهرداری شهرکهای صنعتی دهداری بخشدار ی فرمانداری وغیره واحدهای جدید نداشته باشند با تشخیص فرماند هی جنگ اقتصادی بعد سه یا شش سال دیگر می توان قوانین عادی اجرا کرد یا تلاش برای رسیدن به قوانین جاری با شیب ملایم کرد حتی می توان تا ابد با همین درصد کم شرکتها را بکار ترغیب کرد.

3-تشکیل تعاونی های       تولیدی خدماتی و توزیعی با استفاده از سرمایه های آورده متقاضی و عرضه وام های قرض الحسنه تا سه میلیون تومان بدون سود با برگشت 30 ماه

و وامهای بیست تا صد میلیونی بصورت دفعات چهار یا پنج قسط به شرط درست هزینه کردن با سود پنج تا هفت درصد از طریق بانک اسلامی

4 تشکیل 500هزار تعاونی دو تا بیست نفره اولویت با تعاونیهای دانش بنیان با توزیع آمایش سرزمینی

در واقع نوعی بازگشت به روستا و طبیعت  برای تولید اقلام کشاورزی و صنعتی

5- همزمان ممنوعیت ورود هر گونه کالای خوراکی پوشاکی و کالای قابل تولید در ایران

6-بستن تمام مرزهای ایران با سیم خوار دار و نصب دوربین با کمک بسیج 

7- بازبینی تمام کانتینرهای خروجی از کمرگ به کمک بسیج

8-صدور یک روزه جواز تاسیس برای تولید و کسب کار اعلام سیاست حمایت از تولید داخلی با آزاد گذاشتن تشکیل واحد های صنفی تولیدی (هر مغازه ای که در محل خود اقدام به کوچکترین تولیدی کند از تمام مراحل اداری و دولتی و شهرداری معاف شود) توضیح اینکه محل اجاره ای یا خریداری شده باید تجاری یا کارگاهی باشد

9- کندن یک کانال به عرض هزار متر از ساحل مکران تا خراسان شمالی و بسمت غرب تا مرز عراق از طریق فروش زمین با سرمایه گداری بخش خصوصی با عمق هفتاد متر جهت انتقال اب دریا برای شیرین کردن صنعتی و استفاده شهری کشاورزی و همین طور کشتیرانی و ترانزیت کشتی جهت هفت کشور بدون ساحل آسیایی و اروپایی با تمهیدات خاص 

10-ملزم شدن دولت و تمام نهادهای داخلی جهت اجرای اوامر ستاد جنگ اقتصادی

این خلاصه شروع انقلاب اقتصادی اداری است و گرنه باید منتظر حوادث بود؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 383 ) انتخابات و جای خالی "فتوا های" مراجع تقلید شیعیان ؟

یکی از بزرگترین برتری های اجتهاد شیعی نسبت به سایر مذاهب اسلامی فعال بودن به روز بودن و منابع متعدد داشتن آن بوده و هست.

بنابراین‌ لازمة‌ انفتاح‌ باب‌ اجتهاد و اعلم‌ به‌ زمان‌ بودن، همانا زنده‌ بودن‌ مجتهد است‌ تا به‌ شرایط‌ و مقتضیات‌ زمان‌ آگاه‌ باشد.

این به روز بودن سبب شد تا فقه شیعی در مصاف با مسائل روز پیروز میدان باشد.

قرنها است فقه شیعی علمدار به روز بودن و پاسخ گویی به مسائل پیش آمده جدید را به دوش کشیده است.

اما امروز در این برهه تاریخی بعد از انقلاب دچار یک نخوت و سستی در فقیهان ایرانی شده ایم که در تاریخ بی سابقه است؟

اگرچه مشکلاتی هم وجود دارد اما هیچ سستی و کم کاری پذیرفته نیست؟

امروز جامعه مدرسین قم در مقابل فقه دولتی یا روایت رسمی جمهوری اسلامی ایران به نوعی تقیه غیر ملموس دست زده است ؟

به علت مشکلات قادر به بیان آزاد استنباط فقهی خود نیست.

فقط عامل خود سانسوری است که مانع مطرح شدن نظرات مختلف فقهی شده است.

اگر چه در ظاهر هیچ ممنوعیتی وجود ندارد ؟

اما ترس از پذیرفته نشدن نظرات فقهی ترس از طرد یا الصاق نسبت های ناروا یک جو تقیه حاکم کرده که در هیچ برهه تاریخی شاهد آن نبودیم؟

مانند اعلام نظر در مورد بهره بانکی یا حلال بودن کار بانکی و داشتن سپرده بانکی ؟

حتی در زمان اختناق شاهنشاهی هم کم و بیش آراء فقهی منتشر یا مطرح می شد.

اما امروز جامعه با یک خلا فتوایی فکری از ناحیه فقیهان روبرو شده هیچ تلاش مستمر دیده نمی شود بخصوص در قم مرکز فقاهت شیعی اسلامی.

نمی خواهیم کسی را محکوم یا مورد سوال قرار دهیم بلکه در صدد بررسی موضوع هستیم.

بعد از مشکلاتی که بعد از انقلاب رخ داد و عده ای تلاش کردند با استفاده از روحانیت به اغراض سیاسی خود برسند.

شاهد نوعی کمبود و کم کاری در این زمینه هستیم امید داریم دوباره یک روزی شاهد تلاشی مجدانه در این زمینه باشیم  بخصوص در مورد فتوا های سیاسی انتخاباتی اقتصادی انقلابی .

خوشبختانه در این زمینه زمین از حجت خالی نمانده شاهد رویش خوبی در لبنان بودیم 

تعدد و تکثر احزاب و نظرات اسلامی شیعی و مسیحی مارونی در جامعه لبنان باعث شد فضای مناسبی برای رشد و بروز تفکر اجتهادی فقهی شیعی در این زمینه باشیم.

آیت الله محمد حسین فضل الله  یکی از این بزرگان شیعی است که فتوا های او در زمان خودش جنجالی به پا کرد.

او آنچه از فقیهان گذشته مانده است مقدس نمی داند می گوید ممکن است تحت شرایطی این فتوا صادر شده باشد 

او نظرات خود را صریح و سریع اعلام می کرد او برخلاف پیشنیان در عرصه جنگ وجهاد حضوری پر رنگ داشت نا جایی که او را پدر معنوی و فکری حزب الله لبنان می دانستند.

او نظرات سیاسی منطبق بر فقه شیعی را با چنان اصالت و پشتوانه قرآنی مطرح می کرد که حتی علمای اهل سنت به احترام وامیداشت؟

او حکومت را قانون گذاری را مختص  خدا و قرآن  فقیهان و عالمان دینی می دانست. 

او انتخابات و مجلس را نوعی شورا می داند و می گوید وقتی به معصوم امر می شود شور کن با اشاره به آیه 38 سوره شورا " و امر شورا بینهم "

تکلیف ما روشن این امر مشمول ما هم می شود؟

در جای دیگر می گوید اگر نماینده ای با رای شما به مجلس رفت و در آنجا قوانینی را وضع کرد که موجب ظلم شد؟ شما هم در گناه آن نماینده شریک هستید.

یا اگر نماینده ای به مجلس رفت با رای شما و در آنجا خدمت کرد شما هم در ثواب او شریک هستید.

او مسئولیت شرعی برای رای دادن قائل بود.

او برای کاندید شدن هم رسالت شرعی و دینی قائل است و سمت طلبی و مال طلبی و شهرت طلبی از طریق انتخابات حرام می دانست.

در مقابل سوال آیا انتخاباتی که امروز رواج دارد به برگزیده مشروعیت و لایت شرعی می بخشد؟

می گوید 

 به شرط و شروطى و از شروط آن اسلام، آگاهى و تخصص و تقواست. به عبارت دیگر صرف اکثریت آراى مردم در مشروعیت دادن کافى نیست. بلکه شخص برگزیده باید عناصر شرعى اى که او را شایسته این منصب مى کند، داشته باشد، چندان که مشروعیتى نیست جز براى کسى که خداوند به او مشروعیت بخشیده است.

یا رای دادن بدون آگاهی را 

* در انتخابات چنین است که رأى دهنده، به نامزد خود وکالت مطلق - بدون هیچ شرط الزام آور - مى دهد. در این صورت رأى دهنده باید به طور دقیق خطر فکرى نامزد و التزام شرعى و روش سیاسى او - در مسایل داخلى و خارجى - را بررسى کند.


بنابراین، رأى دهنده مسؤولیت کارها و اقدامات کارى نامزدى را که به او رأى داده - در صورت پیروزى او - برعهده دارد. بنابراین شرعاً جایز نیست که انسان به کسى رأى دهد که به سلامت خط فکرى و سیاسى و اقتصادى و فقهى او اطمینان نیافته است. چنان که جایز نیست انسان، شخص یا شورایى را برگزیند که انتظار مى رود حکمى برخلاف احکام اسلام در سیاست و اقتصاد و مسایل اجتماعى تصویب کند.

یا 

* آیا اتفاق نظر نامزدها بر حمایت از نامزدى معین و تبلیغ براى او در مشروعیت انتخابات، اشکال شرعى و تأثیر منفى به جاى مى گذارد؟

* اگر نامزد شایسته انتخاب بود، انتخاب او به همین شیوه توافقى هم جایز است. زیرا ماهیت وضع انتخاباتى همین است که افراد و اطراف و گروه ها بر انتخاب نامزدى معین توافق و تفاهم کنند.

 آیا نامزد انتخاباتى مى تواند با حیله و فریب و به کارگیرى روش هاى مادى و خدماتى، رأى دهندگان را به برگزیدن خود ترغیب کند؟ حکم رأى دادن به چنین افرادى چیست؟

* مردمى که چنین رفتار فریبنده اى را مشاهده مى کنند، اگر اعتقادى به شایستگى چنین فردى ندارند، حق ندارند تسلیم تبلیغات او شوند. زیرا صرف باور و اطمینان نامزد به خودش، ایجاب نمى کند که دیگران هم به او اعتقاد پیدا کنند. رأى دهنده باید به دور از تأثیر ابزارهاى فریبنده اى که نفع مادى یا معنوى اى به او عرضه مى کند به مسؤولیت شرعى خویش فکر کند. او باید فکر کند که آیا این نامزد شایستگى به دست گرفتن این منصب را دارد یا خیر؟ اگر او را شایسته یافت، مشکلى در پذیرش هدایا و خدمات او نیست. هرچند ما این کار را نمى پسندیم و حتى در برخى شرایط بنا به برخى ملاحظات پذیرش چنین هدایا و خدمات را جایز نمى دانیم.

* چنین معروف است که دموکراسى نقش قانون گذارى - غیر مقید به احکام الهى - را براى پارلمان قایل است. این امر چگونه با نظام اسلامى سازگار است؟ و نقش پارلمان در دولت اسلامى چیست؟

* نقش پارلمان در دولت اسلامى مى تواند بررسى و مطالعه جدى نیازهاى عمومى مردم باشد که در آن نیاز به قانون گذارى است، البته در محدوده مناطق فراغ که شهید صدر از آن سخن گفته و تشخیص آن به عهده خبرگان و دانایان کتاب و سنت (فقها و حقوقدانان) است.

نقش دیگر پارلمان اسلامى، کشف انطباق حکم شرعى با مصادیق آن و تلاش براى کشف قواعد شرعى است. بنابراین باید نوعى آمیختگى بین مجلس شوراى قانون گذارى و شوراى خبرگان (کارشناسان) و شوراى نگهبان قانون اساسى وجود داشته باشد، همان گونه که جمهورى اسلامى تجربه کرده است. مجلس شورا احکام و قوانین معینى را وضع مى کند اما شوراى نگهبان مى تواند برخى از این قوانین را به دلیل مخالفت با مبانى شرعى فقهى رد کند.

 بنابر نظریه ولایت فقیه وقتى که ولى فقیه حرف آخر را در تعیین شیوه اداره دولت مى زند، انتخابات چه ضرورتى دارد؟

* زیرا خود فقیه گاه در امور مربوط به زندگى مردم مصلحت را در مشورت با خود آنان مى داند. فقیه مى تواند از لابه لاى آراء و نظرهاى مردم، چند و چون مسأله اى را که مى خواهد بدان اهتمام ورزد دریابد. طبیعى است در مسایلى که مرتبط با زندگى مردم است، نظر خود آنان خواسته شود.

از این رو است که اسلام، شورا را به عنوان یکى از ویژگى هاى جامعه مطلوب به شمار آورده و حتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله)که نیازمند مشورت با دیگران نیست، مى خواهد که با مردم مشورت کند و به نظرشان عمل کند. بنابراین معناى ولایت فقیه این نیست که فقیه بنا به سلیقه شخصى اش و تحقق افکار فردى اش حکومت کند. بلکه یکى از راه هاى مشورت با مردم، همین انتخابات و همه پرسى است و پس از این همه، نظر آخر را خود او مى دهد.

اگر چه نمی توان تمام مواضع و نظرات ایشان مطرح کرد اما همین نمونه کوچک نشان از سیال بودن و به روز بودن فتوا های ایشان است.

اگرچه خدایش رحمت کند ما در سال 1390 ایشان را از دست دادیم.

قابل ذکر است بیش از هفتاد کتاب هزاران مقاله و سخنرانی و مواضع سیاسی از ایشان باقی مانده

نمی شود حکم کرد که اشتباه نداشته یا حداقل من نمی توانم این جمله بگویم چون فقیه نیستم اما نظرات ایشان نشان داد که یک دریای عظیم و عمیق از فقاهت شیعی وجود دارد که در آن غواصی نشده ؟ 

او شجاعانه مشکلات و سوالات را مطرح می کرد تلاش می کرد حتما به آنها پاسخ دهد هر چند ممکن بود پاسخ هایش جامعیت لازم را نداشته باشد.

او خود را مسئول به پاسخ گویی به مشکلات و رفع شبهات فکری می دانست.

همین خط شکنی او باعث شد تا علمای دیگر اسلامی با استفاده از جو ایجاد شده و نوآوریهای فقهی او به اظهار نظر آزادانه تری دست بزنند.

علامه فضل الله فکری صادقانه داشت لذا هر گاه پی می برد نظر قبلی او اشتباه بوده آن را تصیحح می کرد تغییر می داد از این باب هم او بسیار خط شکن بود تا جایی که گاه به نظر می آمد دارد خود را می شکند .

اما این مواضع و گاه اشتباهات او را کوچک نکرد هیچ عظمت او را از مرزهای لبنان به جهان تشیع کشاند او یکی از مراجع مطرح در جهان شیعه بود.

اما روش و منش اجتهادی و فتوایی ایشان در ایران باب نشد حتی بحث هم نشد؟

امروز ما به نظرات فقهی بیشماری در موارد انتخابات لیست های کاندیداها احزاب سیاسی افراد نا شناخته و گروه های موجود نیاز داریم؟

ولی ظاهرا فقها عجله ای برای اظهار نظر ندارند؟

تاخیری که بیش از چهل سال است به درازا کشیده شده است.

اگرچه اکنون بارقه های امیدی از سوی بعضی از حوزه های علمیه به چشم می خورد ؟

اما نیاز بیش از این ها است.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 382 ) سیاستمداران ایرانی " آب در هاون می کوبند "

در حالیکه مشکلات کشور لحظه به لحظه افزوده می شوند و گاهی به نظر می رسد دارند از سر ما می گذرند مانند آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب سیاستمداران ایرانی دارند با صدای بلند دارند آب در هاون می کوبند ؟

اینقدر مشکلات در کشور وجود دارد که حل کردن آن ها هزاران ساعت کار نیاز دارد اما روزنامه های کشور که نگاه می کنی همه مشغول کوبیدن همدیگر هستند همه مشغول ناله و شیون هستند برای گرفتن امکانات بیشتر اختلاس بیشتر حکومت بیشتر هیچ کس را نمی توانی مشاهده کنی که بی سر و صدا مشغول انجام وظایف خود باشد این سفره حکومت شده است سفره معرکه گیری ؟

همانند معرکه گیری مار گیر ها معرکه گیری زنجیر پاره کردن ها معرکه گیری طناب بازی معلق زدن ها؟

هیچکس بی سر و صدا مشغول خدمت نیست مگر همان رفتگر بیچاره کارمند دون پایه و کارگر نانوایی؟

باقی صدا ی نکره و گوش کر کردن عربده کشان است بس؟

حالا فرض کنیم همه متقاضیان نمایندگی مجلس هم تائید صلاحیت می شدند مگر به حال ملت فرقی هم می کرد؟

شما 90 نفر هم در دوره گذشته در مجلس بودید چه گلی به سر ملت زدید که در چهار سال آینده می خواهید بزنید؟

همه اش جمع کنید می شود هیچ هرچه تصویب کردید فایده اش تقسیم مواهب دولت بود به همدیگر؟

کدام مشکل حل کردید کدام قانون درست و حسابی را تصویب کردید بگذارید روی میز؟

دریغ از یک قانون؟

نه اصول گرایان نه اصلاح طلبان مجلس هیچ فایده و اثر ملموسی نداشتند؟

فقط هزاران قانون روی دست ملت گذاشتید تا مردم یک لقمه نان هزار بار دور سر بچرخانند تا در دهان بگذارند؟

برای تصویب هر قانون صدها ساعت وقت مجلس گرفتید فردا برای کنسل کردن همین قوانین وصله پینه ای باید هزاران ساعت وقت مجلس معطل کرد تا منحلش کند؟

یک کوه کاغذ روانه اجراء کردید که ثمره آن میلیارد ها ساعت حرکت کارمندان دولت است برای نتیجه هیچ یا خیلی ضعیف هزاران ساعت کار هر اداره برای وصله پینه کردن قوانین ناکارآمد قبلی و متضاد؟

صبح تا شب سیاستمداران دو جناح مشغول کوبیدن همدیگر هستند.

یک روز برای انتخابات یک روز برای تک حرف "مذاکره " از دهان دکتر ظریف یک روز برای حرف یک نماینده درجه سه اصلاح یا اصول گرایی.

فقط نزاع دو جناح داریم هیچ گاه منافع ملی سر فصل این نزاع ها نیست.

هیچگاه نیاز مملکت سر فصل دعوا نیست .

هم و غم دو جناح و اکثریت قریب به اتفاق سیاستمداران کوبیدن و نزاع جناحی است نه حل مشکلات مردم.

روی تقسیم منافع با هم نزاع می کنند ؟

دعوای احمدی نژاد و لاریجانی در مجلس بیاد بیاوریم دعوای فقط برای تقسیم غنائم بود تو بیشتر خوردی من کمتر خوردم کار به افتضاح کشیده شد و آن نوار کذایی پخش شد.

هنوز هم داستان همان است جای اشخاص عوض شده دعوا همان دعوا است؟

اگرچه این میان باید از شورای نگهبان تقدیر کرد حداقل یک گام به جلو برداشت؟

و آلودگی مالی و مفاسد اقتصادی جزء روند تائید صلاحیت قرار داد.

باید تبریک گفت به شورای نگهبان سالهای قبل بین سیاستمداران شایع شده بود که هرچقدر آلودگی  مالی داشته باشی مهم نیست فقط مهم است که تایید کنید که رهبری و شورای نگهبان مورد تایید هستند.

واقعا تلاش برای رهایی از دست تحریم و بودجه نفتی چه نقشی در تلاش شما دارد.

نمایندگان مجلس انتخاب می شوند تا قانون گذاری کنند تا مراقب دولت باشند تا مصوبات درست اجراء کنند.

این دو وظیفه زمین مانده اما تلاش برای ابتیاع مقام و مال وظیفه نمایندگان شده است؟

قانون به نماینده گان یک مصئونیت سیاسی داده برای انجام وظایف نمایندگی؟

آقایان با این مصئونیت دارند خدای می کنند حتی وزیر و رئیس جمهور تهدید و سر کیسه می کنند؟

برای خودشان فامیلشان برای حوزه اشان دارند نوعی عجیب اختلاس می کنند؟

این بود منظور قانون گذار از دادن مصئونیت سیاسی به نماینده؟

هر جناحی که در انتخابات برنده می شود چه در مجلس چه در رئیس جمهوری خود را چهار سال مالک مملکت می داند ؟

تا آنجا که می تواند در بردن خوردن اختلاس گرفتن امتیازات صنایع معادن مجوز های بانکی موسساتی تجاری نمایندگی های خارجی پیشروی می کند؟

چهار سال دوم جناح مقابل همین مواهب برای خود می خواهد؟

آنچه در جریان جنگ زرگری رسانه ای مطرح می شود جنگ برای خدمت است.

آنچه در عمل انجام می گیرد خالی کردن جیب ملت و امتیازات کشور است تا آنجا که ملت بعد چهل سال مفلس فقیر محتاج یارانه شده؟

اقایان صاحبان صنایع معادن هتل ها بانک ها و سپرده های بانکی هستند؟

این شده رمز فقر فلاکت 70 میلیون نفر واجب یارانه و کمک معیشتی؟

تازه باز هم از سیاه کردن ملت دست بر نمی دارند تمام دعوا بر سر اختلاس آینده است ؟

اقایان دارند آّب در هاون می کوبند برای نان خویش  نه برای مشکلات کشور؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 381 ) بر علیه بزرگترین تحریم تاریخ بشری آماده باش اعلام کنیم

آنچه از محتوی سخنان برایان هوک مشهود است اینست که آمریکا و غرب برای بزرگترین نوع تحریمها در تاریخ بشریت بر علیه ایران دارد یار گیری می کند؟

در واقع فصل الخطاب سخنان او این جمله است :اگر ایران بیشتر مقاومت کند تحریم های سخت تر و بیشتری را اعمال خواهیم کرد؟

برایان هوک مدیر گروه "اقدام علیه ایران " در وزارت امورخارجه آمریکا است یک دو آتشه ضد ایرانی است مدتی مشاور جان بلتون در زمان تصدی بلتون در سازمان ملل متحد بود .

اگرچه اقدامات اسبق او برای راضی کردن سه کشور اروپایی آلمان فرانسه و انگلیس برای خروج از برجام ناکام بود ظاهرا اینبار با تشدید گام های غنی سازی ایرانیان او در اروپا هم موفقیت های را داشته است.

اینک این گروه اقدام همراه با عربستان و امارات دست به "جنگ تن به تن " شهری علیه ایران زده اند؟

پس از چکاندن سیستم ماشه توسط اروپایی ها که با تحریکات گسترده برایان هوک انجام شد.

کار به "جنگ تن به تن" کشیده شده تماس مستقیم با شرکای تجاری تهران حتی شرکت به شرکت و شخص به شخص اول دعوت به ترک معامله با ایران به شرط تجارت و پیشنهاد بزرگتر از جانب عربستان در صورت موفق نبودن دست به تهدید و حتی ارسال نامه رسمی مملو از تهدید و تحریم ثانویه آمریکا؟

و قرار گرفتن در لیست سیاه مسافرتی معاملاتی و بانکی ؟

ظاهرا این تهدیدات در چین و هند بسیار موفقیت آمیز بوده است.

تعداد زیادی از شرکت ها و اشخاص بعلت بالا رفتن هزینه کار با ایران از معاملات با تهران خودداری می کنند؟

با خروج تدریجی اروپا و آسیا از کار با ایران اینک یک بایکوت تجاری بزرگ هم در پیش خواهیم داشت.

ظاهرا این "جنگ تن به تن"به بهنه دریا هم کشیده شده تمام شرکت های کشتیرانی و حتی خدمات بندری یک به یک تهدید و ادامه کار با ایران منصرف می شوند.

این شیوه برخورد با تجار و شرکت های ایرانی کار را به مرور سخت و سخت تر خواهد کرد.

اگرچه پمپئو وزیر خارجه آمریکا حتی پا را پیشتر گذاشته و محاصره دریایی ایران را هم مطرح کرده است؟

اگرچه این محاصره نظامی نخواهد بود فعلا اما همین شیوه مورد به مورد تعداد زیادی را از دایره کار خارج خواهد کرد .

از سمت دیگر سخت تر شدن ورود کالا به ایران با سخت گیری های غیر منطقی دولت و گمرک باعث شده تا تعداد بیشتری از تجار ایرانی و حتی مرز نشینان از ادامه کار منصرف شده و خانه نشین شوند.

این تحریم داخلی هم در نوع خود هم احمقانه هم خیانتکارانه و هم فساد کارانه است.

سال 99 در حالی در پیش است که نه بودجه دولتی نه بودجه بخش خصوصی کفایت کار نمی کند؟

اصلا ساختار ایران برای مقابله با تهدیدات رو به رشد و رو به توسعه غرب آماده نیست.

این ساختار برای اختلاس برای توزیع رانت برای وضعیت عادی هم مشکل دارد و مناسب نیست؟

مانند این می ماند که شما با لباس نازک تابستانی برای شکار گرگ وحشی در زمستان راهی کوه و بیابان شوی؟

این ساختار معیوب با این رئیس جمهور جاه طلب سمت طلب و این نمایندگان مجلس منتظر صید از آب گل آلوده کشور را به گل خواهد نشاند.

باید از هم اکنون برای دو سال بسیار سخت آماده شد؟

باید کمربند ها را سفت کرده و از قید بند قوانین بازدارند و نوعا حمایت کننده از ذینفعان سرمایه داری بانکی و گروهی بسیار تبعیض آمیز خود را رها کنیم؟

باید یک کمیته بحران جنگ اقتصادی تشکیل دهیم و تمام وابستگان گروهی جناحی سرمایه داری بریزیم کنار ؟

باید یک فرمانده اقتصادی از جنس سردار قاسم سلیمانی تشکیل دهیم و قوانین بسیار انقلابی غیر گروهی غیر جناحی غیر وابستگی غیر سرمایه داری با هفت عضو اقتصاد دان این ستاد و کمیته تصویب و به صورت انقلابی جهادی شبانه روزی به مقابله برخیزیم؟

شدت محاصرات اقتصادی سیاسی تحریمی بگونه ای خواهد بود که نه تنها نان آب را هم از ما دریغ خواهند کرد.

این مبالغه نیست اگر مرزها بسته شوند که بعید هم نیست حالا باز باشند اما کالا نشود وارد کرد همان مفهوم بسته بودن را خواهد داشت.

اگر دریا به سمت ما بلوکه و کانالیزه شود و کشتی های بزرگ برای تخلیه کالا وارد نشوند.

آنوقت یک تکه قطعه یک کالای مورد نیاز در داخل کشور به دهها بلکه صدها برابر قیمت خواهد رسید؟

از هم اکنون باید برای تولید تسریع واردات مورد نیاز همگانی غیر لوکس برنامه ریزی و قانون گذاری انقلابی کرد.

نه وقتی که همه راه ها بسته شده همه کانال ها انسداد گرفته در صدد چاره بر آیم ؟

وقتی پیش بینی می شود برف سنگینی خواهد آمد برای چند روز ممکن است همه راهها بسته شود نتوانیم از خانه خارج شویم باید برای چند روز نان و حداقل مواد مورد نیاز غذایی آماده کنیم نه وقتی برف سنگین نشست و راهها بسته شد تازه به فکر چاره باشیم؟

آنان که در الموت ( مناطق کوهستانی ) زندگی می کنند خوب به این شرایط آگاه هستند و عمل می کنند ( گاهی تا سه ماه تمام راههای منطقه بسته است و تنها محل ارتباطی همسایه ها هستند)

بی شک با این دولت آلوده با این مجلس نمی توان به مقابله صد در صدی تحریم فعلی رفت تا چه رسد به تحریم ها و تشدید در گیری های در راه؟

شک نکنید سیستم ماشه بر علیه ایران چکانده خواهد شد.

شک نکنید تمام راههای ارتباطی با خارج تحت ذره بین قرار خواهد گرفت.

در صورت همراهی سازمان ملل متحد و شورای امنیت (شورای خودشان) حتی راههای عراق و افغانستان هم غیر امن خواهد شد؟

اعراب جنوب خلیج که هیچ از هم اکنون لنج های مسافری و حتی صیادی تا فیها خالدون بازرسی می کنند؟

این طوفان در راه است باید همانند پیش بینی هوا شناسی اقدامات لازم اتخاذ و اجرایی شود.

در غیر اینصورت باید همانند هجوم  نا گهانی ویروس کرونا به چین شاهد غافلگیری و تلفات بود.