راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( ۴۸۷ ) چهار چوب تحریم ها فرو ریخت با قرار داد ایران و چین.

قرار داد ۲۵ ساله ایران و چین علاوه بر اینکه یک دستاورد بزرگ سیاسی و امنیتی اقتصادی است 

این خاصیت را دارد که چهار چوب تحریم ها را هدف قرار داده و آنرا فرو خواهد ریخت ؟

این قرار داد اگر چه با تاخیر یک ساله امضاء شد اما علاوه بر خاصیت ضد تحریمی خود خاصیت تهاجمی به هژمونی آمریکا را هم در بطن خود دارد.

این قرار داد نشان داد چقدر تحریم ها کم اثر و بی رونق خواهند شد در آینده نزدیک؟

چین از یک سمت یک قدرت بزرگ اقتصادی است از سمت دیگر عضو دائم شورای امنیت و صاحب امتیاز حق وتو.

لذا آمریکا در برخورد با چین بسیار دست بسته و دست به عصا خواهد بود.

از سمت دیگر ایران یک قدرت بلامنازع در خاورمیانه است نه عربستان نه اسرائیل قادر به مقابله با آن نیستند حتی با همکاری هم محلی از اعراب ندارند.

لذا این قرار داد یک تضمین حیاتی برای چین است تا در مواقع بحرانی به سوخت و نفت خاورمیانه دسترسی داشته باشد.

ایران هرگز شیرهای نفت را به روی چین متحد خود نخواهد بست .

نفت برای چین به مثابه سوخت برای راه انداختن ماشین اقتصاد ۲۰ تریلیون دلاری تولید این کشور است؟

بدون نفت تضمین شده این اقتصاد در معرض هجوم طرفداران منطقه ای آمریکا خواهد بود ،

اگر چه این تهدید بالفعل نیست اما بسیار ممکن است در یک برخورد همه جانبه با چین آمریکا عربستان و امارات و حتی عراق را از عرضه سوخت به چین منع خواهد کرد؟

این تهدید می تواند پیروزی نبرد آتی دو ابر قدرت را تعیین کند؟

چین بدون نفت در مقابل آمریکایی تولید کننده نفت قادر به مقابله نیست.

لذا اکنون چین دارد خود را برای جنگ های اقتصادی آینده آماده می کند جنگهای که زیاد دور نیستند حتی جاری هستند.

اما جنگهای نظامی شاید هرگز به وقوع نپیودند اما محتمل هم هستند؟

اینک آمریکا می داند با تحریم فرو ریخته روبرو است لذا سعی دارد این روغن ریخته را در وین به گرانترین قیمت به ایران بفروشد؟

اگر چه این تن به تغییر دادن بایدن تنها به خاطر چین نیست بلکه الزامات تغییرات قدرت در منطقه خلیج فارس و انتخابات ریاست جمهور پیش روی ایران و ضعیف شدن قدرت آمریکا در پسا درگیری کنگره واشنگتن هم هست؟

زمین بازی قدرت عوض شد آمریکا رو به اشعه آفتاب بازی می کند 

ایران در سایه اما باید مراقب بود دولت روحانی گل به خودی نزند؟

با توجه به اینکه روحانی تمام بازی را باخته است نه تنها سرمایه سیاسی خویش که آبروی اصلاح طلبان را هم بر باد داده لذا سخت نیازمند یک پیروزی ولو بسیار کوچک است؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( ۴۸۶ ) مرد میدان ریاست جمهوری کیست و چیست ؟

متاسفانه جناحهای سیاسی ایران مفهوم ریاست جمهوری اسلامی ایران را تغییرات ماهوی و شکلی عظیمی داده اند و تا آنجا پیش رفته اند ( هم در عمل هم در حرف و بیان اندیشه ) که تلقی خواص و عام از ریاست جمهوری به سلطنت ( حتی نه مشروطه بلکه مطلق ) تغییر پیدا کرده است ؟

وقتی از کمبود اختیارات صحبت می کنند مقصود اینست که این خرده مشکلات عدم اجرای هوس رانی ها را هم از سر راه بردارند؟

متاسفانه شورای نگهبان هم در این مسیر گاهی کمک کننده هموار کننده و نادیده نگاری کرده است؟

وقتی شما از متن بعضی از مباحث تایید صلاحیت اخلاقی و علمی کاندیدا ها ( که سری و غیر قابل چاپ هم هست اطلاع پیدا کنید می فهمید چقدر در این موضوع ساده پنداری و ساده اندیشی وجود داشته و دارد)

در چند جلسه تایید صلاحیت فرض کنیم گفته می شود فلانی آدم خوبی است مدیر خوبی هم هست فقط کمی خودخواهی و تکبر دارد؟

یا فلانی آدم خوبی است فقط کمی تکروی و لجاجت دارد؟

خوب نتیجه چی می شود وقتی این کمی انحراف با ۱۶ میلیون ۲۴ میلیون رای مردم عجین می شود؟

یک انحراف عظیم یک تبختر عظیم و خودخواهی عظیم به وجود می آورد که پیش پای آن باید رفت دست شاه ( محمد رضا ) بوسید؟

یا آن انحراف تکروی با جمع شدن با آراء مردم تبدیل به یک حماقت تمام خواهد شد که نه قوانین مصوب را قبول و اجرا خواهد کرد نه پیشنهاد های رهبری محلی از اعراب خواهد داشت و نه قوانین قبلی و انتظارات مردمی و پیشنهادات کارشناسان مورد تایید خواهد بود؟

این نشان می دهد ما نه جمهوریت را شناخته ایم نه اسلامیت را؟

در واقع روح جمهوریت با حکومت جمعی و عقل جمعی و حکومت نخبگان عمل کننده عجین است که در ایران خبری از آن نیست؟

و روح حکومت اسلامی هم با انتخاب یا انتصاب انسان کامل عقل کامل به اضافه امرهم شورا بینهم عجین شده است .

وقتی انسان کامل می شود عقل کامل می شود که خود را از تمام شهوات طمع ها و خود بزرگ بینی ها و غرائض دور کند بر همه اشان سیطره پیدا کند.

تازه این انسان بالاتر از خود پیامبر که معصوم از گناه است و علم غیب هم دارد نیست که به پیامبر دستور داده شده امر شده امرهم شورا بینهم ؟

باتوجه به اینکه پیامبر معصوم از اشتباه هم بود.

خوب با این توصیفات کجای این جمهوری اسلامی به جمهوریت یا اسلامیت نزدیک است؟

کجای آقای روحانی و کجای آقای احمدی نژاد به رئیس جمهوری اینچنینی می خورند؟

اصلا این آقایان منتخب شورای نگهبان کدام یک به جمهوریت یا اسلامیت ( هر کدام حتی به تنهایی ) اعتقاد دارند یا عمل می کنند؟

شاید مبالغه باشد اما من محمد رضا شاه را نسبت به این دو نفر عادی تر و عاقل تر و نرمال تر می دانم؟

با این توصیفات که از جمهوریت و اسلامیت موجود است و مورد قبول تمام علمای دانشگاهی و حوزه است مرد میدان ریاست جمهوری اسلامی ایران چه تفکر و چه شخصی باید باشد؟

آیا این شخص در بین سیاسیون فعلی دو جناح وجود دارد یا خیر ؟

این سوال بسیار مشکلی است در واقع با قریب نزدیک به یقین می توان گفت دو جناح سیاسی کشور فاقد چنین شخص مشهور و مومن و متقی مطلع به جمهوریت و اسلامیت کشور است؟

حداقل بین اشخاص شناخته شده دو جناح و مطرح برای کاندیدا توری ریاست جمهوری چنین شخصی وجود ندارد؟

ممکن است بین اشخاص ناشناس و نامطرح چنین اشخاصی باشند که قطعا وجود دارند.

اما شانس کاندید شدن و شانس رای آوردن و شانس تایید شدن را قطعا ندارند؟

پس چکار باید کرد؟

اگر می شد دست به اکتشاف زد در گنجینه ذخایر ملت کار بزرگی انجام شده بود.

واقعا امکان کشف چنین مرد یا چنین زنی وجود دارد؟

امکانش هست اما موانع فکری و وابستگی جناحی مانع چنین کاری است؟

یک مقاومت و اکراه عجیب در دو جناح وجود دارد برای جلوگیری از ظهور و شرکت تفکر غیر جناحی و حتی ملی در انتخابات قبلا هم پیشبینی کرده بودم هر دو جناح آماده ترور شخصیت هر تازه وارد به لیست کاندیدا ها ریاست جمهری هستند.

در واقع دو جناح بخصوص جناح اصول گرا ملک ریاست جمهوری را از آن خود می داند و برای دستیابی به سمت حاضر به انجام هر کاری هست حتی انجام اعمال غیر عادی و اتهامهای سنگین برای تازه واردین؟

با این حساب باید هر تازه واردی به میدان قید آبرو و حتی جان خویش را هم بزند؟

داستان وقتی غم انگیز تر می شود که نهاد های رسمی هم با این نگرش به نوعی هماهنگی و همکاری نانوشته دارند؟

در واقع راضی هستند یک رئیس جمهور ضعیف و کوتوله سیاسی داشته باشند اما اختیار او کامل بدست آنها باشد یا حرف شنو باشد.

از هم اکنون تمام دنیا بخصوص آمریکا و غرب منتظرند تا رئیس جمهور بعدی ایران هدایت شده داشته باشند؟

در واقع مایل هستند به زبان بی زبانی بگویند ما با یک غرب گرایی مایل به صلح و سازش بیشتر کنار خواهیم آمد تا یک اصول گرای دو آتشه؟

خطی که از سالها قبل دنبال می کرده و می کنند.

تاثیر گذاری بر انتخابات ایران یکی از اساسی ترین دخالت ها غرب و صهیونیست ها و ارتجاع عرب در تاریخ کشورمان است در حالی که دو جناح ساز خویش را می زنند غرب سودای تسلط و کنترل ایران را به شدت دنبال می کند؟

این دخالت از طریق صلح و سازش با روحانی و ختی نشان دادن در باغ سبز به سیاسیون ایران یک تغییر مسیر حتمی است که غرب برای مدت کوتاهی آن را اجرایی خواهد کرد ؟

در حالیکه در هفت سال گذشته غرب به دولت روحانی روی خوشی نشان نداد و در تمام مدت سخت ترین تحریم اجراء کرد.

اینک برای تغییر مسیر انتخابات حاضر به هر نرمش و عقب نشینی مصلحتی هم هست؟

متاسفانه افکار عمومی ایران از دولت و مسئولان حکومت به شدت ناراضی و زمینه برای القاء درخواستهای غیر منطقی غرب ولو از طریق انتخابات مهیا است؟

تا آنجا که ولی نصر محقق ایرانی و تحلیل گر سیاسی مقیم آمریکا معتقد به بسته شدن امکان سازش از طریق انتخاب یک اصول گرا شده است .

اگر چه این ادعا بی پشتوانه هم نیست چون اصول گرایان همواره برجام را خسارت محض میدانستند؟

اما من چنین پیش داوری را قبول ندارم چون در مرحله عمل گاهی اصول گرایان چنان صوتی بر باد دادند ( آزادی گروکانهای آمریکایی سفارت اسبق آمریکا ) که تاریخ نمونه اش را کمتر تجربه کرده است.

در هر حال تمام دنیا منتظر است تا نتیجه انتخابات ایران را مشاهده کند و در این راه انواع خدعه و فریب هم رواج کامل دارد؟

اما مرد میدان کیست هنوز این سوال بی پاسخ است؟

ببینید تعیین شرایط برای رئیس جمهور آینده کمک زیادی به ما نخواهد کرد چون در عمل مردم نشان دادند که در وقت مقتضی بر اساس احساس خود رای خواهند داد نه بر اساس معیارهای تعیین شده لذا بهتر است این پاسخ که بهترین گزینه های مرد میدان ریاست جمهوری به جمع و بسیج عده ای از دانشمندان و عالمان کشور واگذار کنیم تا تنها به شورای نگهبان قانون اساسی چون این شورا هم معذوراتی دارد که زیاد هم قابل مطرح کردن نیست؟

اگر بتوانیم حداقل هزار استاد دانشگاه و استاد حوزه را گرد هم آورد تا یک امتحان کتبی و شفاهی از متقاضیان بگیرند و ده نفر اول این آزمون برای مردم اعلام کنند کار اساسی انجام شده بود و حتی وقت هست اگر انجام شود؟

انتخاب یا حتی پیشنهاد مردان مورد وثق کاری سخت و دشوار است هم از جهت شمول هم از جهت اجرای کار و شناخت روحیات داوطلبان  تا آنجا که حتی رهبری هم در این مورد دغدغه خاطر و پیشنهاد دارند؟

این انتخاب دغدغه خاطر بزرگی برای ایران است خرج و بسیج تمام امکانات برای موفق شدن در آن ارزش هر کاری را دارد اگر چه بدخواهان و رنگ کنندگان گنجشک به جای قناری از قبول و گردن به آزمون دادن آن فراری و مخالف باشند. بازهم از اهمیت موضوع نخواهد کاست؟

در واقع اکنون همه آینده همه سرنوشت کشور و انقلاب منوط به این انتخاب و نتیجه این انتخاب است.

امروز به خاطر شرایط حساس کشور یک انتخاب متوسط و یک انتخاب ضعیف می تواند کشور در سلسه حوادث و حتی شورش ها و ناکامی ها بکشاند که نتیجه آن غیر نیستی و تکه تکه شدن کشور نخواهد بود.

و یک انتخاب درست و یک شخص متقی می تواند کشور تا هفتاد برابر قوی تر منسجم تر و اقتصاد محکم تر را ببار بیاورد؟

پس این مرد میدان ریاست جمهوری اسلامی ایران چه کسی باید باشد؟

آقایان دانشگاهی حوزوی و دانشمندان دلسوخته امروز به کمک شما نیازمندیم در واقع تاریخ ایران به کمک شما نیازمند است آیا همت این تلاش بزرگ دارید؟