راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 502 ) بزرگترین مشکل ایران مسئولان " مقوایی "

ایران کشوری با 10 هزار سال تاریخ یکی از اصلی ترین تمدن های کره زمین اکنون با بزرگترین چالش های دوران خود روبرو شده است؟

چالشهای سه گانه و تاریخی  "خشکسالی" " دشمن " "دروغ " 

هر کدام از این چالشها به تنهایی می تواند هر کشور و تمدنی را بر باد دهد؟

در واقع چالشهای اقتصادی بی آبی مدیریتی می رود که بقا و عمر این تمدن ده هزار ساله را به خطر اندازد بالاتر از آن عدم وجود مدیران لایق دارد انقلاب اسلامی را به شکست نزدیک می کند؟

متاسفانه مورد سوم " دروغ " که یک اپیدمی دولتی شده دو مورد دیگر را به شدت تشدید کرده است ؟

در واقع ریشه کردن و قلع و قمع مورد سوم می تواند دو مورد دیگر تخفیف یا مدیریت کند.

یک وقت است از دروغ به عنوان یک گناه و خصلت زشت شخصی یاد می کنیم ضرر و زیان آن محدود و معطف به زندگی شخصی و خانوادگی می شود.

اما وقتی این پدیده در قیاس عمومی و دولتی مطرح می شود بسیار تخریب گر و ویران کننده ظاهر می شود .

متاسفانه اکنون این پدیده به عنوان یک عنصر اصلی در مدیریت جمهوری اسلامی ایران دارد نقش بازی می کند نقشی ویرانگر و ویران کننده؟

نقشی غالب و سیطره یافته بر عنصر قدرت ؟

به جرات می توان گفت این " دروغ " دارد تمام بنیانهای جمهوری اسلامی ایران از ریشه بنیان کن می کند؟

مسئولانی که به دروغ صاحب تجربه تحصیل تقوا دانش و فضل هستند؟

مسئولانی که با دروغ سمت های عالی تصاحب کرده اند و دارند فضل و کمال دیگران تکذیب و تخریب می کنند؟

تا همچنان خود بر مسندها تکیه بزنند.

یکی از عوامل جلوگیری از نشر مطالب مدیریتی و راهکاری خروج از بحران اقتصادی همین " دروغ " و مسئولان دروغی هستند؟

آیا تا کنون مسئولی دیده اید بیاید به صراحت اعلام کند اشتباه کردم اشتباه شده " فلانی از من افضل تر است ؟"

هرگز قلع غم برکناری و بهتان زدن بدگویی بسیار شنیده ایم اما تعریف و تقدیر همسان یا پاینتر هرگز؟

مسئولانی که بر مردم و سمت ها سیطره پیدا کرده اند اما فاقد قدرت تصمیم گیری و فاقد لیاقت لازم هستند>

همگی در جای "دروغی " به دروغ منصوب شده اند.

این سیطره در مقامات درجه بالا و مدیران میانی غلبه صد در صدی پیدا کرده است.

در واقع اجرائیات کشور در دست این واژه خبیث و سهمگین گرفتار شده است.

تقریبا اکثریت مدیران عالی کشور به دو صفت آلوده " نفاق " و " التقاط " گرفتارند.

در ظاهر صورتی " مومن " عابد . متقی . پرهیز کار . عاقل .عالم تارک دنیا . زاهد دو آتشه هستند؟

در باطن " کافر " . شهوت پرست . مال دوست . زن باره . مقام پرست. مدرک پرست . ظالم . جاهل . نادان . زورگو . هستند.

متاسفانه طی سی سال نقش بازی کردن هنرپیشه های حرفه ای و نمایشگران قهاری شده اند.

تحقیقات و آمار نشان از عمومی بودن و یا حداقل از ابتلاء بسیاری حکایت دارد؟

با نان به هم قرض دادن و رعایت همدیگر سخت از خود و خودیها و هم فکران خود حمایت می کنند.

دیوار بزرگی از حاشا و نادانی برای خود و ملت ساخته اند .

که در آن بزرگی خودشان به خودشان هم القاء شده ؟

خود بزرگ بینی خود عالم بینی خود برتر پنداری وجه کوچکی از این دیوار بزرگ است.

همه دانشمند همه عالم همه دکتر کارشناس همه دارای رزومه های عالی هستند مو لای درز آن هم نمی رود.

همه این داشته ها متاسفانه "مقوایی" هستند.

همه تبدیل به سند های شده اند که طی سالیان دراز برای خود تهیه و تدارک دیده اند؟

چرا دولت جمهوری اسلامی ایران اینقدر مدرک پرست و مقوا پرست شد؟

تمام مدارک تحصیلی و دانشگاهی و تقدیر نامه ها برای عمر بیشتر روی کاغذ های " مقوایی " کلاسه پرینت می شوند تا اعتبار بیشتری داشته باشند.

متاسفانه پشت این مدارک مقوایی که تنها گویای یک یا چند سال تحصیل بدون تجربه علمی و عملی هستند ؟

یک حفره های عمیق از عدم درج کمیت و کیفیت تحصیل و تحقیق نهفته است.

در هیچ یک از این مدارک دقت نظر عمق دانش و مقدار تلاش و اصالت وجود ندارد؟

تنها یک یا چند نمره یا لغت متوسط عالی و غیره درج شده که گویایی کاملی ندارند؟

 فاقد تمام ویژگی های لازم هستند ؟

متاسفانه آمار مسئولان دریافت کننده مدرک تحصیلی بعد از اشتغال که به بالای 90 درصد می رسد ؟

گویای عمق فاجعه است؟

بطور کلی تحصیل در حین شاغل بودند یک تحصیل فرعی غیر عمیق و ظاهری می تواند باشد؟

و تاسف عمیق تر که نمرات کسب شده این مدارک مسئولان بسیار نازل و ناپلئونی بوده در بسیاری از مواقع.

در واقع نشان از کسب نمرات التماسی تقلبی خرید پایان نامه ای و مدرک سازی عمیق دارد؟

بیش از 65 درصد این مدارک مال دانشگاه آزاد و با اضافه شدن پردیس ها و پیام نور و غیر انتفاعی و شبانه به 85 درصد هم میرسند .

خوب این کیفیت نازل ویران کننده هر کشوری می تواند باشد که ویران کننده ایران هم هست؟

اگر حاکمیت فکری برای گذر از این پیچ تاریخی و کنار گذاشتن این مدیران نیندیشد.

باید فاتحه جمهوری اسلامی ایران خواند؟

این چالش و بدبختی بسیار بزرگتر از تحریم خشکسالی فقر و حتی جنگ است.

آثار زیانبار این مسئولان " مقوایی " از هر زلزله هر جنگ هر بلای آسمانی و زمینی بیشتر است؟

کافی است به جمله یکی از بزرگترین فرماندهان امنیتی کشور در پایان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد توجه کنیم که گفته اگر کماندوهای اسرائیلی تهران تصرف کرده بودند اینقدر به کشور خسارت و صدمه نمی زدند که احمدی نژاد صدمه زد؟ 

ختم کلام آنکه جمهوری اسلامی ایران با این مدیران نمی تواند چالش های پیش آمده را پاس کند؟

مگر به دو روش برکناری یا بی اثر کردن با گرفتن حق امضاء و تصمیم های اساسی..و واگذار کردن این اصلی ترین وظایف به جمعی انقلابی تخصصی و جوانتر ؟

وگرنه مدیران " مقوایی" سند دفن کشور صادر خواهند کرد.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 501 ) بودجه سال 1401 یا رونویسی از مشق روحانی

سال گذشته بودجه 1400 را برای کشور فاجعه دانستم همان جا گفتم این یک تله انتحاری برای اقتصاد کشور است در حالیکه دولت روحانی نتوانست 50 هزار میلیارد تومان کسری بودجه 1399 را پوشش دهد چطور می خواهد حداقل 400 هزار میلیارد تومان کسری سال آینده را پوشش دهد؟

هر آنچه گفته بودم در راهبرد شماره 472 بیشتر اتفاق افتاد کمتر نبود؟

گفته بودم روحانی تمام اعتبار سال 1400 در پنج ماه اول مصرف خواهد کرد و خزانه با ارقام منفی 2000 میلیارد تومانی تحویل دولت بعدی خواهد داد 

یکی از نمایندگان مجلس که معذوریت دارم نام ایشان بیاورم در تماسی تلفنی هرچه در دهانش بود نثار من کرد آقا مگر شهر هرت است روحانی نمی تواند چنین کند دیدید که شد و کرد؟

اما بودجه سال 1401 توسط دولت سیزدهم به مجلس ارائه شده یک تقلب مشق شبانه از بودجه سال 1400 است آن هم با عجله ناشیانه و بدخط

لپ کلام آنکه از آقای رئیسی چنین بودجه ای اصلا انتظار نمی رفت؟

 آن هم با واژه گان "گشایش اقتصادی " و "جهش تولید " و " خبر خوب "

هر سه خلاف جهت بودجه هستند

اول آنکه 70 درصد افزایش سقف مالیات در بودجه سال آینده مفهومش فشار مالیاتی عدم وصول و کسری بیشتر بودجه است؟

با کدام پایه های جدید مالیاتی چنین جهشی قابل دستیابی است؟

پس نتیجه اش فشار بیشتر مالیاتی بر کسانیکه جای ثابت دارند به قول صنعتکاران پایشان را به زمین پیچ و بتن کرده اند خواهد بود ؟

مانند کسبه و تولید .

دوم اینکه افزایش حقوق ده تا سی درصد پلکانی برای بودجه ای که 80 درصدش پرداخت حقوق است افزایش سقف بودجه ای پنج درصد نخواهد داشت ؟

نتیجه اینکه این بودجه هم مانند 1400 با مردم رو راست نیست ؟

اصلا دولت در حال حاضر ماهانه 12000 تا 15000 میلیارد تومان دارد وجه اوراق قرضه ملی دولت روحانی را باز پرداخت می کند؟

که این ارقام در بودجه 1401 دیده نشده ردیف ندارد در واقع اصل متن لایحه بودجه غیر شفاف و رسانه ای است؟

هزینه ها با آنچه روی کاغذ نوشته و منتشر شده خوانایی ندارد؟

همانطور که در سال 1399 پیش بینی کردم این بودجه تله ای و انفجاری است و حداقل 50 درصد تورم دارد.

بودجه امسال هم دقیقا همین وضعیت دارد با این فرق که اکنون با سال گذشته بسیار متفاوت است ؟

وضعیت کشور از فشارهای اقتصادی به شدت حساس شده و ذخایر بسیاری تمام شده است اصلا تبلیغات دولت سیزدهم وعده های بهتری روی میز گذاشته بود پس چه شد وعده رشد اقتصادی وعده گشایش وعده گره نزدن معیشت مردم با برجام الی غیر ذالک ؟

  لذا این بودجه و این ارقام سخن دیگری دارند .

اگر کمی دقت کنیم ارقام با ما سخن می گویند 35 در صد افزایش بودجه بانک ها و شرکت های دولتی و رسیدن مبلغ به 2500 هزار میلیارد تومان به مفهوم ادامه ریخت پاش و حقوق های نجومی در قسمت خاکستری بودجه خواهد بود؟

لذا همچنان موتور تورم روشن خواهد ماند.

اما فاجعه بودجه تنها به حذف ارز 4200 تومانی خاتمه پیدا نخواهد کرد بلکه تمام تار و پود اقتصاد ایران منهدم و منفجر خواهد کرد؟

همین حذف ارز دولتی که خود یک فاجعه بود شکل گیریش اکنون برداشتنش هم منجر به انفجار قیمت ها و تخریب باقی تولید ملی منتهی می شود.

در واقع این بودجه به دو اسب چموش درشگه اقتصاد ایران فرمان شورش و رم کردن خواهد داد؟

رم کردنی که افسار از دست دولت سیزدهم خواهد ربود؟

در واقع شروع کار با این کم دقتی و پالس منفی استارت خواهد خورد اما مانند گلوله برفی کوچکی به بهمن هزار تنی خاتمه پیدا خواهد کرد؟

بهمنی که هزاران کارخانه خانه و میلیونها انسان را له خواهد کرد منجر می شود.

دولت ناپخته و بی تجربه رئیسی با دست خود غولی را آزاد خواهد کرد که هیچ عاقلی قادر به کم کردن خسارات آن نخواهد بود؟

این بودجه اگر به تصویب برسد دمار از روزگار ایرانیان در خواهد آورد.

بودجه دولت روحانی با خباثت و خیانت آشکار در ارقام و اهداف بسته شده بود اما تخریب محدود و تورم 50 درصدی به جا گذاشت .

اما بودجه رئیسی با اخلاص و بی تجربگی ندانم کاری تیم اقتصادی غول تورم را رم خواهد داد؟

غولی که سرکش و رام شدنی نخواهد بود مگر به مرگ و تخریب بسیار؟

بودجه روحانی خیانت محض بود اما بودجه رئیسی ندانم کاری مطلق و عدم تجربه است ؟

لذا پیامبر گرامی فرمود: 

اِذا وَسِّدَ اْلاَمرُ اِلی غَیْرِ اَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السّاعَةَ.

آن گاه که کار به دست نااهلان بسپارند، منتظر رستاخیز باش. ( در اینجا منظور از الساعه  منتظر ساعت مرگ بودن و پایان کار تصویر شده )

وقتی دولت ارز 4200 تومانی حذف کند و دلار 23000 هزار تومانی مبنا قرار دهد خود به خود ارز در بازار آزاد رقم 42000 تومان پشت سر خواهد گذاشت

از آن سمت خروج کالا از گمرک با ارز 23000 هزار تومانی یک قیمت تمام شده بیشتری ( 5/5 برابر عوارض گمرکی بیشتر ) روی دست مردم خواهد گذاشت مفهومش اینست که کلیه اقلام وارداتی که ستون اصلی اقتصاد ایران تشکیل می دهد حداقل در بازار بین 30 درصد تا چهل درصد افزایش نرخ پیدا خواهد کرد.

این نتیجه عادی حذف ارز 4200 خواهد بود لذا قبل از سال 1401 اقتصاد ایران حداقل 50 درصد تورم تجربه خواهد کرد.

این پیغام قطعی افزایش هزینه گمرکی در سال بعد  خواهد بود و گریزی از آن نیست؟

اما این ارز 4200 تومانی یک تله انفجاری تاخیری است که پا گذاشتن روی آن اشتباه بزرگی بود اما اشتباه بزرگتر برداشتن پا از روی آن است که موجب انفجار خواهد شد.

لذا پیشنهاد من اینست که دولت باید حتی شده جنازه این ارز 4200 تومانی سرپا نگهدارد وگرنه

بدون شک این بودجه بساط دولت سیزدهم و اصول گرایان ایران در هم خواهد پیچید.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 500 ) دولتهای تخریب گر گذشته و راهبردی برای آینده؟

این پانصدمین یاداشت این مجموعه راهبرد است که امروز منتشر می شود در این شماره سعی خواهم کرد خلاصه ای از آنچه گذشته و آنچه باید کرد برای آینده تصویر کنم ؟

اگر گوش شنوایی وجود داشته باشد گوشی که بخواهد بشنود و عمل کند متاسفانه دولت روحانی با تمام قوا سعی کرد نه بشنود ونه بگذارد دیگران بشنوند و اطلاع پیدا کنند بیش از یک سال است خلاصه ای از این نوشتار تحت عنوان یک کتاب  ( راهبرد نجات اقتصاد ایران ) در سایت فیپا کتابخانه ملی ثبت شده اما دولت با تمام قوا با دادن مجوز انتشار خودداری می کند ( استمراری است هنوز هم جلوگیری می کنند )؟

شما می توانید با یک جستجو در سایت کتابخانه ملی از وجود آن مطمئن شوید.

اما چه گفتیم که به مزاق حکومت خوش نیامد؟

اعتقاد راسخ دارم فقط مدیران و دولتمردان گذشته و همین طور اکنون عامل فقر و فلاکت مردم ایران هستند؟

دوستی چند وقت پیش به دعوت فرزندش مدت ده روز از یک کشور خارجی بازدید کرده مشاهدات خود را اینگونه گزارش می دهد.

هر کجا در آن کشور گردش کردیم آبادی و پیشرفت و تلاش مردم مشاهده کردیم؟

در حالیکه اماکن دولتی فقیرانه و ساده بودند ؟

خانه های مسئولان کشور مقصد مانند تمام کشور آباد بزرگ و قشنگ ساخته شده بودند؟

اما در ایران ساختمانهای دولتی و خانه های مسئولان ایرانی قشنگ و بزرگ و آباد هستند تمام کشور خاکستر نشین و فقیرانه دارند زندگی می کنند؟

این نمای کاملی از وضعیت کشور است.

در واقع مسئولان کشور هر جا در ایران آباد شد هجوم بردند برای گرفتن سهم خود اعم از رشوه مالیات سنگ اندازی و فشار آوردن این خلاصه عدم رشد اقتصادی کشور است؟

بیخود نیست واحدهای تولیدی در ایران بیشترین فشار از مدیران دولتی و شهرداریها و شرکتهای دولتی تحمل می کنند؟

هنوز این فشار بشکل کامل و سازمان یافته ای ادامه دارد تعویض دولت هم در کم شدن فشارها تاثیری نداشته است؟

متاسفانه مراجعات به اماکن آباد دو رویگرد دارد یک دریافت رشوه برای امور شخصی و دوم دریافت سهم برای سازمان مطبوع تحت نام عوارض تحت نام مالیات تحت نام سهم بیمه سهم شهرداری سهم شرکتهای صنعتی سهم تامین اجتماعی و هزاران بهانه دیگر؟

شگرد کار هم چنین است متصدی مربوطه برای رسیدن به مقصود خود یک برگه تشخیص به مبلغ دهها برابر مقدار مجاز را در مقابل کارفرمای مربوطه قرار می دهد تا طرف حسابی شوکه کند بعد برای دریافت مقدار متعادل شروع به رایزنی می کند؟

اگر کارفرما هوشیار باشد بلافاصله مقصود طرف را درمی یابد ( باید رشوه بدهی سکوت و همراهی زیر میزی داشته باشی؟........)

خوب این روش در دراز مدت همه چیز را تخریب خواهد کرد این رویه جاری و همیشگی بخش دولتی ایران است ؟

با این شیوه هیچ دولتی موفق به ا ایجاد شغل و آبادانی نخواهد شد .

و سرمایه ها راه گریز را در پیش خواهند گرفت؟

متاسفانه این رویه غالب در فرهنگ هم داریم در وزارت ارشاد آموزش پرورش در جهاد کشاورزی و هر آنچه که فکرش را نمی کنید داریم؟

اینگونه است که ایران با دولتها هرگز آباد نخواهد شد.

راه چاره خلع ید کامل دولت از کل مجوزات و امضاء های طلایی خواهد بود ؟

واگذاری تصمیمات به شوراهای مردمی اتحادیه ای؟

مانند همان وضعی که در اتحادیه های صنفی داریم به شرطی که مسئله تعارض منافع در بین نباشد یعنی گروه و اتحادیه خاص برای اعضای جدید خودش تصمیم طلایی نگیرد ؟

این مجوز به مصلحان محلی و مردمی واگذار شود.

دولت رئیسی هم با این شرایط در هیچ زمینه ای موفق نخواهد شد تخفیف آلام خواهیم داشت اما درمان هرگز؟

دولت سیزدهم با مجموعه بانکهای خصوصی ( از هفت آسمان آزاد تر ) 

با مدیران عادت کرده به رشوه و اختلاس ره به جایی نخواهد برد.

اما مذاکرات وین یا هر مذاکره دیگری به نتیجه لازم نخواهد رسید ؟

به دو علت اساسی 

1- ضعف مفرط اقتصادی ایران.

2- نیاز به فروش نفت در بازار جهانی

این دو عامل غرب را گستاخ و سرکش کرده است علیه ایران.

در بحث مذاکرات غرب از ابزار ایرانیان غرب گرا و تنظیم نرخ ارز به ریال و خیانت خودی ها بیشترین بهر را می برد؟

تا زمانی که ایران روی فروش نفت و کمک دیگران ( روسیه و چین ) حساب می کند هیچ طرفی نخواهد بست؟

بعضی در داخل حاضر هستند به کشورهای خارجی کولی بدهند به طالبان کولی بدهند به آمریکا اروپا کولی بدهند امتیازات بدهند ؟

اما حاضر نیستند در داخل به بخش خصوصی حق خودش را عطا کنند؟

این چه سرنوشت شوم وتلخی است که فاسدان حکومتی دنبال می کنند؟

دولت ( منظور مجموعه مدیران ارشد و میانه و حتی کوچک دولتی است نه شخص رئیس جمهور ) حاضر است تحت فشار هر شکستی برود اما حاضر نیست آزادی به ملت تقدیم کند؟ 

منظورم آزادی سیاسی یا آزادی بیان اگرچه این دو را هم لازم می دانم اما در اینجا منظورم آزادی کامل اقتصادی و تاسیس بنگاهای تولیدی و کسبی کشاورزی هستند؟

در واقع عامل شکست اقتصادی کشور فساد دولت است بس؟

سرنوشت مذاکرات هم به همین عامل بستگی دارد.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 499 ) سیل نا امیدی از عمل کرد دولت به زاینده رود رسید؟

روز 28 آبان ماه 1400 سیل جمعیت معترض به عدم رعایت حق آبه زاینده رود اعتراضات آرام خود را به نمایش گذاشتند؟

اگر چه این اعتراضات تحت ذیل قانون اساسی و غیر حزبی برگذار شد اما در محتوای خود یک منشاء تاریخی را بجا خواهد گذاشت آن هم تظاهرات منظم و صلح خواهانه و اعتراض به عمل کرد دولت ( دولت قبل و دولت فعلی ) ؟

ترتیب دهندگان این تظاهرات بسیار مراقبت کردند تا شعار های تند و ساختار شکنانه مطرح نشود ؟

این تظاهرات نشان داد که در مقابل نارسایی ها مردم ساکت نخواهند شد در بطن خود این اعتراض به نا امیدی از عملکرد صد روزه دولت سیزده هم باز می گردد؟

اگر چه نوع برخورد رسانه ملی و روزنامه ها بگونه ای بود که منشاء این اعتراضات را در گذشته و عدم رعایت حق آبه در دولت روحانی و دولت احمدی نژاد دانستند و مبنای آن را هم فقط آب دانستند.

این منطقی است که اصفهان یک میلیون کشاورز داشته باشد شهر دو میلیونی یک میلیون تظاهر کننده داشته باشد؟

اما نا امیدی از عملکرد دولت فعلی قسمتی از قضیه را تشکیل می دهد دولت رئیسی در کنترل اسب قدرت ضعیف و در مقابل تورم مغلوب ظاهر شده است .

این خروش زاینده رود فرو نخواهد رفت بزودی در بسیاری نقاط سرکشی خواهد کرد؟

وقتی مردم به خروش در می آیند که از رسیدن به حداقل ها هم نا امید شوند.

این نا امیدی نشان از فشار بی کران شرایط بر مردم دارد؟

قبل از هر چیزی باید اذعان کرد دولت در مهار اقتصاد کشور نا موفق بوده است.

اسب سرکش تورم بزودی سر به بیابانها خواهد گذاشت اگر دولت نتواند افسار و مهمیز این سواری نا موفق کنترل کند .

شاهد به زمین خوردن دولت رئیسی خواهیم بود؟

اگر دولت نتواند بر اقتصاد کشور چیره شود باید منتظر یاس و نا امیدی بزرگ مردم از اصول گرایان و حتی حاکمیت بود؟

بزودی افکار عمومی برعلیه نا کارآمدی و دولت تهیج خواهد شد؟

افکار عمومی کشور مانند یک دریای خروشان سیال و مواج است متاسفانه بطالت و بی عملی طولانی دولت روحانی و خرابی وسیع کشور زمینه های تحریک وسیع را فراهم کرده است.

اینک سال 1378 نیست حتی سال 1388 هم نیست.

مردم بسیار صدمه خورده و بشدت سیاسی هستند؟

در واقع فرصتی برای حاکمیت وجود ندارد فقط یک خبر بد می تواند این سیل نا امیدی و خروش را به خیابانها بریزد؟

باید اذعان کرد دولت رئیسی آخرین امید مردم برای بهتر شدن اوضاع است.

و شکست دولت او می تواند آخرین دولت جمهوری اسلامی ایران را رقم بزند؟

متاسفانه بسیاری از مسئولان شدت وخامت اوضاع را درک نکرده اند؟

حتی شخص آقای رئیسی هم در شوک شدت مراجعات و خرابی ها گذشته است؟

اینک فقط بهتر شدن اوضاع می تواند کشور را نجات دهد.

شدت نزول تولید  صعود تورم و فرار سرمایه بقدری سرعت گرفته است که حتی واژه روزانه هم در مقابل این سرعت تخریب واحد بسیار بزرگی است؟

شاید واحد ساعت هم بزرگ باشد ؟

اینک ایران شاهد افزایش ثانیه ای تورم و نرخ ها است؟

درست مانند آن چیزی که در ونزوئلا رخ داد.

قیمت ساعت هشت صبح با هشت شب یک کالا گاه بسیار متفاوت و بیشتر است؟

گاهی این تورم هم ربطی به دلار ندارد در حالیکه گاه دلار قیمت نزولی طی می کند اما به عکس قیمت کالاها افزایش می یابد.

انعکاس هر حرکت دولت گمرک اداره بازرگانی افزایش قیمت حمل کانتینر افزایش تعرفه زیر میزی خروج کالا از گمرک در صد برابر شدن نقش اساسی دارند؟

هر حرکت منفی بانک ها هر حرکت داخلی و حتی خارجی مانند افزایش قیمت حمل نقل دریایی به سرعت روی بازار تهران و بعد سرتاسر ایران تاثیر گذار است.

حتی به سرعت برق و باد کافی است یک حرکت کوچک اشتباه در رسانه های اجتماعی منعکس شود .

آنوقت شاهد رشد ثانیه به ثانیه قیمتها خواهیم بود.

گویی دولت رئیسی هیچ سیطره ای بر بازار بر قیمتها بر بانک ها بر تورم ندارد؟

دستورات صادر می شود اما فقط به بیشتر شدن سرعت گرانی افزوده می شود بس؟

دولت رئیسی بر انسانها حکومت می کند اما قیمتها از اجنه ها دستور می گیرند ( به چشم دیده نمی شوند)

داستان چیست واقعیات کجا هستند؟

دولت کجای کار ایستاده ؟ اقتصاد و تورم کجا هستند که خارج از کنترل شدند؟ 

باید گفت اقتصاد سرباز و مامور دولت نیست که اطاعت کند حرف شنویی داشته باشد؟

اقتصاد مانند یک رودخانه بسیار بزرگ می ماند که در بستر فراهم شده خودش حرکت می کند.

اگر کسی در مقابل این رودخانه بزرگ بایستد و بگوید جلو نیا عقب برو به ایست ؟

آیا فرمانبری خواهد کرد ؟ هرگز آب او را با خواهد برد اگر خوش شانس باشد شاخه درخت خشک شده را پیدا کند و بچسبد شاید زنده بماند و گرنه غرق خواهد شد.

این سرنوشت هم برای دولت هم برای ملت هم رقم خواهد خورد ؟

مگر اینکه بستر این رودخانه را از پیش تعیین و هدایت کنیم.

پولهای سرگردان محل فعالیت می خواهند زایش می خواهند بستر حرکت می خواهند؟

اگر آن ها را هدایت نکنیم به هر خانه و هر جایی نفوذ خواهند کرد و هر بنایی را تخریب خواهند کرد.

امروز قدرت واقعی سیطره بر بازار ایران دست چه کسی است ؟

دست دولت که نیست دولت خود مانند قایق شکسته ای اسیر دست تلاطم و تورم است در حالیکه با کمترین میزان بودجه موثر در تاریخ 100 ساله گذشته روبرو است و با بیشترین بدهی و بیشترین کسر بودجه تاریخ کشور؟

اقتصاد در ایران در دستان بانکهای خصوصی و ثروتمندان هر گروه  صنف و مافیای قدرت و ثروت پشت پرده است.

سر رشته همه این گروها هم به خارج از کشور متصل است .

آن روزی که برخورد با افزایش قیمت ارز به پلیس و دستگیری خیابانی رسید در دولت احمدی  نژاد سر منشاء تعیین قیمت ارز و ثروتمندان مربوطه از ایران خارج شدند ؟

در واقع هر روز باید منتظر بود تا نرخ تبدیل ریال به ارز از دوبی و یا لندن تا 11 صبح اعلام شود و گرنه کشف قیمت در دست بازار داخلی نیست؟

متاسفانه امروز هم داستان اینگونه است؟

اتاق های فکر و تعیین قیمت اجناس و تورم بیشتر منشاء خارجی دارند آن هم از مغز و دستان ثروتمندان ایرانی خارج شده از مرز؟

اگر چه سرمایه داران داخلی هم یک پیوستگی و ادغام عجیب و صد در صدی از خود نشان دادند .

متاسفانه بانک های خصوصی ایران هم آبشخور و امکانات خویش را در اختیار این سیستم قرار دادند.

گاهی وقتها عامل بسیاری از تحرکات ریالی و ارزی مشکوک فقط در بانکهای خصوصی دیده شده است .

قصه پر درد بانکهای که قرار بود کمک اقتصاد ایران باشند اما قاتق نانی که قاتل جان شدند

دولت در مقابل این همه تحرکات و کارشکنی هیچ عکس العملی نمی تواند داشته باشد مگر به درایت و فکر عالی و راهبردی؟

و چنین قدرت نرم افزاری در دولت وجود ندارد ؟

تما م کابینه رئیسی خالی از یک قدرت مسلط فکری اقتصادی راهبردی موثر و عملیاتی است.

و این پاشنه آشیل دولت اصول گرای یک پارچه رئیسی است.

همان پاشنه مورد هجوم و زخم مورد هجوم دشمن.

تنها جایی که دولت را بزمین خواهد زد همین جا است..

دولت هرچه زودتر باید چند اقدام اساسی در راس کار خود قرار دهد.

1-تامین هزینه کشور بدون قرض بدون اوراق بدون زیر بار زفتن شرایط غیر قابل قبول آمریکا در برجام؟

این تامین هزینه نیاز به دو اقدام اساسی دارد اول تامین هزینه از داخل ( از خارج امکان پذیر نیست فعلا )

دوم تامین این هزینه با حداقل تبعات باید باشد اما پیشنهاد من لغو تمام پایه های مالیاتی است و تامین یک قانون جدید مالیاتی؟

اصلا چه کسی گفته است سیستم مالیاتی ما باید غربی باشد آن هم یک کاریکاتور از سیستم مالیاتی 60 سال پیش غرب

من سیستم مالیاتی اسلامی پیشنهاد می کنم خیلی ساده روان و خلاصه همه گیر ؟

دولت نو پای پیامبر در مدینه با قانون زکات شکل گرفت زکات اسلامی بسیار ناچیز بود یک صدم تا یک دویستم محصول زارع صنعتگر کاسب 

همین مبلغ ناچیز توانست تمامی هزینه ها را پوشش دهد ؟

هر کجا که دولت اسلامی کسر آورد پناه برد به بخشش و هدیه داوطلبی نه اجباری و الزامی؟

این زکات قانون خداوندی بود خیلی زود مورد قبول و استقبال جامه قرار گرفت مبلغ بسیار ناچیز که مبنای قدرت عظیم اسلام شد؟

امروز هم می تواند مورد استفاده و تقلید قرار گیرد خیلی ساده صریح هر کسی که درآمدی کسب کرد یک قسمت از صد قسمت آن را به دولت 

بدهد. ( این شامل تمام نقل انتقال مالی تراکنشی و کسبی می باشد )

بعد برای جلوگیری از تورم خرید فروش خانه ماشین ملک مغازه مالیات یک در صدی داشته باشد بعد از ده سال و کمتر از ده سال خرید و فروش این اقلام سال اول ده درصد سال دوم نه درصد سال سوم هشت درصد همینطور تنزلی ادامه پیدا کند تا همان یک درصد بعد از ده سال.

با توجه به گردش مالی عظیم کشور من قول می دهم هفت برابر مالیات فعلی دولت می تواند جمع آوری کند آنهم بدون داشتن این همه سازمان عظیم مالیاتی.

2- اقدام دولت به رها سازی اقتصاد و آزاد اعلام کردن تولید کسب و دریافت جواز تا سه سال بعد از تاسیس با قوانین ساده و عملی و همزمان با این آزاد کسب کار چهار تا پنج پروژه بزرگ و ملی برای انتقال آب و شیرین سازی آب دریای عمان پیگیری کند؟