راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 500 ) دولتهای تخریب گر گذشته و راهبردی برای آینده؟

این پانصدمین یاداشت این مجموعه راهبرد است که امروز منتشر می شود در این شماره سعی خواهم کرد خلاصه ای از آنچه گذشته و آنچه باید کرد برای آینده تصویر کنم ؟

اگر گوش شنوایی وجود داشته باشد گوشی که بخواهد بشنود و عمل کند متاسفانه دولت روحانی با تمام قوا سعی کرد نه بشنود ونه بگذارد دیگران بشنوند و اطلاع پیدا کنند بیش از یک سال است خلاصه ای از این نوشتار تحت عنوان یک کتاب  ( راهبرد نجات اقتصاد ایران ) در سایت فیپا کتابخانه ملی ثبت شده اما دولت با تمام قوا با دادن مجوز انتشار خودداری می کند ( استمراری است هنوز هم جلوگیری می کنند )؟

شما می توانید با یک جستجو در سایت کتابخانه ملی از وجود آن مطمئن شوید.

اما چه گفتیم که به مزاق حکومت خوش نیامد؟

اعتقاد راسخ دارم فقط مدیران و دولتمردان گذشته و همین طور اکنون عامل فقر و فلاکت مردم ایران هستند؟

دوستی چند وقت پیش به دعوت فرزندش مدت ده روز از یک کشور خارجی بازدید کرده مشاهدات خود را اینگونه گزارش می دهد.

هر کجا در آن کشور گردش کردیم آبادی و پیشرفت و تلاش مردم مشاهده کردیم؟

در حالیکه اماکن دولتی فقیرانه و ساده بودند ؟

خانه های مسئولان کشور مقصد مانند تمام کشور آباد بزرگ و قشنگ ساخته شده بودند؟

اما در ایران ساختمانهای دولتی و خانه های مسئولان ایرانی قشنگ و بزرگ و آباد هستند تمام کشور خاکستر نشین و فقیرانه دارند زندگی می کنند؟

این نمای کاملی از وضعیت کشور است.

در واقع مسئولان کشور هر جا در ایران آباد شد هجوم بردند برای گرفتن سهم خود اعم از رشوه مالیات سنگ اندازی و فشار آوردن این خلاصه عدم رشد اقتصادی کشور است؟

بیخود نیست واحدهای تولیدی در ایران بیشترین فشار از مدیران دولتی و شهرداریها و شرکتهای دولتی تحمل می کنند؟

هنوز این فشار بشکل کامل و سازمان یافته ای ادامه دارد تعویض دولت هم در کم شدن فشارها تاثیری نداشته است؟

متاسفانه مراجعات به اماکن آباد دو رویگرد دارد یک دریافت رشوه برای امور شخصی و دوم دریافت سهم برای سازمان مطبوع تحت نام عوارض تحت نام مالیات تحت نام سهم بیمه سهم شهرداری سهم شرکتهای صنعتی سهم تامین اجتماعی و هزاران بهانه دیگر؟

شگرد کار هم چنین است متصدی مربوطه برای رسیدن به مقصود خود یک برگه تشخیص به مبلغ دهها برابر مقدار مجاز را در مقابل کارفرمای مربوطه قرار می دهد تا طرف حسابی شوکه کند بعد برای دریافت مقدار متعادل شروع به رایزنی می کند؟

اگر کارفرما هوشیار باشد بلافاصله مقصود طرف را درمی یابد ( باید رشوه بدهی سکوت و همراهی زیر میزی داشته باشی؟........)

خوب این روش در دراز مدت همه چیز را تخریب خواهد کرد این رویه جاری و همیشگی بخش دولتی ایران است ؟

با این شیوه هیچ دولتی موفق به ا ایجاد شغل و آبادانی نخواهد شد .

و سرمایه ها راه گریز را در پیش خواهند گرفت؟

متاسفانه این رویه غالب در فرهنگ هم داریم در وزارت ارشاد آموزش پرورش در جهاد کشاورزی و هر آنچه که فکرش را نمی کنید داریم؟

اینگونه است که ایران با دولتها هرگز آباد نخواهد شد.

راه چاره خلع ید کامل دولت از کل مجوزات و امضاء های طلایی خواهد بود ؟

واگذاری تصمیمات به شوراهای مردمی اتحادیه ای؟

مانند همان وضعی که در اتحادیه های صنفی داریم به شرطی که مسئله تعارض منافع در بین نباشد یعنی گروه و اتحادیه خاص برای اعضای جدید خودش تصمیم طلایی نگیرد ؟

این مجوز به مصلحان محلی و مردمی واگذار شود.

دولت رئیسی هم با این شرایط در هیچ زمینه ای موفق نخواهد شد تخفیف آلام خواهیم داشت اما درمان هرگز؟

دولت سیزدهم با مجموعه بانکهای خصوصی ( از هفت آسمان آزاد تر ) 

با مدیران عادت کرده به رشوه و اختلاس ره به جایی نخواهد برد.

اما مذاکرات وین یا هر مذاکره دیگری به نتیجه لازم نخواهد رسید ؟

به دو علت اساسی 

1- ضعف مفرط اقتصادی ایران.

2- نیاز به فروش نفت در بازار جهانی

این دو عامل غرب را گستاخ و سرکش کرده است علیه ایران.

در بحث مذاکرات غرب از ابزار ایرانیان غرب گرا و تنظیم نرخ ارز به ریال و خیانت خودی ها بیشترین بهر را می برد؟

تا زمانی که ایران روی فروش نفت و کمک دیگران ( روسیه و چین ) حساب می کند هیچ طرفی نخواهد بست؟

بعضی در داخل حاضر هستند به کشورهای خارجی کولی بدهند به طالبان کولی بدهند به آمریکا اروپا کولی بدهند امتیازات بدهند ؟

اما حاضر نیستند در داخل به بخش خصوصی حق خودش را عطا کنند؟

این چه سرنوشت شوم وتلخی است که فاسدان حکومتی دنبال می کنند؟

دولت ( منظور مجموعه مدیران ارشد و میانه و حتی کوچک دولتی است نه شخص رئیس جمهور ) حاضر است تحت فشار هر شکستی برود اما حاضر نیست آزادی به ملت تقدیم کند؟ 

منظورم آزادی سیاسی یا آزادی بیان اگرچه این دو را هم لازم می دانم اما در اینجا منظورم آزادی کامل اقتصادی و تاسیس بنگاهای تولیدی و کسبی کشاورزی هستند؟

در واقع عامل شکست اقتصادی کشور فساد دولت است بس؟

سرنوشت مذاکرات هم به همین عامل بستگی دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.