دولت روحانی با اعلام سخت ترین مواضع نسبت به تحریم ها و مخالفت و حتی تهدید بر علیه تحریمها تا کنون هیچ گام عملی بر علیه تحریم و مقابله عملی انجام نداده است؟
هر چه بوده شعار بوده پول پاشیدن بوده ارز پاشیدن بوده.
هیچ قانون عملی و لایحه پیشنهادی به مجلس در کار نبوده است؟
یک تدابیر غیر ملموس که آثار بسیار جزئی داشته است اتخاذ شده اما در واقع دولت هیچ گونه اقدام قطعی و عملی نداشته است.
چون در ناحیه فروش نفت که بیشترین مشکل ایجاد شده دولت نتوانسته نقش فعالی ایفا کند.
نه در فروش خارجی و نه در فروش داخلی که نوعا هنوز فعال نیست.
خوب دولت ایران کالای نفت دارد که فروش خارجی آن متوقف شده چرا فروش داخلی رونق ندارد؟
چرا به بخش خصوصی اجازه احداث پالایشگاه داده نمی شود تا در داخل فروش نفت داشته باشیم؟
در زمینه واردات کالا هم دولت سرگردان است هیچ تسهیلات برای وارد کنندگان که اکنون زیر فشار طرف های خارجی قرار دارند ایجاد نشده که هیچ؟
گمرک با انواع بخشنامه های جدید ورود کالا را سخت در بعضی موارد غیر ممکن کرده است.
در زمینه کمک به وارد کنندگان خوراک دام و طیور که نیاز اساسی صنعت دامداری و مرغداری کشور بوده و هست هم هیچ اقدام عملی نشده ارزهای هم که به بخش خصوصی بابت واردات داده شد یا وارد نشد یا وارد شد و به قیمت بازار آزاد فروخته شده.
در زمینه کمبود ارز هم دولت هیچ موفقیتی نداشته است؟
تنها 18 میلیارد ارز پاشیدن برای کنترل بازار ارز کشور از منابع دولت محروم کرد؟
در زمینه کمک به تولید کنندگان دولت فقط درخواست خالی مطرح می کند.
در عمل هیچ قانون امتیاز و تسهیلاتی تهیه و تدارک نشده است.
فقط تعارف خالی با آن هم ابی برای مردم گرم نمی شود.
در زمینه امنیت غذایی هم دولت هیچ قرار دادی با تولیدکنندگان داخلی نبسته است؟
حتی قیمت خرید داخلی گندم بسیار پایین اعلام کرده تا کشاورزان از کشت گندم هم خودداری کنند؟
این لیست سیاهه اقدامات عملی دولت روحانی است.
چه کسی باور می کند این دولت گام اساسی بر علیه تحریم ها برداشته است؟
در گیری یک هفته ای ایران آمریکا در مورد هدف قرار گرفتن نفتکش ها در خلیج فارس یک روی دیگر هم داشت و آن ترس آمریکا از درگیری و جنگ با ایران بود؟
درست است نبرد دیپلماتیک به شورای امنیت هم رفت اما فاقد پشتوانه حقوقی و بین المللی بود.
لذا بی ثمر باقی ماند.
آمریکا در این ناکامی بزرگ دیپلماتیک سخت بازنده شد اما جرات دست بردن به اسلحه را نداشت ؟
این همان آمریکایی است که یک روز هم تحمل مخالفت را در بسیاری از مواقع نداشت.
این همان آمریکایی است که برای دستگیری رئیس جمهوری یک کشور مستقل پاناما (مانوئل نوریگا ) به آن کشور حمله کرد .
ارتش منحل کرد رئیس جمهور دیگری انتخاب کرد. کشتار مردم برای دستگیری یک شخص؟
این همان کشوری است که در خیابانهای بغداد مانند بازی های کامپیوتری کشتار می کرد تا لذت کشتن انسانها را با اسلحه اتوماتیک تجربه کند ( شهوت کشتار بی بهانه)؟
این همان کشوری است که ویتنام را سالها بمباران شیمیایی می کرد .
و به افکار عمومی مردم دنیا و حتی افکار عمومی مردم آمریکا هیچ اهمیتی نمی داد.
اکنون در مقابل جمهوری اسلامی ایران اینچنین آرام و مودبانه می ایستد و رسما اعلام می کند علاقه ای به جنگ ندارد ( یا جنگ را عاقلانه نمی داند )
آن هم رئیس جمهوری غیر متعادل هم چون ترامپ ؟
در واقع آمریکا دریافته است یک "سیلی " به ایران بزند یک "سیلی " دریافت خواهد کرد.
بدون تعارف و رفت برگشت. واین برای وجه و آبروی آمریکا از هزار جام زهر هم بدتر خواهد بود.
در واقع اقتدار نظامی ایران آن چنان افزایش یافته است که در مقابل یک ابر قدرت بایستد و بگوید نه.؟
این عین " قدرت " است نه قدرت عادی یا فقط قدرت نرم این مجموعه ای از قدرت نرم و سخت است.
هم نرم افزار هم سخت افزار کار فراهم شده است این " قدرت " یعنی " ابر قدرت"
ممکن است بعضی از علمای سیاسی یا نظامی عنوان کنند این "ابر قدرتی " کامل نیست
گاهی گفته می شود سخت افزار اتمی می خواهد یا نیروی هوایی مقتدر می خواهد.
یا مسائل دیگری را برای تکمیل مطرح کنند؟
من منکر الزامات بیشتر برای ایران نیستم اما تا همین جای کار ایران ثابت کرده یک " ابر قدرت " است.
چه دشمن می خواهد باور کند چه باور نکند .
در واقع ایران می تواند با تکمیل بعضی از نواقص به عنوان یک" ابر قدرت " در صحنه جهانی عرض اندام کند؟
اصلی ترین گزینه و الزام این امر تدوین یک اقتصاد مستقل و بدون وابستگی است .
که اکنون به یمن قدم نامبارک ترامپ وصول و رسیدن به آن امکان پذیر شده است؟
اگر چه بعضی از سیاست مداران فساد داخلی راه رسیدن به آن را غیر ممکن یا بسیار دور می دانند؟
در حالیکه اکنون بسیار به آن نزدیک شده ایم اما این کار شما نیست کار یک شخص و گروه غیر وابسته روحی فکری و مستقل است.
در راهبرد 277 گفته بودم امروز یک فرمانده اقتصادی توانا مقتدر و آگاه مومن برای کشور از هزار فرمانده نظامی و ژنرال اکنون بیشتر ارزش دارد.
از یکصد لشگر آماده رزم با تمام تجهیزات اکنون بیشتر ارزش دارد.
کسی حرف مرا درک نکرد؟
اکنون باز هم تکرار می کنم این واجب از هر واجب دیگری لازم تر است؟
حتی از بمب اتم هم اهمیتش بیشتر است؟
درک این مقام برای نابخردان خائن و سیاست مداران فاسد از مرگ هم سخت تر است.
اما برای کشور از نان شب هم واجب تر است؟
نگوید "نیست" "نمی شود" "هست" خوب هم هست و "می شود "شما کوری گرفته اید.
اگر چشمان باز کنید بهترین گزینه ها روی زمین است.
اگر اعتلای کشورتان را می خواهید این گام آخر تمام نیاز کشور تکمیل خواهد کرد؟
تمام قدرت جمهوری اسلامی ایران امروز در گرو همین سامان دادن به اقتصاد است.
کیست که این واجب شرعی قانونی عرفی کشور درک کند عمل کند تمکین کند.
فقط شیاطین از سجده بر آدم سر باز زد چون خود را بالاتر می دانست؟
امروز هم دولت خود را بالاتر از همه می داند و به منطق و باید سر تمکین فرود نمی آورد.
و این زمینه ساز شکست است.
باید با اجبار دولت به تبعیت از یک نخبه اقتصادی وادار کرد وگرنه همه چیز بر باد خواهد رفت؟
روی سخن من با حاکمیت است آنان که هنوز قلب سلیم در سینه دارند.
آنان که سرشت پاکشان سجده بر آدم کامل می پذیرد؟
سرنوشت کشور در گرو درک این نکته است یا مرگ و فرو ریزی اقتصادی یا تمکین بر منطق و دستور مردی از تبار یوسف (ع)
می شود مردی را بر مقدرات اقتصادی کشور حاکم کرد و انتظار داشت اقتصاد را به سامان برساند.
آمریکا از جنگ با ایران سر باز زد از درگیری نظامی سرباز زد اما درگیری اقتصادی و تحریم را رها نخواهد کرد مگر نامید شود.
و این در گرو سامان اقتصادی است منظور من از سامان اقتصادی اکنون توسعه اقتصادی نیست؟
منظور من از سامان اقتصادی اکنون در این هنگامی تحریم تنگنا تنظیم و تدارک بودجه و چرخاندن امور جاری مردم و بعد تدارک و چرخاندن بودجه دولت است با توسل به قدرت داخلی به نحوی که خودکفا باشیم از فروش نفت.
این تنظیم تدارک دشمن را نامید و منزوی خواهد کرد.
کیست سخن مرا درک کند منعکس کند و برای انجام آن تدارک کند ( هل من ناصر ینصرنی ).
در گیری یک هفته ای ایران آمریکا در مورد هدف قرار گرفتن نفتکش ها در خلیج فارس یک روی دیگر هم داشت و آن ترس آمریکا از درگیری و جنگ با ایران بود؟
درست است نبرد دیپلماتیک به شورای امنیت هم رفت اما فاقد پشتوانه حقوقی و بین المللی بود.
لذا بی ثمر باقی ماند.
آمریکا در این ناکامی بزرگ دیپلماتیک سخت بازنده شد اما جرات دست بردن به اسلحه را نداشت ؟
این همان آمریکایی است که یک روز هم تحمل مخالفت را در بسیاری از مواقع نداشت.
این همان آمریکایی است که برای دستگیری رئیس جمهوری یک کشور مستقل پاناما (مانوئل نوریگا ) به آن کشور حمله کرد .
ارتش منحل کرد رئیس جمهور دیگری انتخاب کرد. کشتار مردم برای دستگیری یک شخص؟
این همان کشوری است که در خیابانهای بغداد مانند بازی های کامپیوتری کشتار می کرد تا لذت کشتن انسانها را با اسلحه اتوماتیک تجربه کند ( شهوت کشتار بی بهانه)؟
این همان کشوری است که ویتنام را سالها بمباران شیمیایی می کرد .
و به افکار عمومی مردم دنیا و حتی افکار عمومی مردم آمریکا هیچ اهمیتی نمی داد.
اکنون در مقابل جمهوری اسلامی ایران اینچنین آرام و مودبانه می ایستد و رسما اعلام می کند علاقه ای به جنگ ندارد ( یا جنگ را عاقلانه نمی داند )
آن هم رئیس جمهوری غیر متعادل هم چون ترامپ ؟
در واقع آمریکا دریافته است یک "سیلی " به ایران بزند یک "سیلی " دریافت خواهد کرد.
بدون تعارف و رفت برگشت. واین برای وجه و آبروی آمریکا از هزار جام زهر هم بدتر خواهد بود.
در واقع اقتدار نظامی ایران آن چنان افزایش یافته است که در مقابل یک ابر قدرت بایستد و بگوید نه.؟
این عین " قدرت " است نه قدرت عادی یا فقط قدرت نرم این مجموعه ای از قدرت نرم و سخت است.
هم نرم افزار هم سخت افزار کار فراهم شده است این " قدرت " یعنی " ابر قدرت"
ممکن است بعضی از علمای سیاسی یا نظامی عنوان کنند این "ابر قدرتی " کامل نیست
گاهی گفته می شود سخت افزار اتمی می خواهد یا نیروی هوایی مقتدر می خواهد.
یا مسائل دیگری را برای تکمیل مطرح کنند؟
من منکر الزامات بیشتر برای ایران نیستم اما تا همین جای کار ایران ثابت کرده یک " ابر قدرت " است.
چه دشمن می خواهد باور کند چه باور نکند .
در واقع ایران می تواند با تکمیل بعضی از نواقص به عنوان یک" ابر قدرت " در صحنه جهانی عرض اندام کند؟
اصلی ترین گزینه و الزام این امر تدوین یک اقتصاد مستقل و بدون وابستگی است .
که اکنون به یمن قدم نامبارک ترامپ وصول و رسیدن به آن امکان پذیر شده است؟
اگر چه بعضی از سیاست مداران فساد داخلی راه رسیدن به آن را غیر ممکن یا بسیار دور می دانند؟
در حالیکه اکنون بسیار به آن نزدیک شده ایم اما این کار شما نیست کار یک شخص و گروه غیر وابسته روحی فکری و مستقل است.
در راهبرد 277 گفته بودم امروز یک فرمانده اقتصادی توانا مقتدر و آگاه مومن برای کشور از هزار فرمانده نظامی و ژنرال اکنون بیشتر ارزش دارد.
از یکصد لشگر آماده رزم با تمام تجهیزات اکنون بیشتر ارزش دارد.
کسی حرف مرا درک نکرد؟
اکنون باز هم تکرار می کنم این واجب از هر واجب دیگری لازم تر است؟
حتی از بمب اتم هم اهمیتش بیشتر است؟
درک این مقام برای نابخردان خائن و سیاست مداران فاسد از مرگ هم سخت تر است.
اما برای کشور از نان شب هم واجب تر است؟
نگوید "نیست" "نمی شود" "هست" خوب هم هست و "می شود "شما کوری گرفته اید.
اگر چشمان باز کنید بهترین گزینه ها روی زمین است.
اگر اعتلای کشورتان را می خواهید این گام آخر تمام نیاز کشور تکمیل خواهد کرد؟
تمام قدرت جمهوری اسلامی ایران امروز در گرو همین سامان دادن به اقتصاد است.
کیست که این واجب شرعی قانونی عرفی کشور درک کند عمل کند تمکین کند.
فقط شیاطین از سجده بر آدم سر باز زد چون خود را بالاتر می دانست؟
امروز هم دولت خود را بالاتر از همه می داند و به منطق و باید سر تمکین فرود نمی آورد.
و این زمینه ساز شکست است.
باید با اجبار دولت به تبعیت از یک نخبه اقتصادی وادار کرد وگرنه همه چیز بر باد خواهد رفت؟
روی سخن من با حاکمیت است آنان که هنوز قلب سلیم در سینه دارند.
آنان که سرشت پاکشان سجده بر آدم کامل می پذیرد؟
سرنوشت کشور در گرو درک این نکته است یا مرگ و فرو ریزی اقتصادی یا تمکین بر منطق و دستور مردی از تبار یوسف (ع)
می شود مردی را بر مقدرات اقتصادی کشور حاکم کرد و انتظار داشت اقتصاد را به سامان برساند.
آمریکا از جنگ با ایران سر باز زد از درگیری نظامی سرباز زد اما درگیری اقتصادی و تحریم را رها نخواهد کرد مگر نامید شود.
و این در گرو سامان اقتصادی است منظور من از سامان اقتصادی اکنون توسعه اقتصادی نیست؟
منظور من از سامان اقتصادی اکنون در این هنگامی تحریم تنگنا تنظیم و تدارک بودجه و چرخاندن امور جاری مردم و بعد تدارک و چرخاندن بودجه دولت است با توسل به قدرت داخلی به نحوی که خودکفا باشیم از فروش نفت.
این تنظیم تدارک دشمن را نامید و منزوی خواهد کرد.
کیست سخن مرا درک کند منعکس کند و برای انجام آن تدارک کند ( هل من ناصر ینصرنی ).
در گیری یک هفته ای ایران آمریکا در مورد هدف قرار گرفتن نفتکش ها در خلیج فارس یک روی دیگر هم داشت و آن ترس آمریکا از درگیری و جنگ با ایران بود؟
درست است نبرد دیپلماتیک به شورای امنیت هم رفت اما فاقد پشتوانه حقوقی و بین المللی بود.
لذا بی ثمر باقی ماند.
آمریکا در این ناکامی بزرگ دیپلماتیک سخت بازنده شد اما جرات دست بردن به اسلحه را نداشت ؟
این همان آمریکایی است که یک روز هم تحمل مخالفت را در بسیاری از مواقع نداشت.
این همان آمریکایی است که برای دستگیری رئیس جمهوری یک کشور مستقل پاناما (مانوئل نوریگا ) به آن کشور حمله کرد .
ارتش منحل کرد رئیس جمهور دیگری انتخاب کرد. کشتار مردم برای دستگیری یک شخص؟
این همان کشوری است که در خیابانهای بغداد مانند بازی های کامپیوتری کشتار می کرد تا لذت کشتن انسانها را با اسلحه اتوماتیک تجربه کند ( شهوت کشتار بی بهانه)؟
این همان کشوری است که ویتنام را سالها بمباران شیمیایی می کرد .
و به افکار عمومی مردم دنیا و حتی افکار عمومی مردم آمریکا هیچ اهمیتی نمی داد.
اکنون در مقابل جمهوری اسلامی ایران اینچنین آرام و مودبانه می ایستد و رسما اعلام می کند علاقه ای به جنگ ندارد ( یا جنگ را عاقلانه نمی داند )
آن هم رئیس جمهوری غیر متعادل هم چون ترامپ ؟
در واقع آمریکا دریافته است یک "سیلی " به ایران بزند یک "سیلی " دریافت خواهد کرد.
بدون تعارف و رفت برگشت. واین برای وجه و آبروی آمریکا از هزار جام زهر هم بدتر خواهد بود.
در واقع اقتدار نظامی ایران آن چنان افزایش یافته است که در مقابل یک ابر قدرت بایستد و بگوید نه.؟
این عین " قدرت " است نه قدرت عادی یا فقط قدرت نرم این مجموعه ای از قدرت نرم و سخت است.
هم نرم افزار هم سخت افزار کار فراهم شده است این " قدرت " یعنی " ابر قدرت"
ممکن است بعضی از علمای سیاسی یا نظامی عنوان کنند این "ابر قدرتی " کامل نیست
گاهی گفته می شود سخت افزار اتمی می خواهد یا نیروی هوایی مقتدر می خواهد.
یا مسائل دیگری را برای تکمیل مطرح کنند؟
من منکر الزامات بیشتر برای ایران نیستم اما تا همین جای کار ایران ثابت کرده یک " ابر قدرت " است.
چه دشمن می خواهد باور کند چه باور نکند .
در واقع ایران می تواند با تکمیل بعضی از نواقص به عنوان یک" ابر قدرت " در صحنه جهانی عرض اندام کند؟
اصلی ترین گزینه و الزام این امر تدوین یک اقتصاد مستقل و بدون وابستگی است .
که اکنون به یمن قدم نامبارک ترامپ وصول و رسیدن به آن امکان پذیر شده است؟
اگر چه بعضی از سیاست مداران فساد داخلی راه رسیدن به آن را غیر ممکن یا بسیار دور می دانند؟
در حالیکه اکنون بسیار به آن نزدیک شده ایم اما این کار شما نیست کار یک شخص و گروه غیر وابسته روحی فکری و مستقل است.
در راهبرد 277 گفته بودم امروز یک فرمانده اقتصادی توانا مقتدر و آگاه مومن برای کشور از هزار فرمانده نظامی و ژنرال اکنون بیشتر ارزش دارد.
از یکصد لشگر آماده رزم با تمام تجهیزات اکنون بیشتر ارزش دارد.
کسی حرف مرا درک نکرد؟
اکنون باز هم تکرار می کنم این واجب از هر واجب دیگری لازم تر است؟
حتی از بمب اتم هم اهمیتش بیشتر است؟
درک این مقام برای نابخردان خائن و سیاست مداران فاسد از مرگ هم سخت تر است.
اما برای کشور از نان شب هم واجب تر است؟
نگوید "نیست" "نمی شود" "هست" خوب هم هست و "می شود "شما کوری گرفته اید.
اگر چشمان باز کنید بهترین گزینه ها روی زمین است.
اگر اعتلای کشورتان را می خواهید این گام آخر تمام نیاز کشور تکمیل خواهد کرد؟
تمام قدرت جمهوری اسلامی ایران امروز در گرو همین سامان دادن به اقتصاد است.
کیست که این واجب شرعی قانونی عرفی کشور درک کند عمل کند تمکین کند.
فقط شیاطین از سجده بر آدم سر باز زد چون خود را بالاتر می دانست؟
امروز هم دولت خود را بالاتر از همه می داند و به منطق و باید سر تمکین فرود نمی آورد.
و این زمینه ساز شکست است.
باید با اجبار دولت به تبعیت از یک نخبه اقتصادی وادار کرد وگرنه همه چیز بر باد خواهد رفت؟
روی سخن من با حاکمیت است آنان که هنوز قلب سلیم در سینه دارند.
آنان که سرشت پاکشان سجده بر آدم کامل می پذیرد؟
سرنوشت کشور در گرو درک این نکته است یا مرگ و فرو ریزی اقتصادی یا تمکین بر منطق و دستور مردی از تبار یوسف (ع)
می شود مردی را بر مقدرات اقتصادی کشور حاکم کرد و انتظار داشت اقتصاد را به سامان برساند.
آمریکا از جنگ با ایران سر باز زد از درگیری نظامی سرباز زد اما درگیری اقتصادی و تحریم را رها نخواهد کرد مگر نامید شود.
و این در گرو سامان اقتصادی است منظور من از سامان اقتصادی اکنون توسعه اقتصادی نیست؟
منظور من از سامان اقتصادی اکنون در این هنگامی تحریم تنگنا تنظیم و تدارک بودجه و چرخاندن امور جاری مردم و بعد تدارک و چرخاندن بودجه دولت است با توسل به قدرت داخلی به نحوی که خودکفا باشیم از فروش نفت.
این تنظیم تدارک دشمن را نامید و منزوی خواهد کرد.
کیست سخن مرا درک کند منعکس کند و برای انجام آن تدارک کند ( هل من ناصر ینصرنی ).
تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه به نفع جمهوری اسلامی ایران باعث سرگردانی و حیرت دولت آمریکا شده است؟
از یک سمت ترامپ این تغییر موازنه را قبول ندارد از یک سمت دیگر سخت در صدد جبران مافات است.
از یک سمت دست به اعزام و فروش گسترده سلاح به عربستان کرده تا عربستان در مقابل ایران تقویت کند؟
از سمت دیگر در صدد تضعیف ایران با هر وسیله ممکن است؟
نه تنها اتهام زنی بلکه توسل به شیوه های رذلانه را در دستور کار قرار داده است؟
تحریم اقتصادی و تخریب وجه سیاسی ایران ولو ناشیانه اقرار استفان والت نظریه پرداز برجسته بین المللی را بدنبال داشت.
در واقع ترامپ سعی کرد با تهدید به جنگ با تهدید به توقیف کشتی های نفت کش ایرانی ورق شکست آمریکا و متحدان را در جبهه خاورمیانه به نفع آمریکا ورق بزند؟
اما این حرکات ناشیانه و نابخردانه اینک دارد موضوع را به یک جنگ تمام عیار می کشاند.
رابرت فارلی پیش بینی کرده بود که تغییر موازنه قدرت در پنج مکان احتمالا آمریکا را به جنگ خواهد کشاند.
اولین نقطه تغییر موازنه قدرت از نظر او چین و تنگه تایوان بود. همین آشفتگی را ترامپ در مورد چین انجام داد اما ظاهرا از مواضع خود عقب نشینی کرده و می کند ؟
چون چین اکنون بسیار بزرگتر از آن شده تا با او درگیر شد.
مناطق در گیر دیگر اوکراین و روسیه بعد کره شمالی و سوریه و آخرین آنها از نظر فارلی ایران و خلیج فارس است که ممکن است جرقه جنگ جهانی را روشن کند.
نظریه پردازان آمریکا در دمیدن روح در گیری نقش داشته اند گسینجر و مکس بوت معتقد بودند امپراتوری ایران در حال گسترش است؟
اگرچه استفان والت این نظرات قبول ندارد اما هضم ایران هم برای قابل درک نیست به جمع بندی خاصی نمی رسد.
اگرچه به دولت ترامپ توصیه می کند از درگیری خودداری کند.
اما ظاهرا گستاخی ایران در نپذیرفتن میانجی گری شیزو آبه نخست وزیر ژاپن برای مذاکرات بین ایران و آمریکا بر ترامپ بسیار سخت آمده است .
در واقع ترامپ هیچ تصمیمی نمی تواند بگیرد.
مسلما" ابزار تصمیم گیری قاطع برای او فراهم نیست؟
نه می تواند گزینه جنگ را روی میز بگذارد ( قبلا بحث کردیم راهبرد شماره 293 آمریکا اکنون توانایی در گیری گسترده در خاورمیانه را هم به واسطه ارتش و تجهیزات هم به واسطه کسری بودجه ندارد هم جو عمومی و سیاست مداران آمریکایی با هم در این مورد اشتراک نظر ندارند)
بی شک سیاست ترامپ در مورد خاورمیانه و ایران با سردر گمی و سوالات بی پاسخ بسیار در گیر است.
این سیاست جز شکست برای آمریکا و خاورمیانه ثمر دیگری نخواهد داشت؟
اگرچه ایران هنوز امکانات خود را بخوبی نشناخته و مدیریت اقتصاد تحریم شده خود را باز تغییر نداده است.
اما در صورت تغییرات اساسی در اقتصاد بحران زده خویش برنده بلاشک این دور در گیری خواهد بود؟
و آمریکا همچنان در توهمات ترامپ خواهد ماند؟
یک راه برای ترامپ باقی است بازگشت به برجام و پذیرفتن امتیازاتی برای ایران می تواند صلح و ثبات به خاورمیانه و آمریکا هدیه کند.
و لجاجت در این مورد خاص آمریکا را برای همیشه از خاورمیانه به بیرون پرتاب خواهد کرد.
عدم پذیرش قدرت ایران در خاورمیانه ترامپ را نابود خواهد کرد.
او بازنده بزرگ این بازی تغییر موازنه است چه جنگ را شروع کند چه شروع نکند .
اکنون دیگر بازی چماق و هویج برای این قدرت تاریخی کار ساز نخواهد بود.
واقع نگری می خواهد که ترامپ از آن بی بهره است؟
یادتان باشد روزی که اوباما از رئیس جمهوری آمریکا خدا حافظی کرد
جمله ای به عربستان گفت که گوش شنوا نداشت.
"ریاض باید یاد بگیرد با دشمن خود ایران سهیم شود شود و کنار بیاید ( در واقع قدرت او را رسمیت بشناسد و نزاع را کنار بگذارد )
همین توصیه هم امروز برای ترامپ صدق می کند واقع بینی و کنار آمدن با مشکلات منطقه هم اعراب را صبور تر خواهد کرد هم آمریکا و منطقه را از جنگ دور خواهد کرد.
جملات آخر اوباما را به دقت نگاه کنید
وی در این مصاحبه گفته است که عربستان «نیاز دارد تا راهی مؤثر برای شراکت در منطقه (پیرامونی خود) و ایجاد نوعی صلح سرد بیابد». وی با اشاره به موضوع حمایت از عربستان ضد ایران گفت: «این به‌معنای این خواهد بود که ما وارد میدان شویم و از نیروی نظامی خود برای تحقق اهداف مدنظر استفاده کنیم، و این چیزی است که نه به‌نفع ایالات متحده و نه خاورمیانه است».
به نظر می آید اکنون ما با ترامپ رئیس جمهور عربستان سعودی روبرو هستیم نه با رئیس جمهور آمریکا ؟