بعد از سفر وزیر امور خارجه آلمان (هایکو ماس ) به ایران و مذاکرات از پیش پیش بینی شده غیر مثمر که فقط یک بازی در زمین آمریکا بود اینک نوبت بازی ژاپنی ها است؟
نگاهی به متن مذاکرات نشان می داد طرف آلمانی همانند اتحادیه اروپا با "دست خالی" آمده اما توپ "تشر و تهدیدش " پر است.
این بازی برای ایران "هیچ" ثمری ندارد غیر از "خسارت "
در واقع وزیر امور خارجه آلمان آمده بود تا با ملاقات با روحانی و دولت روحانی او را در مقابل سقوط و تضعیف بیشتر حمایت کند بدون آنکه هیچ هزینه ای پرداخت کرده باشد؟
مانند اینست که شما به جشن تولد کسی رفته باشید با دست خالی حتی یک دسته گل بی ارزش هم در دستان شما نباشد بعد در آنجا برای کسی که جشن تولد گرفته اند یاد آوری کنید مرگ پشت درب خانه منتظر شما است.
این نهایت بی ادبی و گستاخی است برای یک کشور اروپایی .
کسی از شما نخواسته بود که پادرمیانی کنید برای برجام بین ایران و آمریکا؟
این ماموریت از جانب چه کسی به شما محول شده بود این حداقل در خواست است؟
یک سال از خروج آمریکا از برجام می گذرد آقایان تا کنون بدون عکس العمل نشسته بودند منتظر سقوط ایران ؟
اکنون که ایران دست به اقدامات متقابل زده است یادشان افتاده این قرار داد یک طرف دیگر هم به نام ایران داشت؟
بلافاصله ترافیک سفر های دیپلماتیک به ایران شروع شده است برای چه ؟
این موج مسافران اروپایی و آسیایی برای چه منظوری به ایران سفر می کنند ؟
بگذارید یک تاریخچه ای از این نگرانهای اروپایی و آسیایی و حتی سازمان ملل برایتان بازگویی کنم تا بدانید موضوع از چه قرار است.
دو سال بود که از حمله صدام به ایران می گذشت غربی ها سکوت کامل کرده بودند منتظر بودند تا در سکوت و بایکوت "حمام خون "صدام کار ایران را تمام کند.
در خرداد سال 61 عملیات افتخار آفرین بیت المقدس سازمان "حمام خون " را دلیری رزمندگان اسلام در هم شکست و خرمشهر آزاد شد.
یک دفعه از زمین و آسمان میانجی صلح پیدا شد سازمان ملل پیدا شد حتی عنوان کردند خسارات ایران را در جنگ پرداخت می کنند؟
اوضاع از چه قرار بود؟
خبر بعدا درز کرد عراقی ها و اروپایی ها به شدت از عملیات بعدی ایران ترسیده بودند.
با توجه به اینکه صدام حال مناسبی نداشت و مرتب به او مسکن و آرامش بخش تزریق می کردند.
خوف داشتند از ادامه عملیات تا عملیات بعدی ایران به تاخیر بیندازند تا بتوانند چاره و تدارکات تهیه کنند
خوف اصلی فرو ریزی کامل ارتش عراق بود.
امروز هم تهدید ایران برای مقابله و واکنش قهر آمیز آقایان را به حول و هراس انداخته است؟
دو تا شانس وجود دارد برای ایران یک اتخاذ سیستم "اقتصاد بدون نفت "
دو حالت دفاعی تهاجمی برای اقتصاد غرب هر دو شکست و آخر ین سنگر فشار بر ایران شکسته خواهد شد برای همیشه ( که غرب از آن خوف عظیم دارد)
ایران بدون وابستگی به غرب به اقتصاد با حکومتی رادیکال ( از نظر غربی ها رادیکال از نظر ما دولتی مستقل و آزاد از وابستگی)
بخصوص که دست ایران برای زمین زدن اقتصاد در حال رکود غرب بسیار پر است.
این تنگه هرمز رمز و گلوگاه اقتصاد غرب است کمی بفشارید به هر خواسته ای تن خواهند داد.
این دولت روحانی با مماشات غیر از تضعیف ایران اقتصاد ایران سیاست ایران هیچ کاری نخواهد کرد.
گام اول استیضاح روحانی است .
گام دوم اعلام خروج از برجام ظرف 90 روز ببینید چه خواهد شد؟
نخست وزیر ژاپن هم در سفر به تهران دست خالی دارد.
شینزو آبه هم نه دسته گل دارد نه بشارت فقط تهدید خواهد آورد؟
هیچ امتیاز یا نکته جدیدی در این سفر نیست او با جناق ترامپ است نه پسر خاله شما؟
درست است ژاپن از بهم خوردن نظم در خلیج فارس بسیار ضرر خواهد کرد اما او و دولت ژاپن حاضر نیست برای این تعادل و منافع ایران هزینه ای پرداخت کند.
بعد از آنکه نرامپ برای در فشار قرار دادن ایران دست به چند مانور اقتصادی روانی زد تنش در خلیج فارس بالا گرفت.
احتمال وقوع جنگ افزایش یافت ترامپ داشت بی محابا می تاخت اما سیاست مداران آمریکایی با مخالفت خود او را کمی هوشیار کردند.
وقوع جنگ نفت را اقتصاد دنیا را هم پیمان های آمریکا را در معرض خطر شدید و حتمی قرار خواهد داد.
وقوع چند حادثه نفتی در بندر فجیره و خط لوله عربستان بیش از بیش به پیچیدگی موضوع افزود؟
در واقع آچمز در شطرنج به حالتی گفته می شود که یک مهره مهم در دفاع از پادشاه یا نخست وزیر به حالت سکون در آید؟
حرکت مهره موجب کیش مات و یا از دست دادن بزرگترین حامی خواهد شد.
نتوان ان مهره را تغییر مکان داد اصطلاح عامیانه زمین گیر شدن را تداعی می کند؟
اینک ترامپ با گفتار و کردار تخفیف یافته دقیقا در این حالت قرار گرفته است.
از یک طرف فشار بیشتر بر ایران کیان و تاج تخت (نفت ) او را که اقتصاد آمریکا و دنیا است به خطر خواهد انداخت.
از یک سمت عقب نشینی او را مسخره عام و خاص خواهد کرد.
ترامپ نه راه پس دارد نه راه پیش؟
ببینید وخامت اوضاع ان چنان بود که نخست وزیر ژاپن حاضر به دخالت در این میدان شد؟
ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون چنین حرکت و تحرکی از خود نشان نداده بود.
دخالت ژاپن در این قضیه نشان از اهمیت فوریت و خطیر بودن کار دارد؟
یک بار در راهبرد 184 بررسی کردم اهمیت موضوع را تحت عنوان ایران مرکز ثقل و ثبات اقتصاد جهانی .
اکنون نوبت بازی ایران است برای درهم شکستن تحریم اقتصادی ؟
در واقع بازی ایران می تواند سرنوشت تحریم های آمریکا را دگرگون کند.
هجوم ترامپ اینک به گل نشست وقت هجوم ایران رسیده است.
الزاما نه هجوم نظامی بلکه هجوم سیاسی روانی .
وقت آن رسیده که ایران ابتکار عمل بدست بگیرد
من دو پیشنهاد روی میز می گذارم
1- گرفتن عوارض از کشتی های عبوری از خلیج فارس و تنگه هرمز که هم از لحاظ حقوق بین الملل پذیرفته شده و قانونی است و هم مشکل را به سمت آمریکا پاس خواهد داد.
مبلغ این عوارض می تواند زیاد هم باشد نگاهی به عوراض دریافتی مصر از کانال سوئز ( 38 میلیارد دلار) می تواند یک منبع یکصد میلیارد دلاری سالانه را برای ایران به ارمغان بیاورد
اعلام این موضوع بین ترامپ و هم پیمان های او اختلاف خواهد انداخت ؟
حتی صدای اتحادیه اروپا و ژاپن و چین را در خواهد آورد؟
بدهی است گرفتن عوارض از کشتی های نفت صادراتی اعراب خلیج فارس نفت آن ها را گرانتر از نفت ایران خواهد کرد.
ایران می تواند حتی تا بشکه ای یک دلار عوارض بگیرد.
این موضوع هم شدنی و هم قانونی و هم لازم است برای جبران کسری درآمد ایران از فروش نفت
و اعلام اینکه دریافت عوارض تا زمانی که ایران تحریم اقتصادی است دوام خواهد داشت و در صورت کنسل شدن تحریم ها عوارض ها لغو خواهند شد آمریکا را سخت در فشار خواهد گذاشت.
2- دومین پیشنهاد ایران الحاق مجدد بحرین به خاک ایران است؟
این پیشنهاد جنجال به پا خواهد کرد اول اعراب را به شدت متحیر و مشدد خواهد کرد.
دوم آمریکا و اروپا با آن به مخالفت خواهند پرداخت؟
این موضوع هم باعث اختلاف در جبهه تحریم خواهد شد.
اما دولت مردان ایرانی باید بسیار استوار بر یکی از دو گزینه یا هر دو پایداری کنند.
این ثبات و بخصوص هم زبانی گروهای داخل حکومت می تواند تاثیر این حرکت دو چندان کند؟
در واقع آمریکا را از کرده خود پشیمان خواهد کرد.
باید یا اتخاذ سیاست طلبکارانه دشمن را به جای خود نشاند؟
گاهی سخن از مرگ گفتن بهتر از خود مرگ است انسانها را به اندیشه وا می دارد؟
اقتصاد بدون نفت یک افسانه ای تاریخی برای ملت ایران شده است؟
این مقاله در تاریخ مهر ماه 1396 منتشر شده بود به علت اهمیت امروز مجددا منتشر می گردد.
از یک سمت دولتمردان به علل زیادی حاضر به رها کردن این گاو شیر ده به نفع ملت ایران ( بخصوص آیندگان) نیستند از سمت دیگر در جبهه نبرد با استکبار جهانی اکنون رها کردن این وابستگی الزامی است
و گرنه گزینه کیش و مات رو در روی ملت نشسته است؟
دیگر یک انتخاب نیست ؟ یک الزام صد در صد و گریز نا پذیر است؟
یک جام زهر است باید نوشید هر دولت مردی که در اجراء آن تعلل و سستی کند گناه عظیم برابر گناه نگهبانان تنگه احد ( در صدر اسلام جنگ احد ) مرتکب شده است؟
این صغرا و کبرا قضیه؟
اما چگونگی اجرا این اقتصاد بدون نفت باعث مطرح شدن پیشنهاد های مختلفی شده که بعضی در نوع خود جالب هستند اما قسمت فراموش شده اغلب آنها اینست که این گزینه های پیشنهادی اکنون کارآیی ندارند ؟
چون همگی مطرح می کنند باید اقتصاد به بخش خصوصی واگذار کرد اقتصاد تولید محور باید ایجاد کرد
اما تقریبا هیچ کدام اکنون راهی برای تامین بودجه جاری ندارند؟
دولت امشب باید پرداخت داشته باشد؟
حالا بخش خصوصی جان بگیرد تا بشود در آینده از آن مالیات گرفت راه حل مشکل نیست ؟
اصلا" آنچه که باعث شکست دولت مصدق شد همین بودجه بود؟
باقی زیاد موثر نبودند؟ شکست در اقتصاد باعث شد مصدق زانو بزند؟
باقی داستان بافی ها را بشنوید باور نکنید؟
کل نهضت ملی شدن نفت در جبهه اقتصاد به گل نشست؟ واین شکست باعث اختلاف در جبهه داخلی شد؟ شکست مطلق مصدق در جبهه اقتصاد و تحریم نخریدن نفت بود؟
مصدق از کودتا چیان شکست نخورد
آنچه مصدق را به سوک و تسلیم واداشت شکست اقتصادی بود؟
اما طرح من برای اقتصاد بدون نفت یک پکیج است و باید همگی یک جا اجراء شود؟
و امتیاز آن اینست که می تواند اکنون هزینه های دولت و هزینه های عمرانی پوشش دهد
آن هم نقدی ؟
قبل از مطرح کردن این طرح دوست دارم خوانندگان این وبلاگ در جریان باشند متاسفانه مطلب من به شکل گسترده مورد سرقت و کپی قرار گرفته است ؟
حالا چند جوان برای قپی در کردن چند تا مطلب کپی کنند مسئله ای نیست؟
اما کپی دامنه دار و وسیع و بنام خود چاپ کردن و حتی دزدی مطلب و بنام خود مطرح کردن
آن هم از استادید بزرگ؟ و دولت مردان بزرگتر ؟
سخت مرا می آزرد؟ گاهی فکر می کنم دوباره گوشه سکوت اختیار کنم و لب فرو بندم ؟
اما فکر مردمان فقیر در گوشه و کنار کشور مرا سخت به خود مشغول کرده است؟
حتم دارم اگر این راه حل ها را مطرح نکنم احد ناسی آنرا مطرح نخواهد کرد؟
حتی به فکر جن هم نمی رسد مطرح کند؟
این راه حل جدید است لذا از خوانندگان محترم تقاضا دارم با توجه به زمان انتشار کمک کار ما باشند؟
حداقل افشاء کنند؟
اگر چه بعضی از کپی ها به فاصله چند دقیقه انجام می گیرد؟
لازم می دانم در اینجا از کسانی که امانت دارانه این مطالب در وب سایت خود با درج منبع منتشر می کنند تشکر کنم تشکری به اندازه آب زلال دریا ها و اقیانوسها؟ غلام همت آنم که زیر چرخ کبود هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.
اما طرح؟
لازمه اجراء این طرح دو پیش نیاز است که باید انجام شود؟
1- طرح واردات کالا فقط با ارز صادراتی
هر کسی که می خواهد کالای به کشور وارد کند باید ارز از صادر کننده کالا یا خدمات خرید کند و اسناد آنرا که به تایید بانک رسیده باشد به گمرک ارائه دهد؟
این طرح اگرچه باعث بالا رفتن قیمت ارز خواهد شد ولی مشوق صادرات هم هست
و در واقع یک بالانس اتوماتیک بین تولید داخل و تولید خارج بوجود خواهد آمد؟
و پیغام آن شور و شادی به تولید کننده داخلی و دریافت عادلانه تر پاداش ( مالی ) خواهد بود؟
و برای تولید کننده خارجی مانع و پیغام گرانتر تمام شدن خواهد داشت.
این طرح دولت از عرضه ارز نفتی به بازار معاف خواهد کرد
حتی کسانی که میخواهند مسافرت خارج از کشور داشته باشند باید ارز صادراتی خرید کنند؟
آنوقت خواهیم دید چقدر مردم در مسافرت به خارج محتاط تر خواهند شد؟
بله این طرح گرانی ارز صادراتی را بدنبال خواهد داشت اما ثمره کار عظیم و بسیار پربار خواهد بود؟
و اگر با سیاست آسان گیری مالیات و کسب کار مترادف شود بسرعت قیمت ارز صادراتی تنزل پیدا خواهد کرد؟
2- حذف پول کاغذی؟
چرا حذف پول کاغذی چون گلوی گردش کالا و خدمات و حتی قاچاق در گردش مالی است؟
دور از دست دولت و مالیات این حذف پول کاغذی دولت قادر می سازد به راحتی مالیات خود را وصول کند
اصلا" دیگر نیازی به اداره ممیزی نیست نیازی به کمسیون نیست نیاز به ارزیاب نیست
نیاز به این اداره های عریض و طویل نیست مقدار مالیات در گردش الکترونیک هر مقدار که باشد فقط یک در صد آن به عنوان مالیات از تمام اشخاص و نیم درصد از کارخانه تولیدی درجا و نقد در هر تراکنش
توسط دولت برداشته شود؟
اصلا هیچ مغازه ای و هیچ فروشگاه و موسسه خدماتی نیاز به پرونده مالیاتی دیگر ندارد؟
فقط دولت باید به قانون بازی گردن بنهد و فقط یک درصد ؟
تمام قوانین مالیاتی دیگر باید نقض شود و دیگر هیچ مالیات دیگری معقول نیست؟
یعنی هر مالیات دیگر اصل این مالیات به زیر سوال خواهد برد؟
چون این مبلغ هم زیاد است و هم آنی وصول می شود و هم منصفانه است
در واقع یک مغازه دار فروش می کند یک درصد پرداخت می کند برای خانه اش خرید می کند یک درصد پرداخت می کند ,و این چرخه ادامه دارد الا ماشاالله ؟
اما یک حقوق بگیر در مجموع یک میلیون حقوق میگیرد همان ابتدا ده هزار تومان مالیات می دهد؟
بعد هم این پول بتدریج در ماه خرج می کند باز هم فقط ده هزار تومان مالیات می دهد؟
اما بنگاهی که در روز سی میلیارد تومان فروش دارد؟
همان روز سی میلیون تومان مالیاتش پرداخت می شود؟
بعد چون این پولها بتدریج دریافت می شود و مبلغ آن کشنده نیست جزئی است حساسیت برانگیز نیست ؟
و هم اینکه مالیات فقرا بشدت ناچیز و مالیات ثروتمندان منصفانه است ؟
همان بنگاهی که روزی 30 میلیارد فروش دارد در ماه 900 میلیون مالیات و سالانه حدود یازده میلیارد تومان مالیات پرداخت می کند؟
دیگر وزیر وکیل ندارد بنیاد و بردار وزیر و قاچاق چی و اوراق فروش پزشک و متخصص غیره و غیره ندارد یک نرم افزار ثابت از همه کسر می کند؟
نتیجه شب به شب معادل هفت برابر اکنون مالیات وصول می شود آن هم نقد؟
لذا باید مالیات ارزش افزوده هم کنسل شود.
اما راه کار باید بتدریج این حذف کامل پول کاغذی انجام شود
قدم اول حذف تمام چک پولهای در گردش قدم دوم گسترش زیر ساخت ملی برای ارسال تراکنش ها به بانک مرکزی اکنون در ساعات شلوغ و پر ترافیک اکثر پوز ها و درگاههای الکترونیک از کار می افتند؟
لذا باید تعداد پوزهای دست مردم نیز بشدت افزایش یابد حتی به تعداد بیش از 400 میلیون؟
قدم دوم پس از فراهم شدن زیر ساختهای ارتباطی حذف اسکناس های درشت و سپس طی یک دوره سه سال حذف کامل پول کاغذی ؟
حال چون شرایط در روستا ها و جاهای دور دست فراهم نیست وجود سکه های رایج تا ده سال آینده هم بلامانع است؟
قدم بعدی گسترش سریع بخش خصوصی و کارخانه های تولیدی است که باید و الزاما گسترش یابند؟
اقتصاد ایران در یک سال گذشته تورم 300 درصدی را تجربه کرده است آمار و ارقام دولتی هرچند پاینتر هستند اما چیزی را عوض نخواهند کرد.
این مقدار تورم بیشتر از تحمل تمامی بازیگران اقتصاد ایران است؟
هم مصرف کنندگان هم دولت هم تولید کنندگان با ناباوری شاهد این بازی خطرناک هستند در واقع این سه گروه هنوز در شوک افزایش نرخ هستند .
هنوز برایشان این افزایش قطعی و مسجل و تمام شده نیست باور ندارند.
تنها گروه وارد کنندگان این افزایش به راحتی پذیرفته دارند عملیات خود را ادامه می دهند.
به دو علت اول اینکه موجودی کالای خود را با نرخ جدید و حتی نرخ آینده عرضه می کنند.
دوم اینکه سود سرشار افزایش نرخ را قبل از دیگران بدست آورده و به راحتی برای واردات آینده نرخ بیشتری را پرداخت می کنند.
اما سه گروه مصرف کنندگان و تولید کنندگان و دولت به تدریج با پدیده گرانی سنگین درگیر و به عکس العمل خواهند زد.
گروه مصرف کننده به تدریج مصرف خود را تقلیل خواهد داد و عده ای هم با ناتوانی برای تامین حداقل ها روبرو خواهند شد که روز به روز به تعداد آنان افزوده خواهد شد.
در واقع عکس العمل این گروه و تنزل رفاه و توانایی اقتصادی رکود سنگینی را در آینده نزدیک رقم خواهد زد این روند شروع شده اما هنوز به اوج خود نرسیده است.
گروه تولید کننده گان هم به علت رکود بیشتر و افزایش شدید قیمت مواد اولیه به تدریج راه کم کردن فعالیت و حتی توقف فعالیت را در بر خواهند گرفت این روند نیز شروع شده اما هنوز در نیمه راه است
درست است به قول آقای احمد توکلی نماینده مجلس از ابتدای 97 تاکنون بیش از 770 هزار نفر بیکار شده اند.
اما این آمار در خوشبینانه ترین وضعیت به دو میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
دولت هنوز بیش از دیگر بازی کنندگان اقتصاد در خوش بینی بسر می برد نه توانسته این وضعیت پیش بینی کند نه برنامه مقابله دارد و نه وخامت اوضاع را باور می کند.
آقای روحانی در بهترین برآورد می فرمایند از روی چهره اشخاص درک می کنم وضع مردم ؟
خلاصه همانند احمدی نژاد نشان داد که چقدر سطحی غیر علمی و غیر معمول دارد با سرنوشت کشور بازی می کند.
در واقع ادامه این وضعیت کشور را به سوی بحران پیش خواهد برد.
این وضعیت و همچنین آثار سیل در 8 استان کشور زمینه بسیار مساعدی برای شروع بحران فراهم کرده است؟
دو ماه قبل از شورشهای دی ماه 96 طی یک مقاله علت و آثار شورش های شهری را بررسی کردم در همین سلسله های راهبرد
به من اعتراض شد چرا اکنون این مطلب می نویسم پاسخ این بود اکنون وقت مناسبی است برای پیشگیری ( اکنون هم همین موضوع صدق می کند)
این بررسی ربطی به درخواست ترامپ برای فروپاشی از درون ندارد اما دارد بررسی می کند .
چه تغییراتی می تواند این بحران حل کند تخفیف دهد و حتی مطلق جلو گیری کند.
قبل از ارائه هر راه حلی باید دانست این نوع تهدید نه از نوع آمریکایی و تحریم است که آمریکا و تحریم فقط 20 درصد آن را تشکیل می دهد.
هشتاد در صد آن داخلی است و منشاء آن نیز "گزینش " افراد ناصالح و کوچک در مسند های بزرگ است.
تمام منشاء فساد ها و اختلاس ها و شکست ها و به انحراف کشاندن دولت و مجلس هم از همین "گزینش" است.
در واقع مادر تمام مشکلات انتخاب افراد بی سواد کم بینش بی صلاحیت برای مسندهای انقلاب بوده و هست.
اگر یک رئیس جمهور منطقی با سواد و دارای قدرت تحلیل اقتصادی داشتیم می توانست از بسیاری از معضلات جلوگیری کند .
می توانست بسیاری از مشکلات فعلی کشور حل کند.
ببینید فقط اشتباه در این گزینش جه فاجعه ای را برای کشور رقم زده و در آینده نزدیک فاجعه عظیم تر و بزرگتری به مردم تحمیل خواهد کرد.
حالا از دومین شخصیت کشور شروع کنید به پایین ببینید هر کدام چقدر فجایع بر کشور تحمیل کرده اند و می کنند.
بگذارید فقط نقش رئیس جمهور در این پیشگیری از طوفان بررسی کنیم کوچکترها و مجلسی ها را بگذاریم برای بعد؟
همین اظهار نا پخته دیدن قیافه اشخاص آقای روحانی می تواند به بحران مشکلات مردم یک تلنگر برای شورش بزند.(در واقع نمک پاشیدن به زخم مردم است)
مگر نه اینکه اظهارات ناپخته احمدی نژاد در ایجاد شورش های سال 88 جرقه های اساسی زد.
در موضوع انتخاب مرجع تقلید داریم بیشترین فهم را داشته باشد در درک و فهم ( نه بیان ) کتاب و سنت داشته باشد اعلم در درک ؟
آیا این رئیس جمهور درک درستی از مشکلات دارد مسیر خانه از پاستور تا شمال تهران آن هم در ماشینی با شیشه دودی درک دودی را نصیب خواهد کرد؟
سوال اینجاست این همه ..... چه کسی گزینش کرده است این درک اگر مبنای تصمیمات و اجرای کشور مبنا باشد چه خواهد شد؟
بیشتر و بدتر از این خواهد شد در واقع همین حرکات کلید شروع طوفان است زایل کردن آن یک راه اساسی برای پیشگیری است.
بگذارید بی پرده سخن بگویم در جریان افزایش قیمت بنزین به 2500 تومان و شروع تجمع مردم برای پرکردن باک بنزین چند شهر شلوغ شد.
بعد آقایان به کل موضوع را منکر شدند اصلا افزایش قیمت منکر شدند تکذیب کردند.
آمار 800 شهر یا 900 شهر رقم ناچیزی است برای شروع و شورش؟
هیچکدام از مسئولان بی صلاحیت برآوردی از شلوغی و اعتراضات ندارند.
اصلا تا کنون هیچ شورش و اعتراض همگانی بر علیه جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفته است هر چه بوده قشر کوچکی را در بر گرفته بوده است و دامنه کوچک و کوتاهی داشته است.
در واقع تا کنون هیچ شورش مردمی و همگانی بر علیه نظام نداشته ایم هر چه بوده شوخی بوده اعتراض چند صد نفری بوده است نه شورش همگانی.
بگذارید پرده را کنار بزنیم نه برای آمریکا بلکه برای مسئولان نالایق جمهوری اسلامی ایران؟
در تظاهرات میدان 17 شهریور سال 57 با وجود کشتار بیش از بیست چهار هزار نفر ( آمار رسمی حدود چهار هزار نفر است) دولت شاهنشاهی نتوانست مردم سرکوب و ساکت کند؟
در واقع همان روز این کشتار خنثی و نا کام شد.
گزارش واحدهای کشتار کننده هم مبین همین موضوع است مردمی جمع شده بودند که رگبار مسلسل های سنگین نتوانست ساکتشان کند؟
با افشاگری های انجام شده در شبکه های اجتماعی از حرکات دولت مردان اخیر اکنون روز به روز به طوفان فوق نزدیک تر می شویم.
اگر چه به آمریکا و روحانی پیشنهاد می کنم فکر نکنند از این شورشها برای خود کلاهی خواهند دوخت خیر هر حکومتی در آینده در ایران بر سر کار باشد آمریکا را دشمن و خائن خواهد دانست و روحانی را بی صلاحیت رفاه طلب خواهد دانست ؟
لذا بسیار منطقی است که با "گزینش" درست یک نفر به جای روحانی بگماریم تا حداقل سخنانش آرامش و مرهمی بر زخمهای مردم باشد.
تا کشور این مشکلات اقتصادی را حل کند پشت سر بگذارد با حداقل خسارات؟
اقتصاد ایران در یک سال گذشته تورم 300 درصدی را تجربه کرده است آمار و ارقام دولتی هرچند پاینتر هستند اما چیزی را عوض نخواهند کرد.
این مقدار تورم بیشتر از تحمل تمامی بازیگران اقتصاد ایران است؟
هم مصرف کنندگان هم دولت هم تولید کنندگان با ناباوری شاهد این بازی خطرناک هستند در واقع این سه گروه هنوز در شوک افزایش نرخ هستند .
هنوز برایشان این افزایش قطعی و مسجل و تمام شده نیست باور ندارند.
تنها گروه وارد کنندگان این افزایش به راحتی پذیرفته دارند عملیات خود را ادامه می دهند.
به دو علت اول اینکه موجودی کالای خود را با نرخ جدید و حتی نرخ آینده عرضه می کنند.
دوم اینکه سود سرشار افزایش نرخ را قبل از دیگران بدست آورده و به راحتی برای واردات آینده نرخ بیشتری را پرداخت می کنند.
اما سه گروه مصرف کنندگان و تولید کنندگان و دولت به تدریج با پدیده گرانی سنگین درگیر و به عکس العمل خواهند زد.
گروه مصرف کننده به تدریج مصرف خود را تقلیل خواهد داد و عده ای هم با ناتوانی برای تامین حداقل ها روبرو خواهند شد که روز به روز به تعداد آنان افزوده خواهد شد.
در واقع عکس العمل این گروه و تنزل رفاه و توانایی اقتصادی رکود سنگینی را در آینده نزدیک رقم خواهد زد این روند شروع شده اما هنوز به اوج خود نرسیده است.
گروه تولید کننده گان هم به علت رکود بیشتر و افزایش شدید قیمت مواد اولیه به تدریج راه کم کردن فعالیت و حتی توقف فعالیت را در بر خواهند گرفت این روند نیز شروع شده اما هنوز در نیمه راه است
درست است به قول آقای احمد توکلی نماینده مجلس از ابتدای 97 تاکنون بیش از 770 هزار نفر بیکار شده اند.
اما این آمار در خوشبینانه ترین وضعیت به دو میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
دولت هنوز بیش از دیگر بازی کنندگان اقتصاد در خوش بینی بسر می برد نه توانسته این وضعیت پیش بینی کند نه برنامه مقابله دارد و نه وخامت اوضاع را باور می کند.
آقای روحانی در بهترین برآورد می فرمایند از روی چهره اشخاص درک می کنم وضع مردم ؟
خلاصه همانند احمدی نژاد نشان داد که چقدر سطحی غیر علمی و غیر معمول دارد با سرنوشت کشور بازی می کند.
در واقع ادامه این وضعیت کشور را به سوی بحران پیش خواهد برد.
این وضعیت و همچنین آثار سیل در 8 استان کشور زمینه بسیار مساعدی برای شروع بحران فراهم کرده است؟
دو ماه قبل از شورشهای دی ماه 96 طی یک مقاله علت و آثار شورش های شهری را بررسی کردم در همین سلسله های راهبرد
به من اعتراض شد چرا اکنون این مطلب می نویسم پاسخ این بود اکنون وقت مناسبی است برای پیشگیری ( اکنون هم همین موضوع صدق می کند)
این بررسی ربطی به درخواست ترامپ برای فروپاشی از درون ندارد اما دارد بررسی می کند .
چه تغییراتی می تواند این بحران حل کند تخفیف دهد و حتی مطلق جلو گیری کند.
قبل از ارائه هر راه حلی باید دانست این نوع تهدید نه از نوع آمریکایی و تحریم است که آمریکا و تحریم فقط 20 درصد آن را تشکیل می دهد.
هشتاد در صد آن داخلی است و منشاء آن نیز "گزینش " افراد ناصالح و کوچک در مسند های بزرگ است.
تمام منشاء فساد ها و اختلاس ها و شکست ها و به انحراف کشاندن دولت و مجلس هم از همین "گزینش" است.
در واقع مادر تمام مشکلات انتخاب افراد بی سواد کم بینش بی صلاحیت برای مسندهای انقلاب بوده و هست.
اگر یک رئیس جمهور منطقی با سواد و دارای قدرت تحلیل اقتصادی داشتیم می توانست از بسیاری از معضلات جلوگیری کند .
می توانست بسیاری از مشکلات فعلی کشور حل کند.
ببینید فقط اشتباه در این گزینش جه فاجعه ای را برای کشور رقم زده و در آینده نزدیک فاجعه عظیم تر و بزرگتری به مردم تحمیل خواهد کرد.
حالا از دومین شخصیت کشور شروع کنید به پایین ببینید هر کدام چقدر فجایع بر کشور تحمیل کرده اند و می کنند.
بگذارید فقط نقش رئیس جمهور در این پیشگیری از طوفان بررسی کنیم کوچکترها و مجلسی ها را بگذاریم برای بعد؟
همین اظهار نا پخته دیدن قیافه اشخاص آقای روحانی می تواند به بحران مشکلات مردم یک تلنگر برای شورش بزند.(در واقع نمک پاشیدن به زخم مردم است)
مگر نه اینکه اظهارات ناپخته احمدی نژاد در ایجاد شورش های سال 88 جرقه های اساسی زد.
در موضوع انتخاب مرجع تقلید داریم بیشترین فهم را داشته باشد در درک و فهم ( نه بیان ) کتاب و سنت داشته باشد اعلم در درک ؟
آیا این رئیس جمهور درک درستی از مشکلات دارد مسیر خانه از پاستور تا شمال تهران آن هم در ماشینی با شیشه دودی درک دودی را نصیب خواهد کرد؟
سوال اینجاست این همه ..... چه کسی گزینش کرده است این درک اگر مبنای تصمیمات و اجرای کشور مبنا باشد چه خواهد شد؟
بیشتر و بدتر از این خواهد شد در واقع همین حرکات کلید شروع طوفان است زایل کردن آن یک راه اساسی برای پیشگیری است.
بگذارید بی پرده سخن بگویم در جریان افزایش قیمت بنزین به 2500 تومان و شروع تجمع مردم برای پرکردن باک بنزین چند شهر شلوغ شد.
بعد آقایان به کل موضوع را منکر شدند اصلا افزایش قیمت منکر شدند تکذیب کردند.
آمار 800 شهر یا 900 شهر رقم ناچیزی است برای شروع و شورش؟
هیچکدام از مسئولان بی صلاحیت برآوردی از شلوغی و اعتراضات ندارند.
اصلا تا کنون هیچ شورش و اعتراض همگانی بر علیه جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفته است هر چه بوده قشر کوچکی را در بر گرفته بوده است و دامنه کوچک و کوتاهی داشته است.
در واقع تا کنون هیچ شورش مردمی و همگانی بر علیه نظام نداشته ایم هر چه بوده شوخی بوده اعتراض چند صد نفری بوده است نه شورش همگانی.
بگذارید پرده را کنار بزنیم نه برای آمریکا بلکه برای مسئولان نالایق جمهوری اسلامی ایران؟
در تظاهرات میدان 17 شهریور سال 57 با وجود کشتار بیش از بیست چهار هزار نفر ( آمار رسمی حدود چهار هزار نفر است) دولت شاهنشاهی نتوانست مردم سرکوب و ساکت کند؟
در واقع همان روز این کشتار خنثی و نا کام شد.
گزارش واحدهای کشتار کننده هم مبین همین موضوع است مردمی جمع شده بودند که رگبار مسلسل های سنگین نتوانست ساکتشان کند؟
با افشاگری های انجام شده در شبکه های اجتماعی از حرکات دولت مردان اخیر اکنون روز به روز به طوفان فوق نزدیک تر می شویم.
اگر چه به آمریکا و روحانی پیشنهاد می کنم فکر نکنند از این شورشها برای خود کلاهی خواهند دوخت خیر هر حکومتی در آینده در ایران بر سر کار باشد آمریکا را دشمن و خائن خواهد دانست و روحانی را بی صلاحیت رفاه طلب خواهد دانست ؟
لذا بسیار منطقی است که با "گزینش" درست یک نفر به جای روحانی بگماریم تا حداقل سخنانش آرامش و مرهمی بر زخمهای مردم باشد.
تا کشور این مشکلات اقتصادی را حل کند پشت سر بگذارد با حداقل خسارات؟