راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 577 ) خودکفایی کامل محصولات کشاورزی شدنی است؟

ایران از دیر باز یک کشور کشاورزی و دامی بوده است حتی طبق متون تاریخی کشور انبار غله کشورهای همجوار هم بوده است؟

طبق تحقیقات دانشگاه توبینگن همراه محققان ایرانی مشخص شد کشت گندم در فلات ایران و کوههای زاگرس نشان داد که 12000 سال پیش کشت گندم و کشاورزی در ایران نظام مند بوده و تمدنهای ایلام حکومت ماد هخامنشایان سلوکیان اشکانیان و ساسانیان پایه اصلی اجتماعی اقتصادی کشور را بر اساس کشاورزی قرار داده بودند.

و حتی صادرات گندم پنبه در راس تجارت بازرگانان ایران قرار داشته است.( 1 )

در سالهای اخیر درست پس از شروع کرونا و جنگ روسیه و اوکراین اهمیت خودکفایی در تولید مواد غذایی و کشاورزی بار دیگر در راس اهداف بسیاری از کشورهای دنیا قرار گرفت ؟

جنگ اوکراین نشان داد کشورهای غربی بخصوص آمریکا هیچ اصولی را در صورت لزوم رعایت نخواهند کرد و برای غلبه و از دست ندان هژمونی خود حاضرند هر کشور هر حکومتی را فدا کنند.

کمبود و گرانی مواد غذایی ظرف 4 سال اخیر بیش از یک میلیون تلفات فقط در افریقا بجا گذاشته است اخباری که غرب به راحتی از کنار آن گذر کرد و حتی موضوع را پوشش خبری هم نداد همانطور که راهپیمایی عظیم اربعین سانسور کرد.

در چهار سال گذشته گرانی مواد غذایی بیش از چهارده کشور در معرض سقوط اقتصادی قرار داده است و باعث رنج فراوان انسانی اجتماعی و ناامنی گسترده در کشورهای فقیر شده است.

طبق گواهی آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، در اواسط ماه مارس درباره عواقب جهانی جنگ هشدار داد. او گفت که "طوفان گرسنگی" در حال وقوع است. با توجه به اهمیت فراوان اوکراین به عنوان صادرکننده مواد غذایی، این تهاجم "همچنین حمله ای به آسیب پذیرترین مردم و کشورهای جهان" خواهد بود.

این گواهی بالاترین مقام سازمان ملل بود برای اعتراف به اینکه مواد غذایی یک سلاح شده اند همانند مسلسل می کشند آسیب می زنند 

حتی کودتا سقوط جنگ حاصل سیاسی شدن مواد غذایی است.

نمی فروشند به قیمت گزاف مگر به بهای "تمکین سیاسی و تسلیم" به همین خاطر 

حتی احتمال سقوط حکومتهای ضعیف تر در تهیه مواد غذایی وجود دارد سقوطی همراه با ورشکستگی شورش و غارت ؟

حکومتهای صدمه دیده مانند ماداگاسکار . تونس . لیبی.مصر لبنان . اتیوپی . سومالی . سودان . کنیا. و بسیاری دیگر که هنوز از تبعات شروع جنگ اوکراین و روسیه رها نشده اند؟

ایران هم یکی از کشورهای هدف برای جنگ "جهانی غذایی " بود که با اقدام به موقع دولت رئیسی توانست از این دام خطرناک عبور کند.

مشکلاتی که بخاطر مسائل امنیتی افشاء نشد و پوشیده مانده اگر چه کوتاهی دولت اسبق هم آسیب پذیری ایران به شدت افزایش داده بود.

بهر حال جا دارد از آن تلاش صمیمانه تشکر کنم اگر به دولت اشکال وارد می کنیم دلیل نمی شود خوبی های و عملکردها ی عالی را تمجید نکنیم

دولت روحانی با اعلام قیمت بسیار پائین گندم برای سال1399و  1400 زمینه عدم خرید و عدم کشت را فراهم کرده بود تا جایی که کل خرید گندم به نصف کاهش پیدا کرده بود.

در همان تاریخ من طی چند مقاله در راهبرد 525 تا 529 به تفصیل در این مورد نوشتم اگرچه بسیار مورد توجه قرار گرفت حتی رسانه های خارجی هم مطلب منعکس کردند اما در داخل فقط سایت الف یک قسمت منتشر کرد که بلافاصله با درخواست دولتی ها از سایت حذف شد؟

اگر چه من اعتراضی به این عمل نداشتم و ندارم کالبد شکافی من از  مشکلات نه برای کوبیدن و سرپیچی کردن و گردنکشی است.

بلکه برای نشان دادن راه و حل کردن موضوع است  .

درست مانند یک چاقوی جراحی بدن می شکافم تا به زخم برسم بعد ابعاد موضوع را بررسی و شیوه ای برای درمان تشریح می کنم خواه مقبول افتد خواه مبغوض گردد هرجی نیست این هم بگذرد .

هفت سال است مسلسل وار می نویسیم به گواهی تاریخ انتشار هر یک اگر مورد توجه کامل قرار گرفته بود  بسیاری از معضلات کشور به راحتی حل شده بود اگر چه یکی دو مورد هم اشتباه داشته ام اما 98 درصد درست بوده به موقع بوده مناسب بوده؟

اما امروز می خواهیم بررسی کنیم با همه مشکلات کشور اعم از بی پولی دولت خشک سالی نبود سرمایه و وام بانکی آیا خودکفایی کامل کشاورزی در ایران وجود دارد؟ یا نه.

امروز دولت نزدیک به 25 میلیارد دلار مستقیما" برای واردات مواد غذایی و نهاده های دامی ارز پرداخت می کند و در پایان مبلغ بسیار ناچیزی از این مبلغ به صورت ریالی دریافت می کند تقریبا یک پنجم مبلغ دلاری؟

تازه هر سال این مبلغ افزایش هم پیدا می کند ظرف پنج سال آینده این مبلغ به 50 میلیارد دلار خواهد رسید .

افزایش جمعیت کشور به 100 میلیون نفر افزایش فقر افزایش مهاجرت به شهر ها نان خوران دولت را به شدت هزینه بر خواهد کرد.

همانطور که در بنزین گاز و سوخت به ناترازی رسیدیم به زودی در این موضوع هم به ناترازی خواهیم رسید؟

مبلغ تخصیص داده شده به واردات مواد غذایی دو رویکرد تخریبی دارد یک تولید کشاورزی داخلی را بی صرفه خواهد کرد اختصاص دلار 28500 تومانی به نان و مواد نهاده های دامی کشاورز از تولید منصرف خواهد کرد کشاورز باید کار خود را با مواد تکمیلی کشاورزی نظیر کود ماشین آلات کشاورزی زمان و سرمایه دلار 50 هزار تومانی به کار ببندد و در آخر وجه دلار کمتر به عنوان حاصل کار با تاخیر جند ماهه دریافت کند.

در حالیکه کشت سایر محصولات غیر استراتژیک با دلار 50 هزار تومانی ( تازه اگر نرخ دلار ثابت بماند ) می تواند بفروشد.

تازه آن کشت هم در مقابل افزایش نرخها و زندگی شهری چنگی به دل نخواهد زد.

در هر حال تمام شواهد حاکی از اینست که دولت در چند سال آینده از ادامه اینکار ناتوان خواهد شد.

اما سوال اساسی اینجاست که با شبه افکنی مدیران مشکوک آیا ایران قادر است در عین خشک سالی و کمبود اعتبار به خودکفایی کامل کشاورزی دست پیدا کند حتی نهاده های دامی را داخل تولید کند یا خیر؟

پاسخ اینجاست با مطالعه تمام پارامترهای دخیل در قضیه ایران می تواند خودکفایی کامل در تولیدات کشاورزی پیدا کند حتی می تواند مقدار متنابعی را هم صادر کند.

چگونه امروز تکنولوژی کشاورزی بسیار رشد کرده اینک هلند با نیم لیتر آب یک کیلو گوجه فرنگی تولید می کند در حالیکه در کشورهای مشابه حتی در گلخانه با چهار لیتر آب یک کیلو گوجه فرنگی تولید می کنند.

امروز هلند با 2500 هکتار گلخانه برابر یکصد میلیارد دلار صادرات مواد کشاورزی دارد.

بعد از آمریکا دومین صادر کننده مواد غذایی دنیا است .

ببینید مساحت شهر تهران 370 هکتار است یک هفتم زیر کشت هلند؟

یک گلخانه معمولی ده برابر یک زمین کشاورزی در سال تولید دارد یک هکتار گندم در سال پنج تن محصول می دهد اما یک هکتار گندم در سال چهار بار کشت هر بار تا 15 تن محصول می دهد.

حالا اگر گلخانه های ایران یک پنجم جهانی هم محصول بدهند کشت گلخانه ای در ایران می تواند تولیدات کشاورزی به دو برابر افزایش دهد طبق گزارش خبرگزاری فارس کل گلخانه های ایران از 23000 هکتار در سال 1401 به 27000 هکتار در سال 1402 افزایش یافته است.

این در حالی است که کل گلخانه های کشور هلند از 2500 هکتار بیشتر نیست؟

ایران اینک با همین خشکسالی موجود می تواند محصولات کشاورزی خود را از 120 میلیون تن به دو برابر ظرف چهار سال افزایش دهد؟

اشتباه نکنید این افزایش نه نیاز به سرمایه گذاری دولت دارد نه نیاز به کار غیر ممکن دارد بلکه دو مشکل اساسی دارد یک واردات مواد غذایی ذینفعانی دارد که به هیچ وجه حاضر نیستند این امتیاز وارداتی از دست بدهند و مرتب لابی گری می کنند ؟

آن اقای که نصف مبلغ 25 میلیارد دلار شخصا بابت واردات نهاده های دامی دارد دریافت می کند کجا حاضر است این تجارت بسیار سود آور رها کند؟

دوم اینکه اقایان وابسته مرتب در گوش دولت ایه یاس می خوانند آب نداریم امکان خودکفایی وجود ندارد قیمت تمام شده گندم جو ذرت در ایران بالاتر از خارج در می آید الا غیر ذالک؟

متاسفانه مجلس هم در میان کارنامه موفقی نداشته همیشه مایل به واردات بوده ؟ پیدا کنید توزیع کننده رانت؟

ببینید ما داریم 25 میلیارد دلار به خارج می دهیم با آن موادی می خریم که کشاورزی داخلی با آن سرکوب می کنیم؟

شما همین مبلغ 25 میلیارد دلار با نرخ آزاد در داخل خرید کنید همان گندم ذرت کنجاله سویا را ببینید از زمین آسمان گندم ذرت سویا خواهد روید یا نه شما گندم سال گذشته به نرخ تنی 550 دلاز خرید کردید به نرخ هر کیلو نیم دلار یا به نرخ آزاد ارز در ایران کیلیویی 25 هزار تومان تازه هر کیلو پنج سنت هم هزینه حمل با کشتی دادید و از بندر تا سیلو هم هر کیلو حداقل هزار تومان هزینه کامیون دادید.

پنج سنت می شود 2500 تومان با 1000 تومان داخلی می شود کیلوی 3500 تومان با 25000 تومان هر کیلو می شود 28500 بیست هشت هزار پانصد تومان تازه این وجه بدون تاخیر کشتی دموراژ و وجوه بیمه تخلیه و بار گیری است هزینه هر کیلو گندم کف نانوایی برای دولت 40 هزار تومان تمام می شود؟

تازه این کمترین مبلغ تمام شده است چرا ؟ چون کسر وزن در حمل وجود دارد هم تبخیر رطوبت هم ریزش هم آفات زدگی هم دزدی ؟

خوب این چهل هزار تومان با کیلوی ده هزار تومان تخفیف به دولت کیلوی 30 هزار تومان در گندم و جو 23 هزار تومان در ذرت و سویا خرید کنید در داخل من قول می دهم تمام ایران برای کشت گندم مردم گلخانه بزنند.

اصلا ارز هم هزینه نکنید نگهدارید برای واردات ضروری فقط ریال پرداخت کنید.

آن وقت دیگر تولید روی چرخ توانایی و گسترش قرار خواهد گرفت ؟

کم کم می شود کل تولید پخت نان و سیلو کردن به تدریج به عهده مردم و بخش خصوصی گذاشت.

اگرچه این میدان و گردش کار تا ابد باید با نظارت تشویق و هدایت دولت همراه باشد فقط دولت باید بزرگی تشویق تقسیم کار و هدایت سرمایه ها را داشته باشد.

یک مشکل اساسی در بخش کشاورزی وجود دارد و آن نقص در آموزش روشهای صحیح است اصلا جهاد کشاورزی مفقود شده آموزش است؟

یک آموزش های وجود دارد اما در کشور بزرگ ایران مانند با قاشق چای آب دادن به فلات بزرگ ایران است.

وجود یک کانال تلویزیونی کشاورزی همراه با سایت اختصاصی آموزش موبایلی مفقوده ایران است امید است مورد دقت نظر و عملی شدن قرار گیرد؟  

چه عیبی دارد ما در تلویزیون نحوه کامل گلخانه سازی کشت و کشاورزی در ابعاد کشوری آموزش دهیم قابل توجه صدا سیمای کشور و آقای جبلی.


1-دکتر مسعودی فر ( در مقاله: سرآغاز کشاورزی نظامند در ایران )

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 576 ) ارتقاء چالش های ایران و درمان های ممکن؟

سالها است که چالش های بزرگی حیات ایران و انقلاب اسلامی را تهدید می کنند. چالشهای که هر یک به تنهای قادرند یک تمدن زمینگیر کنند.

مانند بحران آب و بحران اقتصادی اما از درمان قطعی و حتی مقطعی در بسیاری از موارد خبری نیست .

هر چه در مدیریت کشور می گذرد ناشی از گفتار درمانی بی برنامگی بطالت ندانم کاری تکرار شعارهای دیگران بدون عمل و نوعی سردرگمی حکایت دارد.

اگرچه آقای رئیسی بسیار دارد تلاش می کند اما ساختار ناقص اداری نبود فرماندهان لایق آگاه باعث شده که بسیاری از چالش های چهل گانه ارتقاء یافته  از مقامهای آخر به مقامهای اول تا دهم تغییر مکان بدهند.

با نگاهی به به راهبرد 127 که در سال 1397 نگارش یافته درمی یابیم چالش آب از رده های آخر به صدر جدول و چالش صندوقهای بازنشستگی و بحران بانکی از میانه های جدول به چالشهای پنجم و ششم ارتقاء یافته اند 

متاسفانه درمان ناقص هم سبب شده بعضی از جالش ها که بطور نسبی حل شده یا کم اثر شده اند مانند تحریم یا مجوز های کسب کار بعلت عدم درمان باقی چالش ها هیچ توفیقی حاصل نشود بطور مثال عدم حل بحران بانکی باعث شده تا عملا تمام مجوزهای صادر شده حدود پانصد هزار بی فایده باشند و احتمالا در تشدید سایر شرایط بی نتیجه و شکست خورده شوند؟ 

در بعضی موارد درمان اشتباهی باعث تشدید و تسریع مشکلات کلان دیگر شده ایم مانند افزایش غیر علمی و منطقی مالیات برای جبران کسر بودجه که باعث تشدید خروج سرمایه و تشدید خروج سرمایه از تولید و کسب کار به سپرده بانکی یا زیر زمین اقتصادی شده است.

ادامه روند این چالش ها با مشکلات عارضی آتی می توانند بسیار خطر آفرین باشند؟

مشکلات کسری بودجه در صورت بروز حوادث طبیعی مانند سیل خوزستان یا زلزله کردستان بسیار تشدید خواهد شد و اثرات بسیار ناگواری روی بقیه چالش ها خواهد گذاشت.

حتی جنگ در کشورهای همسایه حتی سوریه یا لبنان یا ارمنستان و یمن هم می تواند مشکلات داخلی را به شدت تشدید کند.

سوال اساسی اینجاست برنامه جمهوری اسلامی ایران برای حل این چالش ها چیست؟

فرض کنیم اصلا رئیس جمهور برنامه ای برای کشور ندارد؟

آیا یک سیستم به این بزرگی نباید برنامه دیگری داشته باشد مانند غربی ها که از پلان C    , B صحبت می کنند.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش بینی شده در ماده 110 قانون و بند ده که مشکلاتی که از طریق عادی قابل حل نیستند رهبری دخالت کرده و از بالا مشکل حل کند.

من یکبار در زمان دولت روحانی این راه حل پیشنهاد دادم که با مخالفت شدید مواجه شد؟

اساسا" این مشکلات غیر از اجماع دولت و رهبری مجلس قابل حل نیستند.

عقب انداختن حل و مدیریت این مشکلات هزینه های سنگینی بر دوش ملت خواهد گذاشت ( همانطور که گذاشته است )

اما عدم درمان این چالش ها به قیمت نابودی نظام تمام خواهد شد.

گریزی از این جمله و گزاره بالا نیست دقیقا مانند بیماری که درمان نشود مرگ بیمار را رقم خواهد زد.

حضرت علی (ع) با پیش‌بینی آیندهٔ نابسامان جامعه اسلامی، راه‌حل نهایی حل مشکلات را 

در گرو رجوع به اهلش می کند.

:همهٔ این‌ها را از اهلش طلب کنید. آنان‌‌اند که نظر دادن و حکم کردنشان نشان‌دهندهٔ دانش آنان است.

از نظر دولت رئیسی اهلش همان اشخاصی است که بر مسند وزارت و مدیریت ابقاء شده اند؟

اما اینان فصل الخطاب کار نیستند در عمل ظرف دو سال کارنامه بعضی به شدت ضعیف و غیر قابل دفاع هستند؟

بار دیگر این چالش های چهل گانه را با تغییرات جدید یاد آور می شوم و در خاتمه پیشنهاد های برای درمان.

1-بحران فقدان مدیریت اقتصادی جامع ( در راس همه مشکلات نبود فرماندهی قرار دارد بحران تصمیم گیری و ندانم کاری )

2- بحران آب ( بحران تله ورشکستگی آبی )

3-بحران کسری بودجه

4-بحران تورم و رکود هم زمان عدم ثبات اقتصادی

5 بحران آموزش و پرورش و تربیت نیروی کار بی اطلاع نامرتبط کم سواد ( ام مصائب مشکلات کشور )

6-فقر گسترده و گسترش مسکنت

7-نبود برنامه جامع اقتصادی ( هم برنامه هفتم و هم برنامه های بیست و پنجاه ساله )

8-بحران ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی 

9-بحران قوانین غیر لازم پیچیده و گسترده که زمینه فساد فراهم کرده اند

10-بحران سیاستگذاری مالی بانکی ( با ادامه  اشتباهات بانک مرکزی )

11-بحران بانکی ( در واقع هیچ بانک در معنای واقعی نداریم در کشور  به مرحله بدون بانک رسیده ایم )

12-بحران بدهی های دولت و نهادها و شرکتهای دولتی

13-نظام نا کارآمد گمرگی و فساد گسترده 

14-تحریم داخلی و خارجی گسترده

15-بحران قاچاق و اقتصاد زیر زمینی

16-بحران فرار سرمایه ها ( خروج سرمایه ها )

17- بحران فرار مغزها ( خروج نخبگان )

18-نظام اداری و بروکراسی باز دارنده نا کار آمد 

19-بحران اقتصاد دولتی و خصولتی با مشخصه فساد و سود جویی تمام نشدنی

20-فقدان سرمایه اجتماعی اعتماد عمومی و افزایش نا امیدی نسبت به آینده

21-افزایش شدید حاشیه نشینی از چهار میلیون به بیست میلیون و بیشتر

22-بحران تامین کالاهای اساسی و نهاده های دامی

23-بحران هزینه کرد قسمت اعظم بودجه در شرکتهای دولتی غیر پاسخگو ( حیف میل گسترده سیستماتیک غیر لازم )

24-بحران نظام مالیاتی

25-فساد گسترده بخصوص در بخش دولتی و بانکی

26-بحران ناترازی سوخت ( گاز بنزین گازوئیل )

27-بحران بیکاری و ناپایداری مشاغل 

28- بحران محیط زیست ( فرسایش شدید خاک و ریز گردها )

29-بحران مسکن و بد مسکنی

30-بحران عدم سرمایه گذاری ( پیشی فرسایش به سرمایه گذاری)

31-بحران پیری جمعیت ( خطر بسته شدن پنجره جمعیتی )

32-بحران نظام تامین اجتماعی 

33- توزیع ناعادلانه مجوزها وامها یارانه ها ( تبعیض گسترده )

34-خالی شدن سکنه شرق و جنوب شرقی کشور ( تشدید سرزمین سوخته )

35-افزایش شدید نا امنی بخصوص در استانهای دور از مرکز

37-عدم کفایت حقوق و دستمزد نسبت به هزینه های زندگی

38-بحران تغذیه ( عدم کفایت مواد غذایی مصرف شده برای یک زندگی سالم فرو ریزی مصرف شیر گوشت مواد پروتینی ) این بحران سبب می شود در اینده با سونامی پوکی استخوان و کار افتادگی پیش از موقع و بیماریها  روبرو شویم.

39-بحران بیکاری در روستا ها و غیر اقتصادی بودن سکونت در مناطق دور افتاده و پیشی گرفتن تورم روستا از شهر .

40-بحران مهاجرت گسترده به شهرهای بزرگ و تهران بعلت مشکلات اقتصادی ( تجمیع بیش از 30 میلیون نفر در استان کرج و تهران )

موارد دیگری هم وجود دارد که از درج آنها خودداری کردم.

در نوشتن اولویتها اشتباهاتی  ممکن است وجود داشته باشد لذا عذر خواهی مرا بپذیرید  یا حتی موارد جا افتاده هم وجود دارد .

اما در هر حال این آینه ای از مشکلات عظیم کشور است که در پیش رو داریم؟

این چالش ها در صورت عدم درمان هزینه های چند برابری را روی دست ملت خواهد گذاشت.

عظمت بعضی از این مشکلات بیش از توان و حتی تصور بعضی از دولتمردان است چه رسد به حل آنها؟

پس چه باید کرد؟

راه اول  اینست که دولت به عظمت مشکلات اقرار کند ( طبق تمام متون اسلامی قرآن و احادیث اقرار قبل از هر گونه راه حلی ذکر شده است )

مشکل اینجاست که دولت یا اقرار ندارد یا اهمیت رفع چالش ها را نادیده می گیرد .

اگر دولت قبول کند نیمی از مشکل حل شده .بعد از قبول بلافاصله یک فرماندهی جمعی برای حل مشکلات تشکیل شود که اراده حل بحرانها را داشته باشد.

در غیر اینصورت:

من کماکان خواستار دخالت رهبری برای حل مشکلات می باشم.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 575 ) کریدور چین افغانستان ایران تا اروپا افریقا اورسیا؟

یکی از مشکلات دولت جمهوری اسلامی ایران عدم برنامه ریزی بیرونی و داخلی است برای آینده چند ساله تا بیست و پنجاه سال آینده؟

مشکلات داخلی آنقدر دولت را بخود مشغول کرده که قادر به دیدن اطراف خود نیست . متاسفانه فشار سیاسی و تبلیغاتی جناح اصلاح طلب هم توان زیادی از دولت بخود مشغول و مصروف داشته است.

یکی از امتیازات منحصر به فرد ایران واقع شدن در چهار راه ارتباطی سه قاره بزرگ و چهار تمدن چینی روسی اروپایی افریقایی است.

در واقع ایران از دیرباز در این مسیر تمدنهای جهانی قرار و ارتباط داشته است اصلی ترین راه مسیر تجارتی ابریشم از ایران گذر می کرده.

هجوم رسانه ای برای مصادره راه ابریشم را افسانه بدانید اگر به تاریخ جین باستان و روم هم نگاه کنید همه اسناد تاریخی همین مسیر را قید کرده اند.

امروز هم همه تلاشها برای مصادره تاریخی این مسیر است؟

اما ایران قادر است طی یک مذاکرات رسمی با طالبان این مسیر زنده کند اهمیت این مسیر تاریخی بقدری روشن و مقرون به صرفه زمانی و مکانی است که هر مسیر دیگری را از رونق خواهد انداخت ؟

به شرطی که ایران این مسیر را عملیاتی و آماده کند.

ما می توانیم طالبان را متقاعد کنیم که منافع هر دو کشور ایجاب می کند روی این مسیر توافق و آن را اجرایی کنیم .

در واقع غیر از ایران هیچ کشور دیگری قادر به ساختن این راه ریلی اتوبانی و ترانزیتی نیست.

اولا این مسیر باید از طریق استان بدخشان افغانستان و دالان واخان عبور کند که یک مرز 91 کیلومتری با چین دارد که یک مسیر کوهستانی است و حدود 4000 متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد.

توانایی ساخت چنین بزرگ راهی از دست معدود کشورهای در دنیا ساخته است که یکی از آنها ایران می باشد.

این مسیر 2500 کیلومتری تا مرز ایران در صورت راه اندازی می تواند هر کالای در غرب ایران ظرف 4 تا پنج روز تحویل طرف غربی یا عربی اروسیایی بدهد.

این کوتاهترین زمان ممکن در بین کریدورهای رقیب است.

این مسیر قادر است پیشرفت و توسعه اقتصادی استانهای افغانی و ایرانی بین راهی را رقم بزند .

در صورت اجرایی شدن آب پاکی را روی دست بایدن که کریدور هند خلیچ فارس را مطرح کرد بریزد.

این مسیر دارای مزایای بسیار عجیب اقتصادی سیاسی صلحی نظامی خواهد بود که من از شمارش آن عاجز هستم.

اول اینکه آماده شدن مسیر کشورهای غربی ایران متقاعد خواهد کرد که با دولت مرکزی ایران همکاری کنند هم ترکیه هم روسیه هم عراق کویت اولین متقاضیان مسیر غربی خواهند بود.

دوم اینکه هر گونه پیشرفت اقتصادی در افغانستان این کشور از تند روی و عدم خروج از رویه صلح آمیز تضمین خواهد کرد.

به کشاورزی و صنعت و گردشگری افغانستان کمک بزرگی خواهد کرد .

سوم اینکه به ابادی استانهای شرقی ایران منجر خواهد شد.

چهارم اینکه هند را به بازی خواهد کشاند .

پنجم اینکه همکاری چین بدنبال خواهد داشت و اگر چین مزایای این مسیر نسبت به مسیر های مشبه لمس کند احتمال سرمایه گذاری و پرداخت وام ساخت بزرگ راه هم وجود دارد.

ششم اینکه حمل یک کانتینر از چین تا قلب اروپا فقط ظرف هفت روز امکان پذیر خواهد بود.

کدام کشور اروپایی حاضر است حمل دو ماهه با کشتی و یا حمل ترکبیی را بپذیرد؟

هفتم اینکه ناوگان حمل نقل ایران یک ممر دائم کار و درآمد مکفی را بدست خواهد آورد.

هشتم ایجاد این کریدور مسیر صادرات ایران به کشورهای دیگر را بسیار تسهیل خواهد کرد.

هم ارسال کالا و مواد اولیه به چین هم فروش و ارسال کالا به اروپا اروسیا افریقا.

نهم فضای رقابتی و حمل آسان موجب فرو ریختن قیمتها در داخل کشور خواهد شد بخصوص زمان بسیار کم حمل کالا از چین؟

دهم اینکه شرکتهای پیمانکاری ایرانی از طریق این بزرگ راه قادر به اشتغالزایی و توسعه پایدار خواهند شد.

اینک طالبان بسیار محتاج به رسمیت شناخته شدن هستند لذا موقعیت خوبی برای قرار داد بستن با طالبان است.

در واقع چنین قراردادی به طالبان مشروعیت و رسمیت خواهد بخشید اگر چه ایران مجبور نیست اکنون رسما ایران حکومت طالبان به رسمیت بشناسد

وضعیت ایجاب می کند ایران امتیازات زیادی را در این قرار داد طلب کند از جمله از هر طرف راه ترانزیت تا 30 کیلومتر امنیت بوسیله ایران تامین شود 

زمان قرار داد طولانی باشد 

پیشنهاد من اینست در قرار داد اجرای این بزرگ راه عرضه سوخت به قیمت بین المللی در این مسیر و ایجاد بازارچه های ایرانی چه برای خرید و چه برای فروش همینطور استراحتگاه و درمانگاه اورژانس تعمیرگاه مسیر توسط نیروهای ایرانی پیش بینی شود.

حداقل هر 300 تا 400 کیلومتر یک شهرک خدماتی بازارچه ای کامل  ایرانی مستقر شود. 

توضیح اینکه هیچ افغانی بدون اجازه طرف ایرانی مجاز به باز کردن فروشگاه یا خدمات نباشد مگر اینکه از مقامات این را ترانزیتی ایران جواز گرفته باشد.

حداقل مدت قرار داد 30 ساله باشد.

و پس از شروع کار بزرگ راه مقداری از منافع حاصل از تردد ( به شکل عوارض اتوبانی ) به طرف افغانی پرداخت شود به نسبت 30 درصد.

سرمایه مورد نیاز چنین بزرگ راهی بالغ بر 10 میلیارد دلار خواهد شد که طرف ایرانی متعهد به تهیه و اجرای طرح باشد.

نا گفته نباشد که :

وجود چنین راه اقتصادی خود باعث خلق امنیت جمعی کشور ایران و همسایگان خواهد شد. 

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 574 )‌ ایجاد "تنش و التهاب " برای جلوگیری از توسعه ایران ؟

امروز غرب بیش از هر زمان دیگری مترصد ایجاد تنش و التهابات سیاسی داخلی و خارجی برای ایران است .

تا حکومت ایران نتواند به حداقل های توسعه اسلامی ایرانی دست یابد.

اینکه ایران بتواند مشکلات اقتصادی سیاسی توسعه خود را در داخل و روابط با همسایگان حل کند یک تابوی بزرگ و شکست برای غرب خواهد بود.

شکست سنگین و غیر قابل بخشش؟

بعد از یک دست شدن حاکمیت در ایران نشانه های این تزلزل در جبهه آمریکایی عربی نمودار شد.

غرب منتظر فرو شکستن ایران با " فشار حداکثری " بود اما بر خلاف انتظار آنان مردم ایران در یک رای گیری هر چند ضعیف توانستند به جناح غیر غرب گرا رای دهند این به شدت غرب را نگران کرد .

اگر ایران موفق شود چاله های اقتصادی و تحریم پر کند اگر بتواند تعارضات داخلی و همسایگی خود را حل کند چه خواهد شد؟

آنچه از آن به عنوان شکست سنگین فشار حداکثری نام می بردند همین واکنش ایرانیان به غرب بود نه به غنی سازی 60% درصدی اورانیوم ؟

ببینید غرب از اسلام تحلیل دارد بهتر از من و شما حکومت امام علی (‌ علیه السلام ) را می شناسد.

آنان دقیقا می دانند علی چه می گفت و چی انجام می داد.

اگر من و شما از آهن گداخته ای که علی در دست عقیل گذاشت برداشت می کنیم قوم و خویشی تعطیل است او 50 برداشت سیستمی می کند.

او می فهمد در این حکومت خط قرمزهای زیادی وجود دارد برابری برادری شایسته داری نظم درستی مرز و خط مستقیم هدایتی عدالتی وجود دارد.

درک آنان از حکومت علوی بسیار بیشتر از بسیاری از مسلمانان است.

می دانند اگر امروز هم همان برابری در نگاه در دادن امتیازات در رعایت حق آحاد مردم رعایت شود با سیستمهای جدید رسانه ای مانند شبکه های اجتماعی موبایلی سایتی دیگر برای سیستم غربی آمریکایی آبروی باقی نمی ماند.

همه می فهمند این سیستم سرمایه داری غرب چه ظلمی بر بشریت دارد تحمیل می کند آن هم با کمک رسانه ها و ترور شخصیت های اسلامی 

اصلا" آنان سعی بر ترور جمهوری اسلامی ایران دارند ؟

ابزار ترور هم یک ایجاد "بحران هویت " در داخل ایرانیان است .

لذا لشگر رسانه ای غرب با تمام قوا به صحنه و میدان آمده است خونین ترین جنگ رسانه ای موبایلی برداشتی ترکبیی اینک بر علیه ایران ادامه دارد.

آنان دقیقا شناخت دارند می دانند چکار دارند می کنند همانطور که دولت روحانی را می شناختند  تمام یارهای داخلی دولتی رسانه ای خود را هم می شناسند؟

امید زیادی به شکاف ایجاد شده در شورش های سال گذشته بسته بودند امیدوارند دوباره همان تنش ها را ایجاد کنند.

یک جنگ تما عیار ترکبیی با

تغییر واقعیت های جامعه ، پمپاژ اکسیر ناامیدی ، ایجاد اختلاف های فردی و اجتماعی ، التهاب آفرینی ، انکار موفقیت های نظام و تبلیغ ناکارآمدی سازمان های اجرایی ، دامن زدن به اعتراضات های خیابانی و اضطراب آفرینی .

که در برنامه رسانه های داخلی و خارجی غرب زده اینک عملیاتی شده است.

همه می دانیم اکنون هیچ روزنامه ای قادر به استقلال مالی از طریق فروش نیست.

در واقع تمام نشریات کشور ورشکست محسوب می شوند.

اما اصرار بر انتشار بیش از پانصد هفت نشریه و روزنامه چه مفهومی دارد که بیش از 178 روزنامه سراسری هستند و بیش از پانصد سایت خبری رسمی هم در کنار این نشریات فعال هستند. 

تازه این غیر از 150 هزار سایت و رسانه خارجی فعال در زمینه ایران است.

حالا ما که در حال جنگ ترکیبی اقتصادی هستیم مسیحیت تسلیم غرب شده اما ببینید پاپ فرانسیس در مورد رسانه های غربی چه میگوید :

گمراه سازی . اهانت . افترا . و حرص و  ولع نسبت به رسوایی ها .

اینان عین لغات ایشان است در حالیکه جنگی بینشان نیست.

یا در جای دیگر از رسانه ها می خواهد بیداری مسئولانه برای فضا دادن به صداهای صلح خواهانه در بهبود جنگ اوکراین؟

مفهوم این جمله اینست که هیچ فضای در رسانه ها برای صلح خواهی در جنگ اوکراین نیست هیچ جا ؟ هیچکس؟ 

این مهد آزادی دنیا است در مقابل چشمان بشریت. در "حمام خون" روسیه و اوکراین روزی هزار نفر قتل عام می شوند اما هیچ جای در 500 هزار رسانه غربی برای صلح خواهی وجود ندارد؟

بیخود نیست سربازان هر دو طرف  درگیر در جنگ اسم این جنگ را گذاشته اند چرخ گوشت انسانی ؟

این توحش نیست یک طرف از بیم اینکه نگویند کسر آورده ضعیف شده می ترسد ( روسیه ) نمی گوید صلح می خواهم جنگ بس است؟

طرف مقابل هم همبرگر آمریکایی می خواهد در خاک روسیه پس از شکست روسیه؟

روزی هزار قربانی هم وجدان غرب را بدرد نمی آورد تازه این قساوت را دارند با خودشان انجام می دهند ما که از اول هم برایشان بیگانه بودیم؟

خوب این لشگر کشی رسانه های غربی است با آبگوشت رسانه های داخلی که گوشت های اهدایی غربی می خورند استخوانهای آن را برای روز مبادا ذخیره می کنند ما که ایرانی بودیم در صف اصلاحات جنگیدیم ؟

این یورش رسانه ترکیبی غرب زوایای پنهان زیادی دارد که سعی می کنیم برخی را تشریح کنم؟

جناح اصلاح طلب که اینک دارد دوش بدوش غرب با حاکمیت ایران جنگ می کند یک جناح یک دست نیست اما تندروهای آن عمیقا می دانند چه می کنند دعایه حکومت دارند هیچ چیز مهمتر از بدست گرفتن حکومت برایشان اهمیت ندارد.

برخی به اسلام پایبند هستند اما وجه غالب این جناح غرب خواهی است در آنها صداقت و رعایت موازین شرعی اهمیتی ندارد.

هدف وسیله را توجیح می کند هر کسی را  ترور آبروی کنند با هر نیروی دیگری هم آوا شوند برایشان مهم نیست.

هر اتهامی را به حکومت ببندند هر موج رسانه ای که ایجاد کنند درست یا دروغ اهمیت ندارد فقط جناح اصول گرا را خورد کنند و از حاکمیت به زیر بکشند فقط و فقط هدف بدست آوردن دوباره حکومت است .

اما جناح اصول گرای که دولت و مجلس در اختیار دارد چند مشکل اساسی دارد متاسفانه نیروهای کیفی در کنار خود ندارد؟

نیروهای این گروه بیشتر با ظواهر انتخاب شده اند لب کلام هر که ریش گذاشت و تسبیح در دست گرفت به عنوان نیروی خودی تلقی می کنند.

بسیاری شاید بشود بیش از نود در صد ( همانند اصلاح طلبان ) برای بهره بردن از غنایم خود را اصول گرا نشان می دهند .

با دلیل صحبت می کنم یک سرچ ( جستجوی اساسی ) نشان می دهد آنچه می گویند نیستند حتی افسران و مدیران بلند پایه این گروه روح اسلام درک نکردند سخن که می گویند مصاحبه که می کنند نشان می دهد روحشان هم از قرآن و متون عمیق اسلامی بی خبر است؟

این دیگر یک فاجعه است؟

آن هم در هنگامه جنگ خونین شناختی ؟

تازه یک عده هم این وسط حیران هستند کی درست می گوید از کی باید حمایت کرد؟

بسیاری از نیروها ی اصول گرا و مدیران عالی و میدانی بیسواد قرآنی اسلامی هستند .

اصلا نه تنها روح اسلام درک نکرده اند بلکه روح ایمان هم در قلوبشان رخنه نکرده است؟

این مدیران چگونه می خواهند روح برادری برابری اسلامی در جامعه بدمند یکی از علت های موفقیت های دشمن در شبه افکنی کردار و گفتار  همین مدیران است.

این وسط نقش صدا و سیما خیلی پر رنگ می شود متاسفانه حنای آن هم رنگی ندارد؟

بگذارید بی پرده سخن بگوییم من آقای جبلی یا هیچ مدیر دیگری را متهم نمی کنم اما یک سخن دارم و آن اینست اگر این جنگ اول از همه شناختی و رسانه ای باشد که هست؟

تمام سپاه ما همه لشگرها دارند زیر بیرق همین صدا و سیما کار می کنند ( در واقع عظیم ترین لشگر ما همین رسانه ملی است)

خوب سر لشگر و فرمانده این سپاه چه کسی باید باشد .

ما یک آیت الله کامل با درک عظیم از رسانه های دنیا نیاز داریم برای این فرماندهی نیاز به ژنرال پنج ستاره داریم

باز هم نمی خواهم اسم بیاورم اما ترسم اینست موضوع برای خواننده جا نیافتد منظور مشخص نشود تبین نشود باز گشایی کامل نشود.

لذا با پوزش اسم می آورم ما نیاز به یک فرمانده در سطح آقای ایت الله سید محمد مهدی میر باقری داریم 

حتی پیشنهاد دارم برای هر شبکه هم فرماندهی مانند آقای شیخ غلامرضا قاسمیان بکار بگیریم.

می دانم هردو این عزیزان در جاهای دیگر مسئولیت دارند حتی تدریس اما واجب ترین و اولا ترین مکان خدمت همین رسانه است؟

مگر نه اینکه رهبری مسئولیت عظیمی دارند اما کماکان درس خویش را برگذار می کنند.

لذا لازم می دانم  در این زمان خطیر بازی دو جناح را با حیثیت حکومت کنار بگذاریم برای سمت های اجرایی  و تصیح قوانین از اهلش کمک بگیریم 

اهلش هستند هم روح قرآن درک کرده اند هم سیاست شیعه را می دانند هم حیله غرب را می شناسند.

ما نیاز داریم اولویت های حکومت اکنون شناسایی کنیم و برای این اولویتها نیروهای کیفی را جایگزین کنیم.

بدون این جایگزینی قادر به ایجاد تمدن اسلامی نخواهیم بود.

با مدیران فرهنگی خانم باز نمی توان به حکومت برابری برادری برسیم.

دست بردارید از قوم خویش بازی دست بردارید از جناح بازی دست بردارید از کوتوله های سیاسی امنیتی ؟

اصلا پیشنهاد می کنم یک شورای عالی بکار گیری نیروها درست کنیم تا با امتحان با گزینش مدیران عالی دو باره جایگزین کنند.

ضربات و زیانهای ما از بکار گیری نیروهای مخدوش ضعیف نا بلد قرآن نخوانده نهج البلاغه نخوانده صرف داشتن مدرک دکترا به هزینه شکست و فرو ریزی جمهوری اسلامی منجر خواهد شد.

اصلا دکترا هم داشته باشد دکترا گرفته برای غرب خدمت کند نه برای اسلام؟

اگر ما نیروهای خود را شناخته بودیم و بهترین اشخاص بر مناصب خطیر گماره بودیم اینک اینقدر ضعیف نبودیم؟

دو مشکل هست یک دولت نیروها را نمی شناسد از سطح کیفیی و ایمانی آنها بی اطلاع است.

دوم نیروهای مسند بدست آورده از هر گونه شناسایی و تغییرات جلوگیری می کنند.

زمان پیامبر هم این مشکل وجود داشت پیامبر دو پشتوانه عالی داشت ما آن دو پشتوانه را نداریم؟

اول اینکه ایشان با وحی در ارتباط بود و عمق هر شخصی برایشان آشکار بود.

دوم اینکه جنگ های متعدد و انصار و مهاجران خالص بیشتری را پرورش داده بود و این نیروها کمک بیشتری به ایشان می کردند تازه خود ایشان آینه کامل صداقت انسانی بودند و هر نقصی را در آینه خویش می دیدند؟

با وجود همه این ایشان وقتی می خواست مسئولیتی واگذار کند به اینها اکتفا نمی کرد می گفت هر که تعداد بیشتری از آیات در حفظ دارد برای این مسئولیت بکار بگیریم؟

همین شگرد بسیاری از مدعیان دروغی را به عقب می راند.

امروز هم برای شناخت اشخاص ابزار متعددی در دسترس است اگر آقای رئیسی همت کند فراهم کردنشان ساده است؟

فقط کافی است حکومت اراده کند؟

بدون نیروی کیفی شکست در بالای گردنه شبیخون خواهد زد؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 573 ) پتانسیل عظیم " زکات " که می تواند جایگزین کاملی برای مالیات باشد.

زکات در لغات به معنای رشد و نمو زیادتی و همچنین معنای پاک کننده طهارت و تزکیه هم می باشد.

از زکات در بیش از 59 آیه قرآن و 2000 روایات نام برده شده است هرچند بعضی آیات در مکه هم نازل شده بود اما پس از هجرت و تشکیل حکومت بود که پیامبر مامور به اجراء آن شد .

یک مالیات اسلامی که در آغاز به 9 چیز تعلق می گرفت گندم جو کشمش خرما طلا نقره شتر گاو گوسفند و هر کدام یک حد نصاب مقداری و زمانی داشتند حداقل باید از یک مقدار معینی بیشتر بودند و یا حداقل یک سال در تملک مالک آن قرار داشتند.

بطور مثال برای غلات حداقل مقدار باید به 200 من یا 845 کیلو می رسیده  یا در تعداد گاوها به 30 عدد یا در مورد گوسفند ها به تعداد 40 عدد بالغ بشود تا بتوان مقداری از آن بعنوان زکات گرفت وگرنه مقدار کمتر معاف می باشد.

تازه در مورد دامها شرایط سخت تری هم وجود دارد دامها باید حتما از علوفه صحرا و کوهپایه تغذیه کرده باشند و گرنه معاف هستند.

مقدار زکات هر کدام متغیر می باشد بطور مثال هر 40 گوسفند یک گوسفند زکات دارد یا یک بیستم مقدار غلات مشمول پرداخت می شده است.

در کتب فقهی مقدار هر یک بصورت دقیق ذکر شده است هم مقدار هم موارد مصرف 

شواهد همگی گواهی می دهند این مالیات اسلامی که غیر تصاعدی بوده جهت ایجاد امنیت اقتصادی روانی اجتماعی جامعه وضع شده اند 

مقدار زکات کسی که صد تن غلات برداشت می کند با کسی که 1000 کیلو غلات برداشت می کرده هیچ تفاوتی ندارد هر کس به اندازه نسبت تعیین شده خود پرداخت خواهد کرد.

اما موارد مصرف اول جهت فقرا دوم مساکین سوم کارگزاران دریافت زکات ( حقوق ماموران دولتی ) چهارم مولفه القلوب پنجم بردگان ششم بدهکاران هفتم سبیل الله مانند جهاد مصلحت مسلمانان نظیر ساخت مسجد بیمارستان ساخت پل ساخت مسکن فقرا هزینه ازدواج و جهیزیه

هشتم هم در راه مانده گان مشمول دریافت زکات می باشند

این سیستم دقیق برای حداقل متاع دریافت زکات نشان می دهد که یک محاسبه دقیق انجام شده وقتی 845 کیلو گندم داشته باش یعنی اینکه حداقل روزی دو کیلو آرد برای نان و تغذیه در اختیار دارید .این محاسبه حتی امروز هم قابلیت اجرایی و مصداق کامل دارد.

تازه امر تنها به محاسبه مقدار وزن و کمیت ختم نمی شود کیفیت هم مورد نظر دقیق بوده مثلا پنج شتر بالغ که بازدهی اقتصادی دارند ( یا شیر ده هستند و می توانند باربری کنند و نقدینگی داشتند مشمول زکات هستند) وگرنه شتر کوچکتر از حد نصاب ( مثلا چهار سال کمتر  ) زکات ندارد.

امروز اگر بخواهیم چنین محاسبه دقیقی انجام دهیم لازم است یک اقتصاد دان ریاضی دان کامل داشته باشیم تا بتواند جدول آن را تنظیم کند.

تازه جای سوال هم دارد آیا این اقتصاد دان ریاضی دان به دامداری کشت غلات نقدینگی و نقد شوندگی این 9 مورد زکات اطلاعات کامل دارد؟

زیست شناس هم باید باشد متخصص دامداری هم باشد متخصص انگور کشمش خرما هم باید باشد و خیلی تخصص های دیگر؟

از سیاست کلی مصادیق زکات مشخص می شود شارع کالاهای اساسی جامعه را مد نظر داشته و امنیت غذایی مشمولین زکات حتی بعد از پرداخت زکات بطور دقیق منظور داشته است؟

باید توجه داشته باشید این قوانین مال 1500 سال پیش بوده زمانی که حتی ابر قدرتهای آن زمان قانون یک به ده را اعمال می کردند یعنی سپاهیان ایران و روم در برخورد با مال التجاره مالیات یک قسمت از ده را اعمال می کردند.

حتی جاهلیت عرب هم همین یک قسمت مال حکومت مشرک مکه و نه قسمت مال صاحب کالا را به زور شمشیر اعمال می کردند.

حالا اسلام در اینجا آمد قانون دقیق دیگری مطرح کرد یک قسمت از دویست قسمت تا یک قسمت از بیست قسمت؟

آن هم با رعایت حداقل دارایی و امنیت مالی و غذایی پرداخت کننده مالیات چیزی که قبل از آن سابقه نداشته است .

اگر چه مصادیق زکات هم بسیار گسترده از 9 قلم می باشد بخصوص امروز که نوع کالا ها بسیار افزایش یافته متاسفانه با یک عقب ماندگی در اجتهاد موارد جدید روبرو هستیم؟

همان روز اولی که گرفتن زکات شروع شد پیامبر اکرم گفتند بقیه موارد هم زکات دارند اما امروز من آنها را معاف کردم.

آن جامعه که فقط نان گندم و جو مصرف می کرد فقط چنین شمولی داشت و گرنه امام ششم (‌آمام جعفر صادق علیه السلام ) برنج و ذرت دو قلم که در عراق آن روز کشت می شد مشمول ذکات می دانستند.

یا حتی امام علی علیه السلام برای هر اسب دو دینار یا قاطر یک دینار در کوفه  برای یک سال زکات وضع کردند.

پس دایره زکات بدون شک بسیار گسترده تر از 9 قلم می باشد شاید از متون روایات بشود گفت تمام اجناس اقلام زندگی و تولید شده مشمول زکات هستند .

حالا چرا حوزه در مورد نتوانسته مصادیق جدید اعلام کند شاید بخاطر عوامل و موانع خارجی باشد شاید هم بشود گفت پس از شیخ صدوق و شیخ مفید که دو عالم بزرگ این حوزه هستند و بیشتر ظرایف زکات توسط این دو بزرگوار تبین شده ما در سالهای اخیر چنین عظمتی در فقاهت نداشتیم بوده اما در چنین سطحی نبوده کتب این دو بزرگوار حتی پس از قرن چهارم و پنجم هنوز کتب درسی حوزه به شمار می آیند.

اگر چه حضرت آیت الله سیستانی موارد زکات ده مورد می داند و مورد دهم مال التجاره ذکر می کند .

با این توصیف به تمام کالاهای بازرگانی زکات تعلق می گیرد .

پس اگر شمول زکات اینقدر گسترده باشد امروز خیلی راحتر و بهتر می توانیم قانون مالیات با آن همخوانی کنیم .

اما موارد مصرف زکات نشان می دهد که اولین مصرف مبالغ زکات جمع شده برای فقرا و مسکین است ( اول فقرا دوم مساکین ) 

خاصیت ضد فقر زکات نشان می دهد شارع برای ریشه کردن فقر مطلق همت و اولویت کامل دارد.

پس از فقرا ماموران جمع آوری زکات در صف مصرف کنندگان زکات هستند ( در واقع کارمندان دولت بعد از فقرا حقوق بگیر حکومت محسوب می شوند )

بقیه هزینه های حکومت اسلامی بعد از این سه مورد قرار می گیرند اما نحوه توزیع زکات نشان می دهد شارع اهتمام کامل داشته فقر زادیی اولین توزیع مالیات جمع آوری را داشته باشد.

حالا اگر امروز بتوانیم به یک فرمول ثابت برای دریافت زکات تحت عنوان مالیات برسیم می توانیم یک قدرت بزرگ مالی برای حکومت جمهوری اسلامی ایران رقم بزنیم .

این قدرت مالی بسیار بزرگ و مادر مخارج کشور را تشکیل خواهد داد مانند یک بنیاد مرصوص مولفه اصلی قدرت کشور را تشکیل خواهد داد .

مانند بنای عظیمی از مصالح آسیب ناپذیر اساس کشور تشکیل خواهد داد.

وجوب ساخت چنین بنای آن هم در زمان تحریم می تواند انقلاب و کشور برای هزار سال بیمه کند.

این فرمول چیست ؟

این فرمول استفاده از الگوی زکات به عنوان یک پایه مالیاتی برای کل اقتصاد کشور که هم ساده باشد هم امکان پذیر و هم عملیاتی .

اگر چنین فرمول و مدل سازی وجود داشته باشد قدرت الهی را خواهد ساخت که از هر گزندی در امان خواهد بود چگونه ؟

ببینید اگر ما به یک روشی دست یابیم که بتوانیم با یک مقدار کم مالیات ( زکات ) بدوم اینکه به کسی فشار بیاید یا اجحافی شود در آمد جمهوری اسلامی ایران به ده برابر فعلی افزایش دهیم آن هم در زمان تحریم مفهومش اینست که بر همه مشکلات تحریمی بودجه ای چیره شده و پیروزی بزرگی بدست آوردیم.

و این امکان پذیر است .

اگر ما مبنای زکات را زمانی بدانیم که آن کالا گندم جو برنج انگور آهن شمش طلا نقره هر کالای یا هر خدماتی نقد شده گی پیدا می کند . (همانطور که شارع این بلوغ مد نظر داشته به سرانجام رسیدن تصاحب شدن قطعیت تملک پیدا کردن مفهوم گندم نارس یا انگور در باغ یا شتر نابالغ و یا گوساله و بره شیر خوار که مصادیق شمول زکات نیستند)

یعنی به بلوغ خود رسیده گندم خشک شده از سبوس جدا می شود یا انگور خشک شده و به کشمش تبدیل شده یعنی تمام تلفات را پشت سر گذاشته است.

این دریافت وجه کالا را و مبلغ آن را مشمول زکات بدانیم آن هم نه حداکثر که حداقل زکات منظور باشد کمترین مبلغ زکات که قابل تصرف باشد قابل وصول باشد آن هم یک صدم مبلغ  مال حکومت و 99 قسمت مال صاحب مال به این فرمول رسیده ایم.

وصول یکصدم هر انتقال مالی را مصداق زکات بدانیم مشکل حل خواهد شد. ( هر تراکنش و انتقال مالی مشمول یک درصد شود حتی وصول چک جابجایی وجوه نقد)

حالا چه کنیم حد نصاب را رعایت کرده باشیم یعنی از فقرا زکات نگیریم.

وقتی شما یک صدم زکات بدانید و  آن را  مالیات بگیرید از خانواده ای که در سال یکصد میلیون تومان درآمد داشته در سال فقط یک میلیون تومان مالیات گرفته اید .

حال اگر دولت تمام کسانیکه را در سال زیر دو میلیون تومان مالیات داده اند از این زکات معاف کند ( در زمان خودش معادل مخارج یک خانواده از مالیات معاف باشد) نه اینکه این یک درصد وصول نشود بلکه دریافت شده اما در پایان سال به مودی بازگردانده شود .

حتی این آمار می تواند به شناسایی فقرا کمک عظیمی بکند تمام کسانیکه زیر دو میلیون تومان زکات و مالیات داده اند مشمول دریافت کمک خرج بشو ند حتی تا مبلغ سالی صد میلیون تومان.

حتی این قانون می توانید جغرافیایی فقر و توسعه نیافتگی برای دولت مشخص کند وقتی تمام احاد یک روستا یا یک بخش حتی یک استان کمتر از دو میلیون بود معلوم می شود آنجا فقر حکم فرما است توسعه نیافتگی کامل وجود دارد و طبق نامه 53 نهج البلاغه نباید از آن بخش ازآن استان مالیات گرفت باید اول آن منطقه آباد شود تا درآمد مردم بالا برود بعد از آنجا مالیات گرفت.

همین یک درصد می تواند معادل هفت برابر اکنون درآمد دولت افزایش دهد

یکی از اصلی ترین اهداف این تبدیل زکات به پایه مالیاتی اینست که عدالت اقتصادی بدست بیاید.

بطور کلی فقرا دسترسی به نقدینگی ندارند اصلا پولی ندارند که یک درصد آن را پرداخت کنند لذا پیش بینی می شود مقدار مالیات دریافتی از سی میلیون نفر از کشور بسیار اندک باشد اما 15 درصد دهک های بالا مقدار بسیار بیشتری مالیات پرداخت خواهند کرد و امکان فرار مالیاتی تقریبا صفر خواهد شد.

مورد اساسی دیگر اینست که دولت بخواهد سرمایه های ثابت مانند خانه کارخانه مغازه و یا حسابهای بانکی را مشمول چنین قانونی قرار دهد من بشدت با آن مخالفم چون تا کالای نقد نشد به گردش در نیامده نباید مشمول مالیات باشد تا امنیت اقتصادی اموال مردم حفظ شود .

موجبات هراس عمومی و فرار سرمایه فراهم نشود این موضوع خیلی اهمیت اساسی دارد.

گاهی دیده می شود یک عده بی بته بی سواد در دولت یا مجلس می آیند داد فریاد بگیرید بگیرید رها می کنند اکثر هم این سر وصدا را برای دیده شدن انجام می دهند نه به خاطر علم و آگاهی .

باید هم دولت و هم مجلس آگاه باشند حتی سخن گفتن در مورد حرام است اگر روزی پیامبر یا علی بن ابیطالب سلام الله علیه چنین کردار یا گفتاری داشتند شما هم انجام دهید. 

زکات در طول تاریخ اسلام از اهمیت بسیار حیاتی برخوردار بوده تا آنجا که پیامبر برای دریافت زکات از اعمال زور و لشکر کشی کمک می گرفت

در واقع وصول زکات مبنا و پایه حکومت تلقی می شد.  

 امروز هم ایجاد این نظم قادر به ساخت یک بنیاد مرصوص خواهد بود .

بعد از انقلاب پژوهش های متعددی در این مورد انجام شده حتی پایان نامه های متعددی نوشته شده اما مشکل اساسی اینجا بود که این تحقیق های بسیار با ارزش نتوانستند همراهی جامعه دولتی حتی دانشگاهی و حوزوی را جلب کنند تعداد این پژوهش ها بیش از یکصد مقاله است که مشهورترین آنها به شرح زیر است فقط اسامی نویسندگان ذکر می کنم با حذف پیش نامها نظیر دکتر یا کارشناسی ارشد و غیره.

زمانی فر ( 1382) کاشیان 1389 ثامنی 1377 کیاالحسینی ( 1387) اسماعیل پور ( 1387) مسرور خان از بنگلادش ( 2007) صدر و همکاران (1381)

مرکز پژوهشهای صدرا (1391) یا نرگس جاویدی عبداله زاده و احمد اسدزاده و محمد علی متفکرزاده  ( 1398 )

اگر چه به زحمات ایشان اجر می گذاریم اما هیچکدام یک برنامه عملیاتی برای استفاده از این پتانسیل عظیم ارائه نکرده اند .

یا مدل سازی های انجام شده بیشتر حالت سیستم فعلی مالیات داشته و به نتیجه کامل منجر نشده .

گاهی هم عزیزان به شکل ماتریکسی خمس را هم در برنامه دولت قرار داده اند که من به شدت با دخالت دادن خمس در این فرآیند مخالفم 

چرا خمس خود یک مقوله جدا از زکات است و رمز استقلال حوزه های علمیه در این 15 قرن گذشته بوده سازکار مخصوص خودش را داشته توسط روحانیت رهبری و هزینه شده است و کمتر ربطی به حکومت دارد.

خمس یک اهمیت استراتژیک برای ادامه پرورش علمای اسلامی داشته و دارد تلفیق آن با دولت این ساختمان علمی را صدمه پذیر و محتاج دولت خواهد کرد

از سمت دیگر خمس آن حالت حیاتی زکات را در ادامه حکومت اسلامی ندارد آنجا که برای جمع آوری زکات فرمان جهاد و قتال صادر می شود؟

اما برای جمع آوری خمس فرمان بایکوت صادر میشود در اینجا شارع می گوید از سفره کسی که خمس نداده غذا نخورید معاشرت نکنید  معامله نکنید شریک نشوید .

اصلا هر تلاشی برای در چهار چوب قرار دادن خمس برای دولت محکوم به شکست است .

حتی تبدیل زکات به پایه مالیات هم شامل هزینه کرد کلانی از مبلغ زکات برای رفع فقر باید باشد.

حتی پیشنهاد می کنم یک پنجم وجوه دریافتی مستقیما به فقرا پرداخت شود و چهار پنجم بقیه برای حقوق کارمندان و وجوه عمرانی غیره هزینه شود تا اهداف شارع از زکات  محقق شده باشد.

امید است این مدل ارائه شده مورد توجه جدی رئیس جمهور و مجلس قرار بگیرد و حداقل یک مطالعه جمعی و اجراء آزمایشی در یک استان بزودی شاهد باشیم؟