راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران (12) اصلاح سیستم بانکی

این سیستم بانکی ما دقیقا مانند اولین سالی است که بانک به ایران آمد با کمی  تغییرات

امروز سیستم بانکی دنیا دیگر آنچه ما داریم نیست امروز تکیه بر ضامن و وثیقه به ان شکلی که در ایران است وجود ندارد 

امروز تکیه و مطالعه بر روی مشتری قرار دارد 

اولا هر مشتری اعم از پس انداز 1000 دولار تا پس انداز 10000000دولار جداگانه تجزیه و تحلیل می شود و به او خدمات داده می شود

وقتی یک مشتری درخواست وام می کند باید سابقه گردش مالی دو سال او در دسترس باشد

پس از تجزیه و تحلیل به جواب مثبت و یا منفی داده می شود حتی کارکرد مشتری تعیین کننده 

مقدار وام است بعد هم بدون ضامن به شخص حقوقی یا حقیقی وام داده می شود 

به این شکل با تصویب وام توسط تحلیل گر بانک بدون تشریفات و تعلل وام راحت بدون ضامن بدون سر و صدا پرداخت می شود. عجیب اینجا است این وامها بطور کلی با سود باز می گردانند حداکثر سوختی این وام ها 3% درصد است

اما شیوه کار 

فرض کنیم یک مغازه دار تقاضا وام دارد گردش مالی او روزانه یک میلیون تومان بوده است 

یعنی در پایان هر روز یا صبح روز بعد یک میلیون به حساب این مغازه دار واریز شده است 

تحلیل گر عنوان می کند شما بطور متوسط روزی 20% سود برده اید پس از آن هزینه اجاره ماهیانه و مخارج مغازه برق اب شاگرد مالیات  هزینه همسر هزینه مهد کودک و حتی اقساط باز مانده از وام قبلی از سود شش میلیون تومان ماهانه کسر می شود 

بعد عنوان می شود شما  بصورت معمول ماهیانه سه میلیون تومان سود دارید شما که تقاضای وام پنجاه میلیون وام کرده اید می توانید یک وام به مبلغ چهل هشت میلیون با باز پرداخت 36 ماهه 

از قرار ماهی یک میلیون هفتصد هزار تومان یا با باز پرداخت 24 ماهه از قرار ماهی 2/5 میلیون 

دریافت کنید ( مقدار قسط حتما باید کمتر از سود ماهانه باشد تا متقاضی به راحتی بازپرداخت کند)   برای وامهای بیشتر با باز پرداخت طولانی تر متقاضی باید خوش حسابی خود را در یک دوره ثابت کند بعدا" وامهای دو برابر یا حتی سه برابر دریافت کند 

همینطور وضعیت یک کارخانه دار بررسی و به او وام داده می شود 

حال در داخل ایران از این سیستم ها خبری نیست حساب کتابی هم در کار نیست طرف مقام نداشته باشد می گویند برو مادرت را بیاور بگذار گرو بتو وام بدهیم اگر هم مقام یا رابط مقام دار

داشت 6500میلیارد تومان بدون ضامن و وثیقه به او وام می دهند 

بعد هم عنوان می شود سوختی وامها درصد بسیار بالا ی دارند

از آن سمت امروز سیستم هر بانکی در دنیا بطور معمول با بانک مرکزی آن کشور بصورت اینترنتی و آن لاین در ارتباط و دائم زیر نظر بانک مرکزی قرار دارند تا هر گونه مشکل در ان واحد بررسی و حل شود

ما را چاره ای غیر از این نیست.

تمام سیستم بانکی زنگ زده فساد پذیر و در معرض   اختلاس است.

راهبرد نجات اقتصاد ایران(2-11) آزاد و یکسان سازی قیمت ارز

پیشنهاد اصلی برای عبور از مرحله اول آزاد سازی ارز تشکیل صندوق ذخیره ارزی توسط بانک مرکزی است 

بدین سان این بانک یک صندوق ذخیره مرکزی باز کرده وبا کمک شعبات بانک ملی ایران ارز حاصل از 

صادرات خرید کرده و طی حواله های کوچکتر و یا بزرگتر با اعتبار هر حواله یکسال بفروش برساند برای 

استفاده های قانونی کشور اعم از واردات . حواله دانشجویی یا مسافرت های خارج کشور و خرید کتب

و معالجه .........  و غیره اما از فروش و حواله بدون دلیل خودداری شود تا برای فرار سرمایه از کشور بتوان موانعی ایجاد کرد

متاسفانه ته کیسه کشور سوراخ است ان هم سوراخی به وسعت سالی 50 میلیارد دولار 

بله فقط در این چهار سال دولت آقای روحانی حداقل دویست میلیارد دولار از سرمایه های کشور از مرزهای قانونی و غیر قانونی برای همیشه از کشور خارج شده است

به آن آقای اعتراض کنید که چاقو میکشد برای اموال مردم همینطور سر خود و بی دلیل مالیات می بندد

همین جور احمقانه افزایش می دهد (مرتبا" تنش و ترس و عدم امنیت دارید افزایش می دهید)

امروز سرمایه در جای جا خوش می کند که امنیت مالی باشد کسی بدون دلیل برای بریدن قسمتی از سرمایه طرف چاقو نکشد

تنها دارایی نیست محکمه ها هم همینطور هستند شهرداریها هم همینطور 

وقتی به قاضی شکایت می کنند بابت هر چیزی (کارگر مدعی همسایه شریک اسبق همسر و.....)

سوال قاضی هم معمولا اینست "دارد" بروید بگیرید

کمتر یا اصلا" ندیدم    قاضی به طرف شاکی نگاه کند و سوال کند اول آیا حق شاکی هست این درخواست از لحاظ قانونی و شرعی محلی از اعرابی  دارد یا نه ؟

یکی از دلایلی که خارجیها نمی آیند سرمایه گذاری کنند همین مسئله است آنها عنوان می کنند 

وقتی سرمایه های محلی بر اثر نا امنی می گریزند ما چرا در این میدان وارد شویم 

یک داستان عجیبی دیدم در زمان علی بن ابیطالب (ع) دشمنان با او مخالف بودند حتی شمشیر کشیدند بر علیه او اما سرمایه های شان را از قلمرو حکومت او خارج نمی کردند حتی از جاهای دور سرمایه ها به مرکز حکومت ایشان ارسال و آورده می شد 

بارها پیروان علی تقاضا کردند به خانه فلان یاغی و شمشیر کشیده بر آنان یورش ببرند اموالش غارت کنند علی (ع) مخالفت کرد؟     اعتقاد داشتند علی مالی به ناحق نمی گیرد توقیف نمی کند کوفه امنیت دارد  همین جور هم بود برای همین بود در حکومت کوتاه ایشان وضع اقتصادی مردم خوب شد محتاج در کوفه باقی نماند همه از خود خانه داشتند

وای بر ما یک خروار ریش می گذاریم بعد چنان عمل می کنیم که دشمنان ما از اشتباهات ما ذوق می کنند و چه غریب است علی هنوز غریب غریب است هیچ از عمل او نداریم اما فریاد علی علی ما گوش فلک کر کرده است

راهبرد نجات اقتصاد ایران (11) آزاد و یکسان سازی قیمت ارز

تقریبا اکثر کشورهای که اقتصاد دولتی و متمرکز داشتند سقوط کرده اند یا در مرحله سراشیبی سقوط 

قرار گرفته اند دولتهای که نتوانستند آینده را خوب ببینند نخواستند یا نتوانستند 

فرقی نمی کند هردو گروه یک روز باید مقابل رادیو یا تلویزیون قرار گیرند 

و نطقی شبیه به آنچه فیدل کاسترو عنوان کرد مطرح کنند کمی بیشتر یا کمی ملایمتر

"تا امروز داشتیم پرداخت می کردیم از فردا نداریم بروید.........."

امام خمینی جمله جالبی داشتند کار مردم به مردم واگذارید اگر چه هنوز دولت مردان ما به این بلوغ فکری نرسیده اند ( البته بسیاری می دانند اما اکنون که بسیاری از پولها و امکانات در این مرکز جاری است چرا از حوزه و دسترسی خودمان خارج کنیم )

بعضی از پدر ها خیلی دیر به بچه هایشان می گویند بروید دنبال کار و زندگی خود درآمد داشته باشید خود خرج کنید به نوعی دادن استقلال و تجربه پیروزی و شکست با دست بر زانوی خود گذاشتن

آن موقعی این جملات را مطرح می کنند که در بستر مرگ خوابیده اند 

این فرزندها دوبرابر یتیم می شوند اما آن موقع که پدر زنده بود با راهنمایی و احیانا" کمک او کاری را شروع کرده بودند امروز بسار موفق تر و راحت تر با فوت پدر کنار می آمدند

شکی نیست اینگونه دولت ( با اقتصاد 70% متمرکز دولتی ) بزودی در بستر مرگ قرار خواهد گرفت

وقتی صدای الرحمان نفت بلند شد وقتی دولت از پرداخت حقوق کارکنان خود عاجز شد

زنگهای خطر بصدا در آمده است

باید اقتصاد بتدریج به بخش خصوصی منتقل کرد و بدنه دولت بشدت کوچک کرد هیچ راه دیگری نیست در واقع این بخش خصوصی باید با افزایش کارآیی و بالا بردن بهره وری جای این غول در حال سقوط پرکند وگرنه سقوط این غول عظیم تلفات عطیم تر خواهد گرفت 

همان طور که در کوبا اینگونه شد ( داستان غم انگیزی است هیچگاه در رسانه های داخلی با تمام زوایا مطرح نشد در مدت کوتاهی صدها هزار مرگ فقر و...... به وقوع پیوست)

اما اروپایی شرقی توانست (بطور نسبی) موفق عمل کند به کارمندان دولت تا سه سال پس از بیکار شدن حقوق پرداخت کردند توانستند آموزش و کمک فکری بعضا مالی برای کار جدید اعطا کنند

ما هم امروز باید به فرزندان خود این پیغام را منتقل کنیم میزی در کار نیست 

در آمد از طریق در گیری مستقیم با خاک آچار چوب آهن و آب بدست خواهد آمد 

تکیه بر بازوان خویش تکیه بر مغز خویش باید کرد

هنوز فرصت باقی است (بسیار محدود) اگر با تخصیص بموقع سرمایه های کشور می توان کاری کرد

شک نکنید مرگ در انتهای این چند سال آینده دولت متمرکز اقتصاد دولتی را فرو خواهد برد

راه یازدهم یکسان و آزاد سازی نرخ ارز است 

ابتدا باید بطور کل هرگونه واردات و هرگونه حواله ارزی منوط به خرید ارز حاصل از صادرات قرار دهیم

هر کالای که به کشور وارد می شود باید از این مسیر عبور کند این مسیر ارزان نخواهد بود 

آما باعث تحرک عالی در تولید داخلی خواهد شد

یعنی ظرف مدت کوتاهی کشاورزی و تولید صنعتی بشدت رشد خواهد کرد 

به شرطی آنچه که گفته بودم در یازده قسمت همگی با هم اجرا شود وگرنه بعضی کمتر بعضی بیشتر عمل شود مانند شیر گاو پلنگ خواهد شد موجود عجیبی که نه شیر می دهد نه بار می برد

و نه می شود گوشتش را خورد

همه تحرک ارزی کشور توسط بانک مرکزی از طریق ثبت حواله های ارزی و گواهی صادرات بوسیله  گمرگ و بانکها  تحت نظارت قرار گیرد

در واقع بانکها و اشخاص هم می توانند ارز حاصل از صادرات خرید و فروش کنند اما هر گواهی صادرات جهت فروش و وارد کردن کالا فقط یک سال اعتبار دارد بعد از آن فقط می شود به دولت با نرخ 15% درصد زیر قیمت فروخته شود

این آزاد سازی ارز به تبع موجب افزایش نرخ ارز خواهد شد 

این افزایش نرخ در کوتاه مدت زیانهای دارد ولی در دراز مدت بسیار مفید و کارگر خواهد افتاد   

  برای اینکه این آزاد سازی به اقشار ضعیف فشار ایجاد نکند 

پیشنهاد عرضه بسته حمایتی دارم نه به شکل پرداخت نقدی

پیشنهاد عرضه مقدار 3کیلو گندم + یک کیلو نخود + یک کیلو لوبیا + یک کیلو عدس + نیم کیلو شیر خشک و 250گرم چای خشک برای هر نفر به شکل ماهیانه   از تولیدات کشاورزی داخلی کالا داده شود 

این بسته غذایی اول باعث افت قیمت مواد غذایی خواهد شد چون هرکسی به آن نیاز نداشت در بازار به فروش ان اقدام خواهد کرد

دوما" نقدینگی افزایش نخواهد داد سوما" باعث امنیت غذایی خواهد شد بخصوص برای حاشیه نشینها 

راهبرد نجات اقتصاد ایران (10) پایان مصادره (بای نحو کان )

پس از انقلاب اسلامی یک جو روانی بر جامعه حکم فرما شد مبنی بر مصادره اموال وابستگان طاغوت

لذا قرار بر این شد که اموالی که متعلق به خاندان سلطنت یا وابستگان آنها مصادره و در راه مصالح جمهوری اسلامی بکار گرفته شود 

خب اگر این کار در مقیاس محدود و فقط در رابطه با کسانی که دستشان به خون مردم آغشته بود انجام می شد کار درست و بجا و شرعی بود 

اما در این کار زیاده روی و انحرافاتی بروز کرد که خود یکی از مشکلات جمهوری اسلامی شد 

دیده شد بارها کسانی که اصلا در رژیم طاغوت نقشی نداشتند اموالشان توقیف شد گاه پیش آمده بود توقیف فقط به علت اینکه طرف ثروتمند بوده رخ داده 

در حالیکه امام خمینی چنین روحیه ای نداشتند من خود دست خط ایشان در یک استفتاء از طرف تعاونی مسکن فرهنگیان کرج (هشتگرد) دیدم 

سوال این بود زمینهای که قبل از انقلاب توسط اعضاء فرهنگیان (معلمان) خریداری شده آن روز آماده توزیع نبوده امروز آماده شده اجازه داریم بین اعضاء جدید توزیع کنیم چون بسیاری از خریداران آن زمینها اکنون صاحب خانه هستند

پاسخ این بود شما اجازه ندارید این زمین ها متعلق به خریداران اولیه است باید به آنها تحویل داده شود حتی اگر دستگیره خانه اشان از طلا باشد

خوب از این خود سری ها باعث نا امنی اقتصادی شد   بعضی هم سعی می کردند به این موضوع دامن بزنند چون در نتیجه کار ذینفع بودند 

بحر حال بسیاری از این اموال به ثمن بخس با شرایط اقساط به عده ای واگذار شد

اما امروز دشمن سعی می کند از این مسئله برای خود لحافی بدوزد

پیشنهاد مشخص است مصادر اموال به هر شکل متوقف شود نه ارگانهای دولتی نه دولت نه اداره دارایی نه سازمان تامین اجتماعی اجازه توقیف و تصرف اموال مردم اشخاص و.... نداشته باشند

این کار قانونا منع شود

یعنی حتی اداره دارایی و بیمه تامین اجتماعی طلب خود را از طریق دادگاه ثالث دنبال کند نه اینکه شعبه خود دارایی ( اجرای احکام دارایی ) دست به توقیف بزند

( این پیشنهاد مربوط به اموال بلا وارث و بلا صاحب که در اختیار ولی فقیه قرار می گیرد نمی شود)

برفرض محال این اموال مال دولت باشد اما چشم پوشی از این هزار میلیارد تومان هزار برابر بیشتر 

برای کشور و اقتصاد کشور سود دارد 


اصلا چه عیبی دارد امروز اعلام عفو عمومی کنیم اعلام کنیم تمام کسانی که در گذشته مشکل با جمهوری اسلامی مشکل داشتند تا سال 1380 مورد عفو عمومی قرار می گیرند  غیر از کسانی که دستشان به خون ملت آغشته است.(اگر چه این موضوع خیلی دیر شده باید زود تر اینکار می کردیم  به هر حال بازهم فایده بسیار دارد)

چه عیبی دارد بر فرض پسر سرلشکر ازهاری به ایران بیایید زندگی کند سرمایه گذاری کند 

خانه بخرد کارخانه راه بیندازد بر فرض پدرش دست اش به خون ملت آغشته بود پسر چه رابطی به او دارد 

اصلا اعضاء خاندان سلطنتی به ایران بیایند زندگی کنند مثل مردم عادی زندگی کنند حالا امتیاز فعالیت سیاسی نداشته باشند 

این اقتدار جمهوری اسلامی را می رساند ( نه ضعف و زبونی)

بسیاری از فرزندان خلفا و دشمنان ائمه بعد ها برگشتند در بین مومنین زندگی کردند و گاه خدمات شایانی انجام دادند

اصلا ما از علی (ع) مسلمان تریم ( این روزها روز اوست شب ضربت خوردن ایشان است)

امام علی (ع) دشمنان خود را می بخشید دست به مصادره بابت مالیات نزد حتی اجازه نداد اموال کسانی که بر علیه او شمشیر کشیده بودند در جنگ جمل شرکت کرده بودند دیگران غارت کنند 

اگر کسی از گذشته و شرکت در جنگ ابراز پشیمانی می کرد اجازه می داد  در جامعه اسلامی زندگی کند او را عفو می کرد 

ما که علی(ع) نمی شویم اما می توانیم یک 1000 ام او باشیم شیعه علی (ع) بودن فقط به عزاداری او نیست بلکه عمل کردن به آنچه او عمل کرد    است

حالا سال 1360 یکی پدرش یک خطایی کرده الان بعد سی سال ما نمی توانیم ببخشیم

این عفو عمومی و منع تعقیب به هر شکل زمینه فراهم میکند تا سرمایه ایرانیان خارج از کشور 

به وطن باز گردد

مقدار سرمایه ایرانیان خارج کشور به 2500 میلیارد دولار می رسد

یک صدم آن هم باز گردد بسیار مفید خواهد بود 

سر بسته به جمهوری اسلامی بگویم اگر یکی مشخص مال دولت جمهوری اسلام دزدیده برده (نه مال اشخاص یعنی شاکی خصوصی نداشته باشد) 

خارج کشور امروز شامل عفو اش کنید هرگز به او و اموال او دست نبرید بیاید اینجا با همان پولها کار کند برای جمهوری اسلامی بهتر سودمند تر از ادامه دشمنی و......... است


نقدی بر استراتژی و تاکتیک آمریکا از تحریم ایران

سابقه تحریم علیه کشور ما به سالهای وزارت دکتر محمد مصدق باز می گردد تحریم خرید نفت که توسط انگلیس آغاز شد اما با همکاری شرکاء اروپایی و حتی آمریکا به یک تحریم بین المللی تبدیل شد 

و حتی وقیحانه به تصویب شورایی امنیت هم رسید.

تحریم یا sanction بمنظور وادار کردن یک کشور به تغییر رفتار یا حتی سقوط طراحی و اجراء می گردد

آمریکا پس از تصرف سفارت خود در تهران علیه ایران دست به تحریمها زد سال 1979-1980 وقتی از تاثیر این تحریم ها نا 

امید شد در آخر تحریمهای شدید1995 اعمال شد 

در واقع دولت آمریکا پس از نامیدی در تغییر رفتار ایران دست  به تحریمهای شدید زد تا شاهد سقوط جمهوری اسلامی ایران باشد

حتی در جنگ ایران و عراق به بهانه نقض حقوق بشر تحریم فروش اسلحه علیه ایران اتخاذ کرد در حالیکه عراق اسلحه از آمریکا دریافت می کرد

سپس بتدریج این تحریمها به شرکتها و حتی اشخاص کشیده شد در مرحله آخر این تحریم ها به شرکتها و اشخاص طرف تجاری ایران هم کشیده شد

در واقع دو سوم تحریمهای جهان توسط آمریکا وضع شده است 

اگر چه اوباما تایید کرد تاثیر تحریمهای امریکا بر ایران ناچیز و موفق نبوده است 

اما چرا آمریکا بر ادامه و افزایش تحریمها اصرار دارد

1- بخاطر ضعف مفرط و بی حالی مسئولین اقتصادی کشور که در خواب خرگوشی بسر می برند.

2- بخاطر وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت (آمریکایی ها فکر می کنند پایین بودن قیمت جهانی نفت و عرضه زیاد جهانی بهترین موقع فشار و ضعیف کردن ایران است)

3-بخاطر توهم قدرت که در رئیس جمهور جدید و کنگره و سنا آمریکا وجود دارد

بیایید هر سه مورد باز کنیم و بصورت گسترده مورد بازبینی قرار دهیم 

1- دولت و مسئولین اقتصادی کشور از مرحله پرت هستند مثل کسی که سوار یک ماشین کامیون شده و نمی داند این ماشین چقدر قدرت باربری و چه سرعتی دارد در جاده خاکی هم کار میکند 

در گل و لای هم راه می رود یا نه 

اکنون زنبیل شخصی در پشت این کامیون گذاشته با خرت و پرت های گذشته با سرعت لاک پشتی نصف روی جاده نصف روی زمین مردم آرام آرام می روند 

بی خیال مردم بی خیال کشور بی خیال اقتصاد.

 بی گمان آیندگان از آنان با کمترین لغت بی لیاقت و حتی خائن نام خواهند برد ( ده سال بعد که فاجعه باز گشایی شد  همان طور که از دولت احمدی نژاد یاد می کنیم )

اگر چه من به نفوذ عقیده ندارم اما در بهترین حالت معتقدم اینان بدرد رانندگی دوچرخه برای رفتن پیک نیک می خورند

اینان در این موقعیت باید با حداکثر بار با سرعت بالا به سمت مقصد توسعه بی نیازی از نفت با صرفه جویی حداکثری حرکت کنند 

اما آقایان در فکر مسافرت تفریح دریافت مزایا و حقوق های بالا و ..........  

2- وابستگی اقتصادی ایران به نفت اکنون شدید نیست در بالاترین وضعیت 40% می باشد به نظر من اکنون بهترین موقعیت برای بریدن این زنجیر است

از لحاظ تاریخی ما اکنون در قوی ترین موقعیت تاریخی از لحاظ سیاسی و قدرت نظامی هستیم 

یک شبه می توانیم این گرگ وابستگی قربانی کنیم هیچ فشار خارجی نخواهیم داشت شاید به ظاهر هم دشمن ها از آن استقبال می کنند نه اینکه همه شیرهای نفت ببندیم بلکه تمامی وابستگی بودجه به نفت قطع کنیم و تمام وجوه ناشی از فروش نفت به سرمایه بانک توسعه اسلامی واریز کنیم آنگاه یک انقلاب در توسعه اقتصادی کشور و قطع رگ حیات طمع استکبار جهانی برداشته ایم   

فرض کنیم نتوانیم این 40 درصد کسری بودجه را نتوانیم تامین کنیم 

با یک حرکت انقلابی و اعلام وضع فوقالعاده اقتصادی کلیه حقوقهای بالای سه میلیون دولت متوقف کرده و با صرفه جویی عظیم آن و دریافت وجه یک میلیون از ساخت و سازها در زمین کشاورزی که قبلا" توضیح داده ام  کشور برای همیشه نجات دهیم

3- توهم قدرت و نفوذ که قبلا آمریکا داشت هنوز پیر مردان گنکره و سنا و حتی رئیس جمهور و نوعا دولت مردان آمریکایی  ژنرالهای ارتش( بطور نسبی و سنتی همگی مسن هستند ) هنوز هم دارند

آری زمانی امریکا قدر قدرتی بود که نعره او همچون شیر  در جنگل دل هر رقیب ترسان و تسلیم می کرد اما اکنون این شیر پیر شده و قدرت او در سایه بزرگ شدن بقیه اعضاء این جنگل ناچیز است

این خود خواهی و بزرگ بینی نمی تواند مشکلات آمریکا را حل یا کم کند بلکه باعث تسریع نزول او خواهد شد شاید هم باعث مرگ و سکته که در صورت عدم پذیرش این ناتوانی حتمی است.

زمانی که انقلاب ایران به وقوع پیوست فقط یک قدرت نرم افزاری بود فقط یک تفکر استقلال و تمرکز بر دین اسلام ( همه ادیان الهی) بود 

اما امریکا از لحاظ ذهنی نتوانست با این نرم افزار در یک جغرافیای کوچک برخورد مناسب انجام دهد فقط همچون شیر جنگل نعره زد و با تمام وجود با تولد ان مخالفت کرد در نتیجه سعی کرد به 

لطایف حیل این نرم افزار در خفا و در حمام خون صدام حسین قربانی کند اما این نرم افزار جان سالم بدر برد امروز این نرم افزار کوچک به سخت افزار هم دست پیدا کرده است 

و آن گربه کوچک (جغرافیایی ایران ) نیست آن گربه بچه کوچک اکنون پلنگ جوانی در خاورمیانه شده

و در دهکده جهانی همسایه آمریکا بسیار زخم دیده و جنگ کرده کار آزموده شده 

اگر شما یک همسایه ضعیف داشته باشید می توانید مسخره اش کنید می توانید تحقیر ش کنید 

اما اگر بزرگتر از آن باشد که بتوان این کارها را کرد پس دارید ریسک بزرگی می کنید 

شما ابعاد این گربه بچه را هنوز در ذهن دارید قیافه پلنگ بزرگ شده را نه می خواهید ببینید 

نه می توانید باور کنید 

همین باور بود وقتی که ایران برجام امضاء کرد در دنیا تبلیغات کردید ایران همچون لیبی تسلیم شد هیچ گاه لفظ تسلیم بکار نبردید اما اینجور نشان دادید اینجور بخود قبولاندید 

اما این نخواستند و باور نکردن چیزی را عوض نمی کند شما خود را گول می زنید 

لذا کنگره و سنا قانونهای بادکنکی تصویب می کنند (تحریمهای جدید )

و رئیس جمهور ترامپ هم غرش بیخودی می کند تا کی می خواهید خالی خالی بتازید.