راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 29 ) خروج اقتصاد از دولت و ملحق شدن به فرماندهی کل قوا

بر هر انسان تحصیل کرده امروز مشخص و مبین است که جنگ اقتصادی ویرانگر تر با تلفات انسانی بیشتر و نتایج وحشتناکتر از جنگ نظامی متعارف و حتی غیر متعارف است

امروز دشمن با توسل به حربه های سیاسی و اقتصادی ( تحریم ) می تواند خسارتی بالاتر از جنگهای

متعارف به ما وارد کند

نگاهی به تعریف جنگ از دید ژنرال کارل فون کلاوزویتس (نظریه پرداز و فرمانده پروسی) می گوید جنگ عملی مبتنی بر زور است تا دشمن را مجبور به انجام خواسته مان کنیم

بین این تعریف از جنگ و تعریف از جنگ اقتصادی هیچ تفاوتی وجود ندارد؟

در واقع هر دو یک منظور دنبال می کنند؟

هر دو برای از پای در آوردن دشمن طراحی شده اند

خوب اکنون که چنین است چرا باید فرماندهی قوای اقتصادی کشور همانند قوای نظامی کشور بصورت متمرکز و موثر در دست فرماندهی کل قوا ( رهبری ) قرار نگیرد

حداقل تا زمانی که جنگ اقتصادی و تحریم در کار است این اقتصاد کشور باید در دست یک فرماندهی متمرکز و قدرتمند قرار گیرد

چرا چنین پیشنهادی اکنون باید عملی گردد.

به دلایل زیر 

1- سیستم و چهار چوب فعلی اقتصاد کشور ( وزارت اقتصاد دارایی / صنعت تجارت  معدن ) هماهنگ و مثمر ثمر نیستند هر سازمان یک سازی می زند

2- سیستم اقتصادی فعلی به اقتصاد مقاومتی عقیده ندارد ( به تبع عملی برای به سامان رسیدن آن انجام نمی دهد

3- وزیران مربوطه هر کدام یک نوع برداشت نوعا" لیبرالی دارند اصلا" قائل به جنگ اقتصادی نیستند

به تبع با چنین وزیرانی ما هم اکنون شکست خورده ایم ( جنگ شروع نکرده شکست قبول کرده ایم)

4- نگاهی به ادبیات دولت مردان در هشت سال گذشته نشان از 

عدم درک وضعیت وخیم اقتصادی

عدم درک مشکلات اقتصادی

تملق گویی

به قول دکتر بروجردی " اغراق گزاف گویی ریاکاری برخورد شعاری " عکس العمل کسانی است که باید به اقتصاد مقاومتی جامعه عمل بپوشانند

در واقع الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

خوب در این وضعیت خطیر بهتر است بسرعت این چند وزارتخانه از دولت جدا به نیروهای مسلح کشور تحت فرماندهی مقام معظم رهبری اضافه شوند تا پایان چنگ اقتصادی

راهبرد نجات اقتصاد ایران (28) چهار چوب و خلاصه راهبرد نجات

بعد از 27 قسمت پیشنهاد و طرح جهت نجات اقتصاد ایران هنوز سوالاتی می رسد 

که نشان دارد خوانندگان از کلیات و نحو کار این راهبرد اطلاع کافی ندارند 

لذا بر آن شدم یک تصویر کلی از آنچه عرضه شده بصورت خلاصه در این بخش مطرح کنم 

بعد از آنکه توضیح دادیم وضعت اقتصادی بسیار نامناسب است و دشمن بسیار پیشرفت کرده

ما یک طرح برای مقابله با پیشروی دشمن در اقتصاد طراحی و اعلام کردیم 

به این شکل که ما از دست زدن به ترکیب فعلی اقتصاد و خاکریز های موجود خودداری میکنیم

یعنی همه سازمانها و ادارات فعلا" کار خود را ادامه دهند ( حداقل برای سه سال آینده)

ما با یک گروه جدید و یک سازمان انقلابی به شکل شبیخون از پشت به این رکود و تحریم اقتصادی حمله 

کنیم ( در واقع جبهه جدیدی بر علیه دشمن باز می کنیم بدون اینکه به سازمان و چهار چوب فعلی اقتصاد دست بزنیم )

تمام امتیاز طرح اینست که زندگی و اقتصاد فعلی را دچار دگر گونی و توقف نمی کند

اگر طرح موفق باشد در آینده نزدیک زندگی اقتصادی کل مردم بهتر شده و ارتقا می یابد بخصوص کسانی که در این فعالیت (شبیخون اقتصادی ) شرکت کرده اند

بعد می توان با استفاده از این تجربیات جدید آرام آرام اقتصاد فعلی را جراحی کرد و گردش

منظم و مورد استفاده را به کل اقتصاد بر گرداند.

در واقع امروز ما نه بانکی را می ندیم نه اداره ای متوقف می کنیم نه کسب و کارخانه ای را 

تمام شرکتها و سازمان اقتصادی می توانند به حیات خود ادامه دهند 

و در آینده هم خود را با شرایط جدید وفق دهند 

هر سازمان و نیروی جدید از افراد بیکار و سازماندهی جدید تشکیل خواهد شد

و این بزرگترین امتیاز طرح است

راهبرد نجات اقتصاد ایران (27) چرا باید جامعه مدرسین قم به پا خیزد

چون جامعه اسلامی ایران مورد تهاجم اقتصادی قرار گرفته است

در جریان تهاجم جنگی بر  علمای اسلامی فرض است که حکم جهاد دهند و از کیان جامعه اسلامی دفاع و جهاد را واجب اعلام کنند

اکنون دشمنان اسلام با تکیه بر اهرمهای اقتصادی یک تهاجم اقتصادی تمام قد علیه کیان اسلام و جبهه مقاومت به منظور شکست دادن ما ترتیب داده اند 

این تهاجم از جنگ زمینی و جنگ هوایی و حتی جنگ اتمی تلفات بیشتری دارد

حداقل انسانهای که ظرف پنج سال گذشته باید به دنیا می آمدند وبر اثر ناتوانی اقتصادی به دنیا نیامده اند فقط در ایران 2 میلیون نفر می باشد 

حالا آمار تلف شدگان از فقر بیشتر از این است 

آمار جوانمرگ شده ها + آمار معتادین + آمار طلاق ها + آمار شرکتهای تولیدی از بین رفته + انسانهای معالجه نشده + 12 میلیون حاشیه نشین + 11 میلیون تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی + جامعه بیکار کشور 12/5 میلیون نفر 

اینها حداقل تلفات از جنگ اقتصادی است در صورت ادامه جنگ و دست روی دست گذاشتن 

همه این آمار به دو برابر افزایش خواهد یافت 
آیا وقت آن نرسیده است جامعه مدرسین قم حکم جهاد اقتصادی بدهد؟ 

 و

یا دخالت فعال در این جبهه کند

اگر فردای قیامت پیامبر (ع) از شما سوال کند چرا حکم جهاد ندادید ؟

چه پاسخی دارید 

هر عالم شیعی بقدر علم و همت خویش در این زمینه باید جهاد کند 

وگرنه .....................

فردا دیر است اکنون نیازمند حضور شما هستیم  

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 26 ) تقاضا ازجامعه مدرسین حوزه علمیه قم

آنچه تاکنون گفته شد برای نجات اقتصاد ایران در واقع تجمیع راه حلهای مطرح شده است 

آنطرف سکه اینست که کم و بیش  تمام پیشنهاد های اقتصادی برای نجات شبیه به هم هستند 

با یک تفاوت های شکلی و یا سازمانی بگونه ای که بعضی دانشمند معتقد به تاسیس ابر وزارتخانه اقتصاد هستند 

بعضی معتقد هستند باید یک گروه فرا جناحی برای اقتصاد تشکیل داد

صرف نظر از اسمها یک اشتراک نظر (نسبی ) در تغییر و شیوه کار بین دانشمندان اقتصادی کشور وجود دارد

در واقع هیچ چاره ای جز آنچه برای نجات اقتصاد ایران در این 26 قسنت راهبرد نجات اقتصاد ایران 

اعلام و نوشته شده است وجود ندارد ( توجه کنید برای نجات اقتصاد ایران توسط راه حل های بومی هیج راه دیگری وجود ندارد )

شاید خارجی ها راه حلهای که متضمن وابستگی ما باشد در آستین دارند 

نظیر دادن وام به کشور یونان و.......

در این قسمت لازم است کمی راجع به حوزه علمیه قم یا جامعه مدرسین قم صحبت کنیم

اکنون قم مرکز بزرگترین تجمع علمای شیعه تاریخ اسلام شده است

این جامعه علمی اخلاقی و فقهی در تاریخ شیعه بی نطیر بوده و هست

اما این جامعه علمی آنطور که باید قدر خود را بشناسد و آنطور که باید نقش آفرینی کند نکرده است

در واقع نقش اصلی آن مغفول مانده است

آری کوتاهی شده است ؟ 

بعضی سعی کردند از این ظرفیت عظیم برای درگیری های حناحی و داخلی استفاده کنند 

برخی سعی کردند برای خلاف کاری های خود از آن تاییدیه بگیرند

برخی سعی کردند از آبروی این جامعه بزرگ (علمای شیعی ) برای انتخابات گروهی و جناحی 

سوء استفاده کنند 

بگذریم عدم همبستگی کامل این جامعه و نداشتن هدف و راهبرد رسیدن به اهداف ( اسلامی اللهی) هم به این مسائل دامن زد

اما این حوزه بدلیل داشتن اساتید متعدد ( باید حوزه اساتید گسترش کمی و کیفی یابد)

اسلامی اکنون باید راهبرد برای جامعه اسلامی و حتی برای کل جهان اسلام تعیین کند 

اکنون لازم است با داشتن اطلاعات دقیق از هر دانشمند ایرانی و غیر ایرانی (مشخصات کامپیوتری)

کاری سترگ و سازمانی عظیم را درست کند

برای این منظور باید از دانشمندان جهان شیعه در سرتاسر جهان دعوت کند استخدام کند یک هسته مرکزی تعیین راهبرد و استراتژی رسیدن به اهداف عالیه شیعه تشکیل و تعیین مسیر کند(اتاق فکر)

( حالا کمی هم از وجوه شرعیه در این مسئله هزینه شود یا حقوق های چند میلیونی و حتی چند هزار دولاری پرداخت شود در مقابل هدف ها این هزینه ها ناچیز خواهد بود )

2- با تعیین چند اقتصاد دان اسلامی راهبرد و قوانین کلی اقتصاد شیعه را تعیین و تبیین کرده 

خواستار اجرایی شدن این راهبرد ها گردد

3- با تعیین کار گروه اساتید جامعه مدرسین برای نوشتن لایحه و قوانین اسلامی در زمینه بیمه بانکداری اسلامی و باید ها و نبایدهای بانک ها و بیمه ها را مشخص کند ( استخراج کند )

4- با گرفتن مواضع اسلامی فرا جناحی در کشور یک پشتوانه عظیم فکری اسلامی و سیاسی

ایجاد کند

5- برای حل مشکلات عظیم جامعه اسلامی ( ایران و جهان اسلام کمر همت و تلاش و استفاده از نیرو امکانات و آبروی اساتید )پا بیش بگذارد ( گوشه خلوت درس و تدریس کمی هم به سیره عملی نبوی و ائمه اطهار مخلوط کند آقایان درس خوانده اند که یک روز از این درسهای اسلامی و دریای معارف عملی خدا پسند دانه  و نبوی پسند انجام دهند )

6- راه بیرون رفت از مشکلات ارائه دهد.

7-این سازمان عظیم باید جای خالی دانشکده و اندیشکده راهبردی و استراتژیک اسلامی برای کل جهان اسلام پر کند ( جای خالی که دانشگاه الازهر و دانشکده های ملک فیصل نتوانست پرکند)

8- امروز تعیین راهبرد و تعیین جهت دانش آموزی طلاب و نحوه تحصیلات و دانش های مورد نیاز که باید بر روی ان کار شود مشخص نیست ( جهت دهی نشده )

لذا بعضا" دیده می شود سرمایه عظیم و زمان طلاب جوان به هدر می رود 

یک دفعه جوی در حوزه غالب می شود مانند مد لباس برویم طب اسلامی بخوانیم

بعد عده زیادی از استعداد های عالی به این سمت گرایش پیدا می کنند 

در حالیکه برای مهمترین پستهای سیاست گذاری اسلامی اقتصادی قضایی سیاسی هنوز نیروی کافی پرورش داده نشده و تازه کیفیت نیروهای پرورش داده شده  محل بحث است

9- جامعه مدرسین بزرگترین مسئولیت در این زمینه دارد سیاست گذاری تحصیل و پرورش نیرو های 

کادر ( اعضاء آموزش دیده سیاست اقتصاد قضاوت مدیریت فرماندهی سازمانهای فرهنگی و نظامی)

کاری که به امان خدا سپرده شده هر کس صبح از خواب زودتر بلند می شود یک مدرسه یا رشته یا 

فلسفه جدید در قم ( مرکز پرورش جهان شیعه) به نمایش میگذارد بعضا شبیه تئاتر خنده دار که در واقع گریه دارد می ماند

امروز بسیار خسران داریم از بابت این همه نیروی جوان و مستعد که بعضا" دانشگاه و مدرسه های عالی دنیا رها کرده و به حوزه آمده اند تا چیزی یاد بگیرند و شما برنامه ای برای پرورش آنها ندارید

یا اگر دارید بسیار کوچک و ناپخته است

شما برای این نیروی عظیم که مانند هزار سال گذشته به امان خدا رها شده اند چه کردید

برای رفع مشکلات جامعه چه کرده اید اکنون وقت شروع است

بیاید یک بار هم شده همت کنید ببینید چقدر در جامعه و بین مردم و رهبری عزیز هستید 

و در خواست های شما کار ساز است؟  

امروز نیز وقت عمل است من شک ندارم  اگر کل حوزه علمیه قم یک روز برپا خیزد 

و همگی به تهران و محضر رهبری شرفیاب شود 

و در خواست حل آجل مشکلات اقتصادی کشور تقاضا کند دست خالی به قم باز گردد.؟؟؟؟؟؟؟؟

این کار عظیم می تواند تفاوت فقه شیعی با سایر ین مشخص کند.

راهبرد نجات اقتصاد ایران (25 ) آقای نیلی و آخرین میخ تابوت اقتصاد

آخرین یادداشت چاپ شده از طرف آقای مسعود نیلی مشاور رئیس جمهور ( آقای روحانی )در روی خبرگذاری ها دیدم هم سخت خوشحال شدم هم سخت ناراحت؟

سخت خوشحال شدم از اینکه مسئولین اقتصادی کشور کمی بخود آمده اند و بعد از چهار سال اقرار می کنند که در وضع بسیار بدی هستیم (آش آنقدر شور شده که صدای آشپز هم درآمده است)

باید اعتراف کنم از اینکه اقرار کرده اید تنزل در آمد روستایی و شهری و بیکاری گسترده و همینطور مشکلات صندوقهای بازنشستگی نظام بانکی بحران آب و محیط زیست و قلت در آمد نفت ابر چالش های اقتصاد هستند که به سادگی قابل رفع نیستند 

بخصوص اینکه فضای فعلی بین المللی با آمدن ترامپ موقعیت مناسبی برای حل این مشکلات در اختیار ما قرار نمی دهد ( نشان از عاقل شدن برگزیدگان ما دارد) 

بله آقای نیلی هرچه را در بالا مطرح کرده اید با ضریب دو برابر قبول دارم و از شجاعت شما در مطرح کردن ان تقدیر می کنم

اما در قسمت دوم سخنان شما که خواستار کینه زدایی از سیاست شده اید

باید اعتراف کرد درخواست خوبی است اما چرا اینقدر دیر در واقع وقتی دارید این درخواست مطرح می کنید که مرگ از در وارد شده و مریضی که بر سر آن دعوا می کردید 90% درصد بدن او مرده است

آنوقت که برای انتخابات برهم انواع و اقسام اتهام دشنام و.... روا می کردید ( یا می کردند) از این قبیل سخنان خبری نبود

اینجا دقیقا مثل یک روستا می ماند در نزدیکی شهر پدری من یک روستا وجود دارد

سی سال پیش در آنجا انتخابات شورای ده برگذار شد دو طرف دعوا که فاقد درک فهم و تحصیلات

و بالاتر از همه فاقد سعه صدر ( شرح صدر اسلامی و قرآنی) بودند برای مطرح شدن و برنده شدن انتخابات شروع کردند به جار و جنجال و توهین اتهام به رقیب تا بازی را برنده شوند

اهالی روستا هم که زیاد توی باغ نبودند عده ای طرف گروه اول و عده ای طرف گروه دوم گرفتند

جنگ دعوا بسیار بالا گرفت این کوتوله های روستایی هر آنچه نباید بکنند کردند

هرچه نباید بگویند گفتند بالاخره یک گروه که عشیره و فامیل بیشتری داشت بازی را برد 

30 سال از آن انتخابات گذشته حتی دو رقیب اصلی کاندید شورا فوت کرده اند اما هنوز دعوا کینه و

لجاجت درگیری اتهام  دو گروه ادامه دارد ( بازی انتخابات ایران نیز کپی بزرگ شده همان روستا است) 

بسیار متاسفم که هنوز عاقلان قوم ( قم می توانست نقش حیاتی در این دعوا داشته باشد اما علما بیشتر نقش حاشیه و عافیت طلبی اختیار کردند در قضیه بانکهای  خصو صی و رباء نیز سکوت قم مجرمان  را مهاجمتر و عاصی تر کرد )نتوانسته اند صلح و دوستی بین دو گروه بر قرار کنند

درخواست دوم شما هم مورد تایید است (سیاست زدایی از اقتصاد )

اما دعوا دو گروه در روستا برای بدست آوردن نبض اقتصاد روستا بود 

و این دعوا غیر از دخالت رهبری در ایران چاره ای ندارد مگر ایشان یک یا چند آدم بیطرف بر این کار بگمارد وگرنه مدعیان عقب نخواهند نشست

 و این نیمه جنازه ( اقتصاد ) هر کدام به سمت خود می کشند در واقع معتقد هستند این مرده را به ما بدهید خوبش می کنیم

و قسمت آخر در خواست هم مورد تایید است ( سخنرانی زدایی از سیاست گذاری )

اما با این آرایش که دهاتی های آن روستا ( جناحهای سیاسی کشور ) دارند این نیز امکان پذیر نیست کاش راه حل این کار را هم پیشنهاد میدادید

من پیشنهاد خودم در این باره هم دخالت رهبری است یک یا گروه بیطرف مسئولیت به عهده بگیرد

با پیشنهاد های فاقد راه حل 

باید منتظر کوبیدن آخرین میخ بر تابوت ( اقتصاد ) بود