راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران (24) سوپاپ تخلیه تغییر و توبیخ

در کشورهای اسکاندنیا قانونی وجود دارد که اگر تعدادی از مردم ذیل یک نامه را امضاء کنند تا به آمار خاصی برسد آنچه در خواست شده در آن نامه قانونا" الزامی باید انجام شود

فرض کنیم در یک شهر صد هزار نفری ده هزار امضاء برای برکناری و توبیخ هر مقامی در آن شهر سندیت دارد

حتی شهردار یا فرماندار اگر چه بیشتر امضاء جمع آوری می شود برای تغییرات قانون آن هم معتبر است اگر صد هزار امضاء جمع شود یک قانون به مجلس آن کشور عودت داده می شود برای تغییر یا کنسل شدن 

حتی ذر بعضی  کشور ها یک میلیون امضاء قانون اساسی آن کشور تغییر می دهد

این قانون چند مزیت دارد 

1-اول اینکه مسئولین درج یک کشور که معمولا در حالت هپروت سیر می کنند 

(بعلت بادمجان دور قاب چین ان که مرتب دستمال تعریف و تمجید بدست دارند طرف از حالت عادی خارج میکنند طرف فکر می کند همه از او تعریف می کنند نقل است در یکی از تظاهرات بر علیه شاه مخلوع یکی از فرزندان بزرگ او از خیابانی گذر می کرده به همراهان می گوید اینان دارند از پدر من تعریف میکنند همراه مربوطه می گوید نخیر دارند  بر علیه شاه تظاهرت می کنند ایشان قبول نمی کرده )

کمی از وضع مردم مطلع گردند

2-تمام مقامهای درجه دو و  سه می فهمند آنکه باید پسندشان کند مردم هستند

3- سوپاپ اطمینان و آژیر خطر هستند نشان می دهد کجا مردم حساس هستند

4- نشان کامل نوعی همفکری اجتماعی و باز کردن گره ها با دست است

نیازی به باز کردن با دندان گره ها نیست 

5- این نامه ها تضمین می کند حقوق اقلیتها و کارگران بخش خصوصی و

 استانداران از کارهای حساسیت بر انگیز جدا می کند اینقدر این نوع اعتراض و در خواست منفعت دارد 

که شاید توزیع پنج برابر یارانه بیشتر اینقدر منفعت نداشته باشد 

6-پیشنهاد میکنم مجلس با قید سه فوریت این قانون تصویب کند تا از سوء استفاده ضد انقلاب 

از نارضایتی ها جلو گیری گردد 

7- این پیشنهاد از طرف مجلس باعث می شود توپ تغییر به میدان مجلس بیفتد و همینطور 

این درخواست های مردم بصورت لایحه و قانون توسط مجلس تهیه و تصویب گردد

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 23 ) ناهنجاری و مشکلات محلی را امنیتی نکنید

ک راهی که دیکتاتورها انتخاب می کنند تا سر و صدا بلند نشود تهدید و تطمیع   و امنیتی کردن هر مشکل کوچک و محلی است 

رضا خان در این موضوع ید بیضایی داشت هر اعتراض با نیروی نطامی سرکوب میکرد 

اگر مردم معترض شوند اشغال این محله خوب جمع آوری نمی شود بلافاصله  چند تا آجان اسب سوار به آن محله ارسال می شد 

بعضا سفارش هم می شد یک زهر چشم از مردم محله بگیرید کسی نطق نکشد

خوب آمدن چند آجان همان زدن ضرب و شتم کردن چند نوکر یا کاسب محلی و حتی شکستن دست و پا و دستگیر کردن چند نفر همان بعد هم موضوع را امنیتی می کردند

بر علیه رضاخان شورش کرده اید بر علیه حکومت حرف زده اید؟

آقا چرا بیخود شورش را در می آورید ؟

این منطقه یک مدیر نظافت محلی شهرداری و چند رفتگر برای رتق و فتق امور نیاز دارد ( یعنی دارد اما کارشان را خوب انجام نداده اند)

این مدیر محلی باید باز خواست شود (اگر نمی توانی خوب کارکنی فورا مدیریت تحویل بده کسی دیگر بیاید کار خوب انجام دهد

حالا جمهوری اسلامی هم دست به شایسته سالاری نزده است

در خیلی جاها ( مدیران ناشایست ) دست به همین حرکت رضاخانی می کنند

این شیوه و روش حکومت داری نیست 

سری به شیوه مدیریت امام علی (ع) بزنید شبانه بازرس مخفی گزارش کوتاهی ابلاغ میکرد همان شبانه حکم برکناری مدیر منطقه صادر شده بود

این میراث شوم رضا خان دست از سر ایران بر نمی دارد.

این دست پخت نالایقان محلی است چرا باید اعتراض چند راننده کامیون به بارنامه امنیتی شود

چرا باید نماینده رانندگان به جرم اقدام علیه امنیت کشور زندانی شود

از لحاظ حقوقی هم اشکال قانونی دارد

اگر یکی مرتکب جرم اقدام علیه امنیت کشور کرده همان مدیری است که کارش را خوب انجام نداده است

اگر شما بجای اینکه برای مردم داغ و درفش بکشید هر معترض دستگیر و زندانی کنید

از روز اول هر مدیر کوچک که کارش  درست انجام نداده است به وزارت اطلاعات و امنیه خواسته

بودید 

تمام مدیران از ترس بازخواست کارشان را بخوبی انجام می دادند اصلا اینقدر مشکلات نداشتیم

چون هر کس برای مدیریت پیشنهاد می کردند بلافاصله از سرانجام کار می ترسید

البته در تنبیه کم کاران و بی عرضه ها هم باید عدالت رعایت کرد

حالا انباشته زیادی از ندانم کاری و مشکلات که نتیجه 30 سال گزینش نالایقان است جمع شده 

باید با یک اخطار سراسری به مدیران همان مجموعه رتق و فتق شود یا بلافاصله بر کنار شود

و گرنه باید منتظر بود مردم روستای قشلاق برای درست جمع نشدن زباله اشان جلوی مجلس شورای اسلامی تظاهرت کنند

یا بروند جلوی درب خانه رهبری تظاهرت کنند 

چرا چون جمهوری اسلامی نشان داده فقط در این دو جا است که حساسیت به خرج می دهد و اقدام می کند

نباید گذاشت کار به آنجا برسد

باید سلسله مراتب رعایت شود

اگر مردم به ده داری رجوع کردند ده داری عکس المعل مناسب نشان نداد 

بروند بخشداری و اگر بخشدار به موضوع رسیدگی نکرد ( فاجعه است آقا شما آنجا چه کاره هستید)

همینطور فرماندار باید عکس المعل نشان دهد وگرنه همگی برکنار و نسبت به کم کاریشان مورد توبیخ و حتی تنبیه و شاید هم زندان محکوم شوند 

آنوقت من قول می دهم ظرف یکسال ببینید چه موج عظیمی از اصلاح و ترمیم خرابی ها  بوجود می آید 

شیوه حکومت داری رضاخانی آل سعود با اسلام فاصله از زمین تا آسمان دارد.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 22 ) موانع انسانی یا طبیعی یا خیانت

امروز لزوم نجات اقتصاد ایران بر هر ایرانی و مسلمانان جبهه مقاومت یک درخواست و تکلیف است

اما چرا خبری نیست؟

ما با دو گروه موانع روبرو هستیم 

1- موانع طبیعی مانند کم آبی خشک سالی نبود سرمایه یا نبود نیروی انسانی ماهر ( این مشکلات همیشه بوده اند آما این موانع در مقابل خواست انسانی شکسته می شوند قابل تامین یا قابل جبران هستند پس نقش آنها اساسی نیست فقط تاثیر گذار هستند)

2- نیروی انسانی مخالف توسعه که آنها هم دو گروه هستند یا نا آگاه هستند و اطلاعات کمی دارند معمولا این گروه نقشی زیادی در تصمیم گیری ندارند گروه دوم انسان های هستند آگاه و نوعا  تحصیل کرده خارج رفته آکادمی دیده

از مسئولین کشور اینان نقش اساسی دارند اینان هم دو گروه هستند یا بعلت تحصیلات غربی و نحوه تفکر اعتقادی به تلاش سخت و پیروزی ندارند 

 یا نه دارند اما عمدا"با آن مخالفت می کنند یعنی به خاطر مسئله ای خاص نمی خواهند کشور رشد کند ان مسئله خاص کجاست آن خیانت است

و این خیانت خیلی نقش اساسی در عدم موفقیت اقتصادی ایران دارد و داشته

نگاه کنید به جنگ دوم خلیج فارس فرمانده هان عراقی در مقابله با لشکر کشی آمریکا خود را فروخته بودند به آنها و خانواده های آنها پیشنهاد 500 هزار دولار وجه نقد و گرین کارت آمریکا داده بودند

 یکی از آن افسران پس از ده سال در کتاب خاطرات خود نوشته به من گفتند در مقابل این همه پول و ویزای آمریکا شما فقط دستور حمله نده و پس از درگیری بلافاصله محل خدمت خود را ترک کن

 اظهارات بر ملا کننده عدم تحرک خط نخست نظامیان عراقی در نبرد بود

آنها مرتب به سربازان می گفتند هنوز دستور حمله نرسیده است   

بیش از یکصد بیست فرمانده صدام پس از شروع جنگ در امریکا مستقر شدند

امریکا ید بیضایی در خرید افسران جبهه نبرد دارد چه اقتصادی چه نظامی دارد متاسفانه در ایران هیچگاه از تعداد مسئولین ایرانی که به آمریکا رفتند آمار اعلام نشد

اما کسانی که براثر دریافت رشوه و پولهای زیر میزی ثروتمند شده و کشور ترک کرده اند کم نیستند

بخصوص تعداد زیادی از مهاجران ایرانی اصل کانادا؟

اکنون چه تعدادی در حال خیانت هستند

چه کسانی خیانت کرده اند 

بگذارید کمی پرده را بالاتر بزنم اکنون سلاح شلیک به راه افتادن اقتصاد دست بانک مرکزی و وزارت اقتصاد است چرا شلیک نمی کنند 

اکنون قریب یک ماه است سکوت مطلق در حوزه کسب کار حکم فرما شده دریغ از یک فرمان صوری یک حمله صوری 

چند وقت دیگر خواهیم دید امثال آقای خاوری در کانادا و آمریکا مشغول بازدید از آبشار نیگارا هستند 

آنوقت چه کسی پاسخ گو است 

اکنون مراقب باشیم هستیم خیر ؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران (21) 30 سال توهم رشد و توسعه

درست وقتی انقلاب ایران پیروز شد آمریکای ها رسما اعلام کردند 

" آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد "

این واقعیت و انتظاری (به حقی ) بود که دنیا پس از انقلاب از ایران انتظار داشت

مردمی سخت کوش که صبح زود بیدار میشوند و تا شب تلاش می کنند غیر از این هم نباید باشد

اما در عمل بلا فاصله نا آرامی ها در غرب (کردستان) جنوب ( خوزستان ) بعد هم شمال ( آمل)

و داستان جنگ تحمیلی هشت ساله و شورش  مجاهدین خلق و..........

انقلاب را سخت تا سال 1367 پایان جنگ در گیر کرد پس از آن تا امروز سی سال و هشت دولت سر کار آمد همگی ادعای زیادی داشتند

اما امروز که به گذشته نگاه می کنیم هیچ کاری برای رشد و توسعه کشور انجام نشده که هیچ شرایط هم بسیار سخت تر شده است برای شروع

تمام وزرا سر کار آمد تحصیلات غربی داشتند اصلا نگرش ما باید در اینجا بسازیم وجود نداشت 

این زمزمه ها فقط مخصوص دولت شهید رجایی بود بس 

بعد از آن همه وزرا اقتصادی کشور (مادر خرج شده بودند برای تدارکات چی "رئیس جمهور") فکر تهیه مخارج دولت بودند لذا یک تحصیل کرده غربی فقط همانطور که درس خوانده بود می توانست عمل کند که کرد

همگی در مجموع فقط نفت فروختند و یا بازار نفت خوب نبود پشت درب اداره دارایی برای افزایش مالیات خوابیدند تا هزینه روبه افزایش کشور تامین کنند

آنروز 36 میلیون نان خور داشتیم امروز 80 میلیون + 3میلیون مهاجر عمدا" افغانی

آنروز با 6/5 میلیارد دولار عایدی نفت هم میشد کشور اداره کرد

امروز با افزایش جمعیت و افزایش بدنه دولت به سه برابر با حقوق های نجومی و هزینه ها بالا رفته 

کمتر از 150 میلیارد عایدی نفت (گدایی ) خواهد بود 

اما نه دولت برای توسعه برنامه داشت و نه مجلس بیشتر از در گیری های سیاسی کاری کرد

نتیجه ملت هم سرگردان تمام سرمایه ها هم یا هرز رفتند یا از کشور خارج شدند 

کسی به ملت نگفت آقا باید دست روی زانوی خودت بگذاری بلند شوی

ما یاد نگرفتیم تا خود مان تولید نکنیم رشدی در کار نیست با دلال بازی زمین گران کردیم خوردیم با دلال بازی حنس از خارج کردیم دست به دست کردیم روی اش سود ها نجومی کشیدیم خوردیم

بعد از برجام هم مکرر در گوش ملت خواندند سرمایه گذاری خارجی 

هیچ خارجی برای کارگری که در روز هفت دقیقه کار می کند

و دولتی که 25% درصد مالیات تولید می خواهد بگیرد و ده درصد مالیات ارزش افزوده شهرداری که طی چند سال 170 برابر عوارض تابلو کسب و غیره اضافه کند و از همه بدتر کارمندان فاسد پول نخواهد آورد

مگر در زیر قضیه یک ساخت باخت باشد

پس سرمایه خارجی هم در کار نخواهد بود

قیمت نفت هم افزایش پیدا نخواهد کرد آمریکا روزی ده میلیون بشکه استخراج داخلی اش را (از لایه های سنگی متورق افزایش داده به همین نسبت از واردات کاسته است

دولت هم حی حرف می زند چنان خواهیم کرد چنان خواهد شد هیچ خبری نیست

باید رفت خاکهای مزار  سرداران شهید جنگ را کنار زد و گفت شما چکار گردید که شد

اگر امثال شهید تهرانی مقدم می رفتند درب هر کشور خارج التماس می کردند آیا به ما تکنولوژی ساخت نحوه تولید نحوه شلیک موشک می دادند به خدا نه؟

اگر دست روی دست می گذاشتند آمروز چه وضعی داشتیم مانند زمان صدام حسین باید می رفتیم 

این کشور آن کشور بقول آقای ظریف حتی یک کشور حاضر نمی شد حتی یک موشک به ما بدهد

امروز هم همین داستان است قرن آینده به کسی نان مجانی نخواهند داد

هر ملتی که کار کرد نان از قبل مغز و بازوی خویش می خورد و گر نه هیچ ؟

صد سال آینده برای ایران شش هزار ساله بسیار حیاتی است 

سرزمینی خشک آب و نفت و سرمایه های انسانی و مالی اش از بین رفته است

( شش میلیون ایرانی متخصص با سرمایه ظرف چهل سال گذشته از کشور خارج شده اند)

تمام آنچه بنام رشد و توسعه در سی سال گذشته تبلیغ شده و میشود در واقع هیچ است

ما مانند زمان صفویه و قاجار فرش و خشکبار صادر می کنیم به مفت

فروشنده مواد خام (معدن و نفت) هستیم به قیمت بسیار پایین

نیروی انسانی تحصیل کرده را مجانی به آمریکا و اروپا صادر می کنیم

یک پاکستانی یا مصری یا هندی در خارج کشور کار می کند سالانه مقدار زیادی ارز به کشورش  می فرستد اما ایرانی وقتی در خارج مستقر شد تمام بندهای فامیلی و حتی پدر مادری قطع می کند

روزگار ما در صورت عدم تغییرات (سریع و انقلابی ) بسیار بدتر خواهد شد

من یک توصیه ای به مسئولین کشور دارم حداقل راه را برای مردم باز کنید

یک منطقه فرض کنید می خواهید بدهید دست خارجی ها

بدهید دست ایرانی ها بگویید هیچ چیزی برای 30 سال آینده از شما نمی خواهیم نه مالیات نه عوارض نه ........... بروید آن منطقه را آباد کنید          

راهبرد نجات اقتصاد ایران (قربانی می شود پای منافع عده ای خاص )

هشت سال پیش متوجه باخت عظیم اقتصادی کشور شدم لذا سخت در پی راه حل افتادم 


با توجه به اینکه در زندگی اقتصادی خودم افت خیز زیادی داشتم بعد از تحقیق بسیار به این نتایج پیشنهادی رسیدم 


در سال1393 قسمت عظیمی از این تحقیق آماده ارائه بود اما عدم همکاری روزنامه ها باعث شد نتوانم آنرا منتشر کنم


به این نتیجه رسیدم مطالب طی یک کتاب چاپ کنم


اما چاپ کتاب هم سرمایه انتشار نیاز داشت برای تدوین  و مجوز چاپ که همگی زمان بر بود


تصمیم گرفتم از طریق اشخاص مطرح و معروف کمک بگیرم تا آنها برای ارائه طرح کمکم کنند


دریغ از یک همکاری کوچک آقایان وقت همه کاری داشتند اما دریغ از یک توجه کوچک


در سال 94و 95 به دفاتر بزرگان کشور و روزنامه های کشور نامه های زیادی نوشتم دریغ از یک همکاری یا حتی یک اظهار همدردی


دولتی ها هم قاطعانه با مطرح شدن و چاپ آن در نشریات خود مخالفت می کردند


بقیه هم فکر می کردند این مطالب ممکن است نان آنها را آجر کند


از دفاتر مسئولین هم خبری نشد؟ 


اصلا" شک دارم که به اطلاع مسئولین (درجه یک نظام) رسیده باشد


گویا مسئول دفتر ها بازار گرمی دارند


حتی برای یکی از کانال های تلویزیون و رادیو هم تلاش کردم  ابتدا استقبال شد اما ظاهرا حضور در برنامه های آنها هم نیاز به پارتی و معرف دارد


روزنامه ها هم فقط تریبون هم حزبی ها شده اند غیر از خودی ها به کسی راه نمی دهند


حاضر ند هزاران فحش  بد و بیراه به رقیب بنویسند اما دو تا کلام برای منافع ملی جا نداشته باشند 


اگرچه ناگفته نماند یکی از آنها حاضر شد بصورت رپرتاژ آگهی چاپ کند 


که با اعتراض من روبرو شد به ایشان گفتم مطرح کردن این مطالب نه تنها سودی برای من ندارد


احتمالا مرا دچار مشکلات بیشتری خواهد کرد اما منافع ملی حکم می کند شما همکاری بفرمایید


ایشان فرمودند ( منافع ملی کیلویی چند است) هزینه پرسنل روی زمین مانده است


یعنی رکود و بی پولی چکار که نکرده است


حالا اگر همین طور پیش برویم چه خواهد شد


حتما همه چیز فروشی خواهد بود حتی منافع ملی؟ (در واقع  پای بی پولی قربانی شود)


از ابتدای سال 96 با پیشنهاد یکی از دوستان تصمیم گرفتم بصورت وبلاگ این مطالب منتشر کنم


اما تایپ کردن انگشتی من و خلاصه کردن مطالب باعث شده انتظار مورد نظرم حاصل نشود




اما از خوانندگان و عزیزانی که با مطرح شدن موافق هستند به این مطالب دسترسی پیدا کرده اند 


درخواست همکاری جهت معرفی مطالب به دوستان و دیگران دارم تا شاید این تابو دولتی روزنامه ای


جناحی  مخالف مطرح شدن این مطالب شکسته شود ( عده ای سخت مخالف انتشار آن هستند


اگرچه بهانه های واهی نظیر توقع مردم بالا می رود و در جامعه بحث و....زیاد میشود)


اما واقعیت در این نکته خلاصه می شود اینان به مردم میگویند نیست نمی شود  سرمایه نداریم 


همه راه حل ها را آزمایش کرده ایم ...... ما خود آخر خط ایم ( اما در واقع )


می خواهند وضع به روال گذشته باشد تا همچنان ماهی برای خودشان صید کنند؟


به نوعی حاضر نیستند مساوات همگان در دریافت تسهیلات و امتیاز های عطا شده بپذیرند


(تمام خاصیت این راهبرد نجات اینست که همگان را در دریافت امکانات و تسهیلات مساوی می بیند) 


آنچه به نظرم می آید این مطالب بسیار برای کل مردم ایران مفید مثمر ثمر و راه گشا می باشد


حتی اگر یکی از پیشنهادها اجرایی شود منافع عظیمی برای آحاد مردم ایران دارد