راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 544 ) عوامل روانی که موجب شکست دولت در کنترل تورم شدند؟

دولت سیزدهم یکی از سخت ترین ماههای بعد از انتخابات را می گذراند با تورم 53 درصدی که بالاترین نرخ تورم در تاریخ 50 سال اخیر ایران  روبرو شده است .

تورمی که حتی در دولت روحانی و اقدامات جهنمی ترامپ هم سابقه نداشت؟

مشکل کجاست ؟ چند موضوع مفقود شده در دولت رئیسی وجود دارد که شخص رئیس جمهور و دولت بی تجربه آن از اهمیت اساسی آنها غافل هستند.

در حالیکه کشور بیش از هر موقعی نیاز به سرمایه گذاری بخش خصوصی دارد دولت مرتب دارد امنیت هرگونه سرمایه گذاری به خطر می اندازد؟

اولین موضوع باز می گردد به وجود امنیت روانی در بازار صنعت تولید و کشاورزی این امنیت روانی به کلی مخدوش و سلب شده است؟

دقیقا این امنیت روانی بوسیله دولت و شخص رئیس جمهور مورد خدشه نا خواسته قرار گرفته است؟

درست مانند پزشک تازه کاری که برای بهبود بیمار اورا به شدت می ترساند تا بیمار بیشتر به حرف او گوش کند. به نسخه های او عمل کند اما در عمل این ترس باعث وخامت بیشتر مریض می گردد.

بیمار نیاز به دلداری دارد نیاز به امید و خوش رویی دارد بیمار نیاز به مداوا گری حاذق صبور آینده نگر دارد این ها اولین شیوه برخورد با یک بدن مجروح جسمی و یک مجروح روانی است که در دولت سیزدهم مفقود اصلی به شمار می رود.

آنچه مرتب از رسانه های دولتی منعکس می گردد عکس این الهام التیام بخشی است مرتب تهدید مرتب اخطار مرتب خط و نشان کشیدن است که روانه   بازار و اقتصاد کشور می شود؟

اداره دارایی مرتب دارد تهدید می کند کارتخوانها باید به مراکز مالیاتی وصل شوند حسابهای شخصی باید از حسابهای جاری مجزا گردد فرار مالیاتی داریم ؟

درست اول تشکیل دولت سیزدهم این حرکت ناشیانه رسانه ای شد با غفلت بخش روانی و مشاوران دولتی هر روز در بادکنک آن دمیده شد و هر روز بخش بیشتری از جامعه را زیر بمباران خبری خود قرار داد متاسفانه رسانه های نوشتاری و اصلاح طلب هم در این ترس و وحشت جامعه تورم زده و هراسان بیشتر و بیشتر دمیدند؟

نتیجه بسیار دردناک و خسران بار بود سرمایه های زیادی راه فرار از بازار در پیش گرفتند از سرمایه گذاری منصرف شدند سرمایهای فراری از تولید از صنعت از بازار از ساخت و ساز وقتی فرار می کنند به کجا پناه می برند یا به زیرزمینها و اقتصاد زیر زمینی می روند یا به خارج از کشور نتیجه هر دو برای کشور فاجعه است؟

بارها گوشزد کردیم اکنون وقت جراحی ارز ترجیهی 4200 تومانی نیست اما هیچ گوش شنوایی نبود آقایان عزم جزم کرده بودند تا اقتصاد کشور دچار وحشت کنند؟

حتی به لفافه گفته بودم حتی اگر شده شما جنازه این مترسک در مزرعه و جالیز اقتصاد ایران نگاه دارید .

اکنون هنگام  مالیات افزودن نیست اکنون موقع پلیس بازی در آوردن نیست اکنون موقع خط و نشان کشیدن نیست اکنون موقع تغییرات پایه های مالیاتی نیست تمام اقداماتی که شدیدا به ضرر دولت تمام شد؟

اکنون وقت افزایش حقوقهای 57 درصدی نیست بخش خصوصی توان چنین افزایشی ندارد بخش خصوصی خود مصدوم و مجروح بزرگ این تصادف بزرگ تحریم است ؟

اکنون وقت تخفیف دادن دولت است بخصوص اینکه این تخفیف ها بتواند چرخ اقتصاد کشور را به راه بیندازد؟

مانند ساخت و ساز مسکن مانند سرمایه گذاری در صنایع مانند سرمایه گذاری در تولید محصولات دامی و کشاورزی ؟

این برنامه ها می تواند چرخ تولید به گردش در آورند می توان به شرح ذیل برنامه دولت باشند.

1- معافیت کامل مالیاتی ساخت مسکن در سه سال آینده

2- معافیت 30 درصدی عوارض شهردای ها برای  جواز ساخت مسکن

3-معافیت مالیاتی برای واردات مواد غذایی از امروز تا دوسال آینده

4-معافیت کامل عوارض گمرکی و مالیات برای ورود ماشین آلات صنعتی

5-معافیت کامل عوارض جواز ساخت هر گونه کارخانه دامداری مرغداری 

6-معافیت کامل برای شرکتهای کشتیرانی و حمل نقل بین المللی

7-معافیت کامل مالیاتی برای شرکتهای صادر کننده 

8-معافیت کامل برای شرکت های وارد کننده دارو و تجهیزات پزشکی

9-معافیت کامل برای سه سال اول تولیدات شرکتی و کارگاهی

مشکل بعدی نیز در حوزه مجوزات شروع کسب کار و تولید است با همه تبلیغاتی که دولت سیزدهم برای آسان گیری کسب کار و تولید داده بود در عمل هیچ کار مفید و عملیاتی موثری انجام نشد؟

درب در همان پاشنه بهانه گیری و ممانعت تراشی سابق می چرخد که هیچ به علت افزایش تورم و مخارج سهم رشوه گیری و اشکال تراشی به شدت افزایش یافته است.

تبلیغاتی که انتظارات بخش خصوصی را باعث شده بود اینک با نا امیدی روبه بسته شدن هستند؟

سفزهای استانی و تخصیصهای بی پشتوانه هم مزید بر علت شده اند؟

اصولا دولت مبالغ عظیمی بودجه تخصیص نا یافته یا پرداخت نشده را در برنامه خود دارد فشار مضاعف به سیستم مالیات ستانی یا عوارض گیری نتایج برعکسی را بر زمین باقی می گذارند.

باید توجه داشت که بخش خصوصی خود از تغییرات اقتصادی به شدت زیان دیده و بعضا با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته است حالا فشار بیشتر به بخش خصوصی می تواند شیرازه کار از هم بگسلد؟

دولت اکنون فاقد ابزار و نیرو و توانایی کامل برای وصول مالیات بیشتر از این سیستم و قانون جاری مالیاتها کشور است.

لذا برای وصول بیشتر دست به تهدید مودیان مالیاتی زده بعضا نگاه خود پرداختی از مودیان دارد.

در حالیکه آنان که در تور مالیاتی دولت گرفتار شده و هستند بیشتر بخش متوسط و ضعیف اقتصاد ایران هستند که مکان ثابت و پرونده مالیاتی دارند.

در حالیکه دانه درشت ها مکان متغییر غیر ثابت زیر زمینی و غیر شفاف دارند.

اصلا تور صیادی اداره دارایی قادر به صید آنان نیست.با قوانین جاری و سیستم فعلی لذا به خاطر آنان که پشت پرده هستند اینان که جلو چشم هستند تنبیه کردن کار اشتباه و زیانباری است که دولت دارد مرتکب می شود؟

اصولا قوانین مالیاتی ایران کپی قوانین غربی با مبالغ وصولی عظیم و خیالی هستند تا 25 درصد که غیر قابل وصول و غیر قابل اجراء می باشند.

قوانین قدیمی غیر قابل انعطاف و غیر عملیاتی؟

نوشته شده اند برای کاغذ نه برای اجراء

مانند آرزوهای توسعه ای که نوشته و عمل نمی شوند؟

آقا شما از تمام پول در گردش کشور نیم درصد مالیات بگیرید یعنی یک دویستم هر گردش مالی مالیات وصولی کشور به سه برابر کنونی افزایش خواهد یافت؟

گماردن چند حزب الهی در راس کارشناسان مالیاتی و تشخیصی راه به ناکجا آباد خواهد بود با زیانهای هفت برابری .

دولت باید هرچه زودتر نسبت به تغییرات اساسی در ترکیب وزیران و کارمندان ارشد خود اقدام کند وگرنه با سر شکستگی استیضاح و برکناری همین نتیجه رقم خواهد خورد.

بخصوص بخصوص فقدان یک  استراتژیست اقتصادی سیاسی روانی و مشاور بلند پایه کاملا مشهود است.

فقدان چنین عنصری اکنون از نان شب برای دولت واجبتر است؟

مشکل اساسی اینجاست که جمع دولت خود را کافی دانا و کامل می داند در صورتی که چنین نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

آقای رئیسی این جوانانی که تحت نام دولت دور خودت جمع کرده ای نیاز به یک پیر باران دیده تجربه کرده و کاری دارند تا ترمز تندروی و خام پنداریشان را بگیرد بدون چنین مشاوری امکان موفقیت دولت غیر ممکن است؟

نظرات 1 + ارسال نظر
ivan یکشنبه 26 تیر 1401 ساعت 17:21

سلام دکتر
راجع به بند 5 که رشته تخصصی بنده هست و مجوزات دامداری و مرغداری سروکار دارم
شما فکر می کنید هزینه اخذ مجوزهای یک واحد یه چند صد میلیون تومان برسد؟؟؟
کارشناسان نظام مهندسی کشاورزی برای صدور مجوز و تشکیل و صدور پروانه تولید یک مرغداری در مجموع کمتر از یک میلیون تومان دریافت میکنند.
چنینی نیست که مثل گمرک یا شهرداری فله ای پول دریافت کنند.
در ضمن برای دریافت مجوز تغییر کاربری زمین اگه کارشناسان امور اراضی در استان رشوه دریافت کنند(خودشان حق الزحمه و مشاوره میگن)اون دیگه به کارد و میزان گوشت و فصل سال دارد ولی اونم فکر نکنم بیشتر از بیست سی میلیون تومان باشد.
چیزی که شما کمتر بهش توجه کردید نابودی جمعیت محلی دام وطیور در سالهای قبل هست.که نیازی به واردات نهاده دامی از خارج نداشت و معمولا ما توی منزل نون خرد و سبزیجات و غذای اضافی رابه اونا میدادیم و در عوض گوشت شیر تخم مرغ خیلی ارزان بدست میاوردیم.
بعد از اون ورود بیماریهای دامی و مرغداری بواسطه واکسنهایی خارجی که الوده به گسترش بیماریهای جدید و ایجاد خسارت هستند هم نپرداخته اید.
شما برای یک مرغداری یکصد هزار قطعه ای با وزن سه کیلو و مصرف دان تا پایان دوره هر قطعه هشت کیلوگرم و مصرف سوخت برای گرمایش و مصرف برق حساب کنید با پرورش بومی آن
امیدوارم شمرده و کوتاه در مورد همین بند توضیح داده باشم و سایر بندهایی که مرقوم فرموده اید اگه دوستان کارشناس هستند جواب بندهند و اگر جوابی داده اند لطفا مثل صدا و سیما سانسور نفرمایید شاید نظری باعث جرقه مثبتی شد.
هر چند تا حالا منکه وبلاگ را پیگیریم نظرات را ندیده ام

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.