راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 530 ) بررسی آزاد سازی قیمتها توسط دولت سیزدهم .

هفته گذشته دولت سیزدهم با واریز یارانه 300 هزار و 400 هزار تومانی برای هر شخص اقدام به آزاد سازی قیمتهای مرغ تخم مرغ روغن  لبنیات زد این اقدام پس از آزاد سازی نرخ آرد صنعتی برای نان باکت و ماکارونی و شیرینی بصورت توالی انجام گرفت .

هر دو نشان از یک شتابزدگی و سرعت عمل دارد.

پیام این حرکت در بازار سرمایه و بازار کشور یک تلقی قطعی از افزایش نرخها و تورم جدید را تلقین و تفهیم کرد.

این دو حرکت همزمان با افزایش دو هزار تومانی قیمت ارز موجی از افزایش نرخها را بصورت سونامی ایجاد کردند.

در واقع شاهد ریزش مقاومت دولت در مقابل تورم بودیم نوعی تسلیم گرایی و دست کشیدن از شنا کردن در خلاف جهت جریان آب را شاهد هستیم.

دولت سیزدهم یک خصوصیت نسبتا جوانتر و فعالتر نسبت به دولت روحانی داشت اما همین جوانی و ناپختگی و فقدان پیران تجربه دیده باران دیده کار دست دولت داد.

خود باعث و بانی شکل گیری تورمهای جدید شد؟

کیست که نداند افزایش قیمت مواد خوراکی فقط در چهار قلم باقی نمی ماند.تمام اقلام متاثر و حتی جایگزین با نرخهای افزایشی روبرو خواهند شد.

افزایش شدید نرخ سیب زمینی بادمجان کدو سبز ناشی از افزایش نرخ گوشت مرغ و ماکارونی است.

اولین آثار این گرانی ها در ساندویج فروشی ها و تهیه غذا رستورانها و هتل ها قابل رهگیری هست

این صنوف بعد از سه سال کرونا داشتند دوباره پا می گرفتند که آثار این گرانی مواد غذایی مجددا آنها را به قهقرا خواهد برد با توجه به تعداد صد هزار تایی هر کدام در واقع سیصد هزار واحد صنفی دچار مشکل و سرگردانی خواهند شد؟

با احتساب خانواده ها 3/5 نفر عضو هر واحد بیش از یک میلیون نفر صاحبان اماکن فروش غذا و ساندویچ و احتساب کارکنان حدود سه میلیون نفر دچار مشکلات در محل ارتزاق خواهند شد بلاشک مصرف کننده مواد غذایی آماده در کوتاه مدت تغییر روش خواهد داد یا اصلا قید ساندویچ و رستوران خواهد زد یا مقدار و دفعات رجوع کاهش خواهد داد کار باری که هم اکنون هم با مشکلات زیادی سرپا مانده است احتمالا شاهد تعطیلی مراکز بیشتری خواهیم بود بخصوص در نواحی جنوب شهر.

همینطور شیرینی پزی ها و سوهان فروشها کارخانه های مربوطه که مصرف روغن آرد و غذا را دارند 

در واقع کل صنایع مواد غذایی شامل 3000 شرکت رسمی و همین تعداد کارگاه معادل 3500 واحد دچار مشکلات عدیده خواهند شد و اشتغال 500 هزار نفری این صنایع هم تجربه بیکاری بسته شدن یا کم کردن نیروی کار تجربه خواهند کرد.

اصلا ستون اصلی فروش ساندویچ در قلب ایران ثروتمند ترین شهر ایران برحول فلافل می چرخد بیش از 70 درصد فروش ساندویج و غذای بیرون بر همین فلافل تشکیل می دهد که روغن در قیمت آن نقش اساسی دارد و ارزانترین ساندویچ قابل عرضه بازار بود که با این اقدام از دور خارج می شود 

همین افزایش به صورت پلکانی و تورم افسار گریخته در تمام بازارها شاهد هستیم.

نوعی شتابزدگی عمل زدگی و خودکامگی در دولت سیزدهم شکل گرفته که ناشی از سرزنش و فشار روانی جناح اصلاح طلب و فشار اقتصادی ناشی از تحریمها در تشدید آن است

در واقع مخالفان دولت لحظه ای از فشار رسانه ای روانی سیاسی دریغ نمی کنند .

اگرچه این هم از انفجار مین های کار گذاشته توسط دولت روحانی است که نصیب دولت سیزدهم می شود.

قسمت نان و آرد آن هم انفجار ترکش های جنگ اوکراین در تهران است.

دولت سیزدهم می توانست هر دو انفجار تخفیف یافته تر عاقلانه تر برگذار کند.

نباید از حق گذشت این دولت با دولت قبل بسیار متفاوت است هم در عملکرد هم در شیوه کار اما هرچه آنان مار خورده مکر و حیله داشتند اینان ساده شتابزده کم تجربه و تازه کار هستند.

این برای کشور می تواند گران تمام شود؟

دولت باید یک حالت پلکانی قیمت در این افزایش رعایت می کرد اعلام دو برابری قیمت مرغ چهار برابری قیمت روغن اصلا خلاف عرف و توان بازار است.

لذا شاهد فرو ریزی مصرف به شکل ناگهانی و افت کیفیت غذایی خواهیم بود .

آثار کمبود پروتئین و تغذیه مکفی می تواند بسیار سنگین و کمر شکن باشد .

هزینه سنگین هم بر شخص و خانواده هم بر دولت جهت درمان و دارو و از کار افتادگی زود هنگام نیروی فعال و فقیر کشور مشکلات دوچندان کند؟

دولت می بایست هرچه سریعتر ستادبسیج اقتصادی و توزیع کالا را سر و سامان بدهد.

بدون این ستاد تمام اوامر و تصمیمات توسط بخش سودا گر بی اثر و ابتر خواهد شد.

دولت در این هنگامه فشار سنگین تورم و انتظار تورمی نمی تواند روی همکاری بخش خصوصی ( بخصوص ثروتمندان ) حساب کند؟

سود جویی نوعی اپیدمی خطرناک و مسری همگانی در کشور حاکم کرده که هر گونه ابزار نظارتی خنثی و بی اثر می کند.

لذا فقط بخش مطمعن همکاری و توزیع برای کشور یک ستاد داوطلب و بسیجی باقی می ماند؟

اکنون به ضرس قاطع می توان گفت عامل تمام واگرایی تصمیمات اقتصادی همین عدم وجود روحیه همکاری قناعت و امانت داری بخش عمومی و خصوصی کشور است؟

بگذریم که خود دولت عامل این همه سهم خواهی ولخرجی اشرافی گری بوده است؟

وقتی شما نمی توانید یک کالا را دست توزیع کننده بدهید که با کمال امانت داری با قیمت مصوب توزیع کند چگونه می خواهید 85 میلیون نفر اداره کنید بدون ابزار سیاستی و عاملیت اجرایی نمی شود توزیع و قیمت فرجام بخشید؟

اگرچه ابزار اتحادیه ها و تعاونی توزیع ها هنوز قابل اطمینان هستند اما نیاز به ستاد اجرایی و تسویه مرتب دارند.

حتی اصناف هم می توانند کمک بزرگی باشند اولا خوشنامها دوم با گرفتن تضمین و اسناد کتبی و مالی .

از فقدان این ستاد بگذریم دولت دست به کاری زد که خود اولین ضرر کننده آن خواهد بود.

در واقع تمام سیاستهای ضد تورمی خود را نقش بر آب کرد ثانیا یک باد تورمی کاشت که با طوفان آن باید مقابله کند.

بدون شک این اقدام موجبات تورم 50 درصدی در کوتاه مدت فراهم خواهد کرد.

50 درصد تورم یعنی کسری مجدد بودجه یعنی متمم لایحه بودجه یعنی ناتوانی مالی بیشتر دولت یعنی قربانی شدن بودجه عمرانی و نا کافی بودن بودجه فعلی و یک تسلسل تورم و رکود آتی آنی برای دولت.

اما برای بخش خصوصی ناتوانی مالی و کاری برای بخش عظیمی از حقوق بگیران و خرده فروشان دستفروشان و افزایش آسیب های اجتماعی

و نا امنی بیشتر  حتی در شهرهای بزرگ و پایتخت خواهیم بود افزایش سرقتها و خفت گیری ها طلاق ها مجرمها اختلاس ها معتادها بیکارها.

در واقع شاهد ناتوانی بخش عظیمی از بخش خصوصی کوچکتر و کم توانتر خواهیم بود اما بخش خصوصی ثروتمندتر شاهد سودهای کلانتر و افزایش سرمایه خواهد بود ؟

بزودی با تعداد متنابعی نوکیسه های چند ده میلیون دلاری و چند صد میلیونی جدید روبرو خواهیم بود؟

دولت در حالی دست به اینکار زد که خود از عواقب نتایج اطلاعات کاملی ندارد؟

منتظر صرفه جویی در هزینه ها و افزایش درآمد بودجه ای هست اما آنچه درو می کند مغایر این انتظار است.

متاسفانه در سالهای اخیر شاهد افت شدید اعتبار و اعتماد به دولت هستیم.

دولت رئیسی هم وارث همین بی اعتمادی و بد گمانی هم هست.

در واقع من این عمل خود زنی می دانم از ترس دشمن ؟

بدون شک اولین آثار این افزایش شدید نرخ باعث توقف تولید در مرغ و تخم مرغ حتی روغن خواهیم بود.

بسیاری از فعالان این بخش ها بیکار یا ورشکست خواهند شد.

مغازه های مرغ فروشی هم با کسادی و حتی تغییر شغل مواجه خواهند شد.

عدم درایت دولتمردان در گذشته ریشه تولید و کشاورزی در کشور خشک کرده بود اینک سنگ تابوت هم بر قبر تعداد دیگری نصب خواهد شد .

بزودی شاهد آگهی های بسیار فروش مرغداریها خواهیم بود.

دور بعدی که ملت به مرغ نیاز پیدا کند باید رفت سراغ واردات؟

اصلا این نرخ بسیار بالاتر از قیمت جهانی این محصول است در حالیکه مرغ در بازار جهانی کیلویی 1/7 دلار دارد فروش 60 هزار تومانی آن مفهوم بالاتر از نرخ جهانی دارد.

در حالیکه در ایران قیمت سوخت کارگر و سایر اقلام تولید پائینتر از نرخ کشورهای دیگر است.

اگر آزاد سازی قیمت ها تدریجی و برنامه ریزی شده باشد می تواندبه نفع کشور تمام شود در غیر اینصورت جز هزینه های سیاسی مالی تولیدی و اعتمادی چیزی برای دولت و ملت ندارد؟

شاید گزافه نباشد بگویم ما انتظار ارزانی داشتیم از دولت آقای رئیسی نه گرانی آنهم اینچنین افسار گریخته 200 تا چهارصد درصدی؟

متاسفانه چرخه افراط و تفریط هنوز غالب بر سیاست و اقتصاد کشور است

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.