راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 429 ) سیری در تاریخچه اقتصاد ایران و ریل گذاری استعماری ؟

اولین مکتوبات منسجم راجع به اقتصاد ایران نوشته چارلز عیسوی انگلیسی است که تاریخ تغییرات اقتصاد را از صفویان تا سالهای جنگ جهانی بررسی می کند.

این کتاب تمام دوره قاجار مورد تحلیل قرار داده است اما مطالبی که به مزاق انگلیسی خوش نمی آمده به کلی حذف یا اسمی از آن به میان نیاورده است؟

این کتاب نمایش کاملی از درباره قاجار و عدم درک اقتصادی شاهان قاجار را تصویر می کند اخطار روسیه برای بکار گیری مورگان شوستر ذکر می کند اما هیچ حرفی راجع به اخطار هم زمان انگلیس نمی کند؟

در هر حال مخفی کردن نیات انگلیس برای تک محصولی کردن و عقب نگهداشتن اقتصاد ایران از ارزش این کتاب نمی کاهد؟

چون انداختن نور افکن به اعماق تاریک گذشته اقتصاد ایران است اگرچه خاطرات سایر مشرق شناسان و جهانگردان معاصر او نوشته های او را تایید می کند.

اذعان چارلز به خود کفایی نسبی ایران در اقتصاد در دوره صفویان و قاجاریه اولین اعترافات از ناحیه استعمار باید تلقی کرد.

او معترف است که صنایع دستی و صنایع محلی تولیدات پوشاک نساجی و پوست چرم و لوازم گاری درشکه نه تنها کفایت مصرف ایران را می داده بلکه صادر هم می شده است.

حتی در دوره صفویان برای صنعت کاران بسیار اهمیت قائل بودند و رشد قابل توجه ایران در صنایع دستی مرهون همان دوره است.

اگرچه قاجار هم در ابتدا مشوق بود .

اما نبود والی و وزیری برنامه گذار و نبود اشخاص کارگشته در دربار سبب می شود که دو کشور روسیه و انگلیس با دخالت در بازار ایران و  اقتصاد کشور به مقاصد شومی نائل شوند؟

اگرچه او هیچوقت چنین نتیجه ای نگرفته اما نتیجه نوشته ها و انحراف اقتصاد کشور که او حتی به جزئیات ثبت کرده نتیجه ای غیر از این ندارد.

کشوری که قبل از ورود انگلیس و روسیه بیش از بیست شش میلیون جمعیت داشته و آباد بود تغزیه مناسب و فقر کمتر داشته در انتهای دخالت دو کشور تبدیل می شود به یک کشور فقیر محتاج قحطی زده با یازده میلیون نفوس که بیش از هفتاد پنج در صد آن در فقر و کمبود مواد غذایی به سر می برده است؟

 این نمای دوم از خاطرات کنسول گری های خارج به شرح ذیل مرور کنیم با هم.

صنایع دستی ایران در روزگار صفویان به اوج هنری و تکنیکی خود رسید که از بعضی لحاظ با صنایع دستی کشورهای پیشرفته پهلو می‌زد، ولی شاردن بعدها از «سستی» و تنبلی پیشه‌وران و عدم اشتیاق آنها به نوآوری یا حتی تقلید صحبت کرده است. با وجود این دلیلی بر این باور وجود ندارد که ایران در انتقال از تولید محصولات صنایع دستی به تولید محصولات صنایع کارخانه‌ای جدید نسبت به سایر ممالک آسیایی از شانس و توفیق زیادی برخوردار بوده است.

به جای آن، مملکت دستخوش جنگ‌های داخلی و تهاجمات خانمان برانداز شد که تاثیرات بسیار مخربی در مراکز عمده صنایع دستی نظیر اصفهان، کرمان و شیراز به دنبال داشت.

در پرتو اعاده نظم توسط سلاطین نخستین قاجار، اکثر صنایع دستی بار دیگر شکوفا شد و بار دیگر محصولات بازارهای داخلی و خارجی را فراهم ساخت که شاید هم در نتیجه کاهش صادرات اروپا که باعثش جنگ‌های ناپلئونی بود، بوده باشد. ولی صلح و امنیت زیاد خلیج فارس، ترمیم حمل‌ونقل و افزایش تجارت خطر جدیدی را ایجاد کرد، یعنی کالاهای ماشینی اروپایی. تمام گزارش‌های معاصر مبین انحطاط صنایع دستی ایران است. سه نقل قول از گزارش‌های ک.ای ابوت کنسول معروف انگلیس در سال ۱۸۴۰ م مبین این فرآیند است: در سال ۱۸۴۴ م.«تجار و بازرگانان کاشان یادداشتی به اعلیحضرت شاهنشاه عرضه کردند و در آن از وی خواستند تا از امر بازرگانی آنها که در نتیجه رواج کالاهای اروپایی در مملکت لطمه زیادی خورده است، حمایت کند.»

در سال ۱۸۴۸ م وی می‌گوید که «کالاهای تولیدی انگلیس به خاطر ارزانی و مزیت نمونه و طرح‌ها و تنوع زیاد الگوهایشان که باعث می‌شود مردم بتوانند لباس‌های گوناگونی داشته و حس تنوع‌طلب خود را ارضا نمایند- و حتی طبقات بالاتر چیت اروپایی را به پارچه‌های ابریشمی گران مملکتشان ترجیح می‌دهند- به شدت جای کالاهای پنبه‌ای و ابریشمی ایران را گرفته است و بار دیگر وی در سال ۱۸۴۹ م از کاشان گزارش داد که «کالاهای تولیدی از مدت‌ها پیش در نتیجه تجارت با اروپا که به تدریج در سرتاسر مملکت گسترده شده و باعث از بین رفتن بسیاری از شعب صنایع محلی گردیده، به سرعت روبه انحطاط رفته است.»

کمی قبل از آن تجار تبریز به شاهزاده تظلم کرده بودند که واردات کالاهای اروپایی را تحریم کند«چرا که ورود بی‌رویه و مداوم کالاهای خارجی موجب زوال و کاهش کالاهای تولیدی ایران شده است.»

هیچ جوابی در قبال این تظلم از طرف دولت داده نشد- و شگفت اینکه با توجه به ضعف عمومی و غفلت از اقتصادیات و شرایط تجاری قراردادهایی که با قدرت‌های عمده منعقد شده بود و جو رایج تفکر و اندیشه اقتصادی- هیچ نوع عملی از سوی دولت انجام نشد. امیرکبیر صدراعظم مصلح ایران دست به اصلاحات چندی زد، ولی تاثیرات آنها زودگذر بود. با بهبود مستمر راه‌های ارتباطی و رشد سریع تجارت، فشار بر صنایع دستی افزایش یافت که زوال آنها تضعیف اصناف قدیمی را در پی داشت.

 پس از جنگ جهانی دوم و کشف نفت در ایران استعمار انگلیس کوشید ایران تحت وابستگی انحصاری اقتصادی قرار دهد ؟

با توجه به هندوستان که سزمین طلایی انگلیس محسوب می شد ایران باید یک اقتصاد  ضعیف تک محصولی و وابسته را دنبال کند تا بدون سیطره نظامی و سیاسی یک دست نشانده مطیع باقی بماند و هرگاه مخالف منافع انگلیس اقدامی انجام داد بتوان سرکوبش کرد.

این داستان سرمایه گذاری عمیق انگلیس بود تا صنایع محلی تجار مستقل و نخست وزیران مقتدر سرکوب برکنار و ورشکسته کند؟

این سیاست دقیقا در ماجرای امیرکبیر قابل پیگیری است.

واردات ارزان کالاهای نساجی ورشکستگی های عظیم تجار دوره قاجار و پهلوی اول از این زمره هستند؟

ایران همانند کوبا همانند افریقا همانند بسیاری از کشورهای منطقه به یک کشور تک محصولی تبدیل شد.

تا نتواند هرگز از زیر بار استعمار و فشار اقتصادی غرب بگریزد؟

ماجرای شکست دکتر مصدق هم از همین قماش است.

کوبا بعد از هشتاد سال هنوز نتوانسته از اقتصاد تک محصولی نجات پیدا کند؟

ایران محتاج فروش نفت است ؟

بدون نفت حتی قادر به اداره دربار یا جتی کارمندان دولت نیست این را خائنی همچون روحانی خوب می داند؟

اگرچه مصدق مستقل بود اما اینک معلوم نیست روحانی چه وضعیتی دارد؟

باور کنید روحانی مردم خر و خرفت تصور کرده است؟

دستور می دهم تورم مسکن و تورم ارز را متوقف کنید مانند اینست که به شما به دیوار دستور دهید بیا جلو؟

نفت یک زنجیر وابستگی صد ساله ایران است که روحانی نمی خواهد از آن جدا شود به نفع چه کسی خدا می داند؟

همین انگلیس با حضور مستشاران مالیاتی اتریشی آمریکایی در حکومت ایران بارها مخالفت کرده است این نشان می دهد که بشدت با سرسامان گرفتن دخل خرج ایران مخالف است حتی امروز است .

این اسب تراوای غرب در سرزمین ایران است با سیاستمدارانی  وابسته عجین شده؟
این خلاصه ریل گذاری استعمار و دخالت در اقتصاد کشور است؟

دو بال خارجی و دولتمردانی داخلی خائن یا نادان جاهل بعد از چهل سال گذشته از انقلاب هنوز مشغول تحمیل شکست به مردم ایران هستند؟

اینک کارد به استخون رسیده

حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بدون حل و پاسخ گویی به این مشکل اقتصاد و تحریم آینده ای نخواهد داشت؟

این مرگبار ترین چالش بعد از انقلاب است.

اینک دشمن به بالای خاکریز آخر آمده و با تمام قوا دارد شلیک می کند.

بدون حل این مشکل نه انقلاب اسلامی باقی می ماند نه جبهه مقاومت باقی می ماند؟

تمام ثمره دنیوی تلاش شهدای 150 سال اخیر ایران اسلام انقلاب در معرض سقوط قرار خواهد گرفت؟

فوریت حل این مشگل از خوردن آب هم ضروری تر است.

امکان تعویق به آینده هم وجود ندارد امروز باید این مریض عمل شود.

به عنوان یک اقتصاد دان بیسواد به عنوان یک اقتصاد باز با 38 سال سابقه اعلام می کنم فرار از شکست اقتصادی از دست تحریم آمریکا و کرونا امکان پذیر هست نه طی چند سال فقط طی 70 روز می توان کشور را روی پا به حرکت درآورد.

طی 70 روز می شود اقتصاد کشور از این رو به آن رو تغییر جهت داد .

از روی تورم افزاینده به ثبات نسبی

از روی فرار سرمایه به ورود سرمایه

از روی کسری بودجه به فراوانی بودجه ( بدون افزایش پایه های مالیاتی یا گرفتن مالیات مغولی)

از روی کسری عرضه کالا به فراوانی عرضه کالا

از رکود فرا گیر و کشنده به رونق و افزایش سریع تجارت و ساخت ساز 

از خوابیده شدن مکرر تولید به رونق تولیدات کارخانه ای 

از کمبود خوراک و دانه های روغنی به عرضه مناسب و عادی به بازار 

از حماقت های مکرر به عقلانیت پی در پی.

فقط هفتاد روز فاصله است بین خدمت و خیانت.

باشد که محک تجربه آید به میان تا سیاه رو شود هر که در او غش باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.