در حالیکه گفتمان کثرت گرایی و دموکراسی خواهی رادیکال خود را جایگزین پسا مارکسیست می دانست
انقلاب اسلامی ایران "گفتمان اسلامی" را به صحنه برخورد گفتمانها وارد کرد.
اگرچه غرب پیرو اکثریت و دموکرات مداوم از ارزش های بزرگ خود مرتب به عنوان برگ برنده سخن می گفت اما در عمل دست به انکار ارزش های "گفتمان اسلامی" پرداخت.
سعی کرد این گفتمان در حد قبیلگی و محلی انکار و نادیده بگیرد؟
هنوز هم سعی دارد آن را به طغیان ایران در مقابل تحریم اقتصادی آمریکا نسبت دهد؟
حتی حاضر نیست اذعان کند امروز یک گفتمان از طرف ایران اسلامی برای دنیای سرمایه داری ارائه شده است ؟
گفتمانی که از ارزش های اسلامی از اقلیت ها دفاع می کند از ضعیف نگه داشته شدگان در مقابل استکبار و زور و خشونت دارد دفاع می کند.
برخورد امروز ایران و آمریکا در واقع برخوردی از نوع بزرگ تمدنی است برخوردی از نوع "گفتمان اسلامی"با "گفتمان لیبرال" آمریکایی است
که سالهای زیادی حداقل تمام سالهای پس از جنگ جهانی دوم بر دنیا سیطره و حکومت پیدا کرده بود.
از همان روز اول هم "گفتمان لیبرال " در مقابل انقلاب اسلامی کم آورد .
سعی کرد با مطرح کردن "تروریست اسلامی" به بهانه "بن لادن" و انهدام برج های مرکز تجارت جهانی یک "جو ضد اسلامی" و "اسلام ستیزی" جوامع غربی را "واکسینه" کند.
گام دوم دست گذاشت روی نقاط ضعف مسلمانان و تکیه بر "عقب ماندگی " و کودتا های مکرر و "خشونت" در جوامع اسلامی تخمی که خود غرب با "نفاق در دل جوامع اسلامی کاشته بود.
نگاه کنید به کشمیر نگاه کنید به فلسطین اشغالی همگی نهال نفاقی "انگلیسی" است که تا سالهای تاریخ "منشاء نزاع" خواهند بود.
بعد هم مرتب با مطرح کردن "هلال شیعی" برای واکسینه کردن پیروان اهل سنت و مسلمانان غیر شیعی همینطور مطرح کردن "امپراطوری ایران باستان" تلاش کرد این حرکت را ناسیونالیستی نشان دهد.
بعد که از این اتهامات نا امید شد دست به انتشار وسیع "کاریکاتوری" در مذمت پیامبر اسلام و مسلمانان زد "اسلام ستیزی " اوج این حملات در نشریات فرانسوی و اروپایی دیده شد.
دست به تحریک کشتار و تلاش برای خاتمه این "گفتمان اسلامی " زد
تحریک صدام به کشتار در "حمام خون" تحریک اروپا به "تحریم اقتصادی" تحریک به کشتن ویران کردن
تهدید "اتمی" همگی نشان از شکست در نظر و عمل برای گفتمان لیبرال آمریکایی را هویدا کرد.
تمام این حملات شکست خورد .
اینبار دست به خلق و انتشار یک اسلام تقلبی با اطلاع از تاریخ خونبار خوارج زد .
این اسلام تقلبی "داعش" نام گرفت
بسیار سریع تبلیغ و تکثیر شد بسیار سریع و غیر قابل تصور تجهیز شد.
بیش از 374 هزار کامیون سنگین انواع سلاحهای مدرن روز در آن واحد تحویل گرفت تجهیز شد
این تجهیزات آمریکایی اروپایی فقط در یک ماه به این گروه داده شد.
تا نمایشی از "وحشت اسلامی" "کشتار داعشی" برای دنیا ایجاد کند؟
این نمایش دو جهت داشت یک کشتار و حمله به "هلال شیعی" و کشتن تمامی سربازان "مقاومت"
دو نشان دادن وحشیگری و خشونت بی سابقه برای در هم پیچیدن هر گونه "گفتمان اسلامی"
در واقع خشونت بی پایان و برنامه ریزی شده داعش محصول فرقه خوارج تکفیری آل سعود و غرب بود هست سرمایه سعودی و نیروی انسانی پرورش یافته مدارس تکفیری در سرتاسر دنیا به اضافه اراذل اوباش اروپایی آمریکایی
عجیب همکاری فرهنگی رسانه ای و پردازشی دیجیتال غرب با مرتجعان عرب در نمایش داعش به صحنه ظهور دیده شد.
شکست داعش در عراق به داستان پر توانایی سردار سلیمانی و لشکر های چند ملیتی مقاومت نیز این نقشه را بر آب کرد.
اینبار آمریکا مستقیم در مقابل ایران قرار گرفت این "نبرد آخر" و رویارویی اقتصادی سیاسی دیپلماتیک
است اگر چه توطئه آخر نیست.
زدن پهپاد آمریکایی اوج این رویاروی بود .
و عقب نشینی آمریکا از جنگ مفهوم عمیقی از باخت " تئوریک" و باخت "فیزیکی" دارد.
آمریکای ترامپ فهمیده که با یک فرهنگ عمیق و یک "گفتمان اسلامی " روبرو هست نه با چند تا سلاح ضد هوایی یا یک دفاع محلی؟
تنها آمریکا نیست چین روسیه و اروپا هم پی برده اند این یک برخورد سطحی یا قدرت طلبی محلی یا حتی قاره ای نیست.
اگرچه برداشت هر کدام از این برخورد زیاد "عمیق" نیست
دانشمندان آلمانی اولین کسانی بودند که درک کردند این یک برخورد تمدنی و برخورد بزرگ "گفتمانی است در درجه دوم سیاست مداران اروپایی و آسیایی به ترتیب با برداشت های ضعیف تری در رتبه بعدی بودند.
اگرچه هنوز هم غرب (آمریکا انگلیس ) سعی می کنند از اذعان به این "واقعیت " سر باز زنند ؟
و مقاومت ایران را یک دفاع "ناسیونالیستی " نشان دهند بخصوص برای اعراب جنوب خلیج فارس این نقش بسیار پر رنگ بازی می کنند.
در رسانه ها نسخه های عربی و انگلیسی منتشر شده در امارات و سعودی و کویت ( شعبه عربی مطبوعات غربی یا نمایندگی رسانه ای غرب در خلیج) هیچ اثری از فرهنگ مختلف انقلاب اسلامی نیست همگی بر ناسیونالیست ایرانی عجمی تکیه دارند
هر برخورد و نزاعی در چارچوب برخورد وطن دوستی ایرانیان در مقابل وطن دوستی عرب تبلیغ و تکثیر می کنند؟
حتی با غلیظ کردن بعد ناسیونالیستی عربی در صدد تحریک این کشور ها بر علیه ایران هستند.
کاری که تمام رسانه های عربی هم به آن دامن می زنند؟
در واقع این نسخه تجویزی آمریکا اسرائیل است برای دفاع از خودشان "گفتمان لیبرال" خودشان است در حالیکه دانشمندان غربی اکنون گفتمان لیبرال را هم شکست خورده و به تاریخ پیوسته میدانند همانند "گفتمان مارکسیستی کمونیستی"
اکنون نظریه "گفتمان دموکراسی کثرت گرای رادیکال " را مهمترین دستاورد اخیر و جایگزین می دانند
از جمله این دانشمندان لاکلاو وموفه هستند.
متاسفانه در داخل ایران این "گفتمان اسلامی" به اندازه کافی بسط و توضیح داده نشده نشر پیدا نکرده است .
درست است این گفتمان اسلامی برای شروع تلفیقی بین جمهوریت و اسلام را پیشنهاد کرد
که در زمان خودش یک انقلاب و یک برگ برنده بود اما دولت مردان ایرانی (فعلی و دولتهای قبلی)
هنوز دارند از "گفتمان لیبرال" برای اداره کشور الگو می گیرند تقلید می کنند .
هنوز دارند نسخه های شکست خورده اقتصاد بانک جهانی و توصیه های دانشمندان پنجاه سال پیش غرب برای اداره امور کشور اجراء می کنند.
واین رمز شکست اقتصادی و شکست اجراء در ایران است اتفاقا همین اعتقاد دولت مردان ایرانی پاشنه آشیل و تحریم هستند.
همین اعتقاد است که دولت ایران بر صندلی چرخ دار نشانده است.
خوب سوال اینجاست ما که در داخل با اعتقاد غربی مواجه هستیم آن هم به شکلی باور نکردنی در دولت و مسئولان کشور چگونه می خواهیم داعیه دار "گفتمان اسلامی " در دنیا بشویم؟
به نظر می آِید دانشمندان علوم اسلامی و مراجع دینی ما یک کم کاری عمیق فرهنگی مرتکب شده اند تشریح انقلاب اسلامی و بسط توسعه علوم اسلامی و راه حل های اجتماعی اقتصادی در داخل و خارج گمشده انقلاب اسلامی ایران است.
گام اول زدودن این عناصر غربی از سمت های دولتی است
گام دوم و اساسی پرورش مدیران اسلام باور است.
بیخود نیست عنوان می شود هنوز "قرآن" "نهج البلاغه" هنوز غریب ترین کتب بین مسئولان و مردم ایران است؟
کار ساده است اما احمق ها نمی خواهند باور کنند لیبرال ها شکست خورده اند اکنون دور اسلام است اگر خودمان باور کنیم
از فردا اعلام شود هر مسئولی که قرآن نخوانده باشد از کار برکنار می شود
هر مدیرکلی که "نهج البلاغه" را کامل درک نکرده باشد برکنار می شود ببینید چگونه وضعیت تغییر خواهد کرد.
این ها شعار نیست این ها واقعیت های قابل لمس است.
استمرار پیروزی انقلاب اسلامی نیاز به نشر فرهنگ و عمل به "گفتمان اسلامی" در داخل برای دانشجویان و در خارج به عهده وابسته های فرهنگی ایران است اگرچه بسیار دیر شده اما الزاما باید پیگیری شود.
و گرنه غرب "گفتمان اسلامی " را در فرهنگ ارزشهای خود نظیر سینما سکس سرمایه داری دنیای آزاد و هزاران ترفند دیگر غرق خواهد کرد.