راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 275 ) نگاهی به گذشته و تعیین اولویت های اقتصادی سال 98.

در راهبرد قبلی اشاره کردم که آقای روحانی دیگر وقتی برای اتلاف ندارد؟

این گزاره برای عده ای به مفهوم خط و نشان کشیدن برای دولت تلقی شد در حالیکه اینگونه نیست این جریان طبیعی کاستی های گذشته است که پایان اقدامات بی پایه دولت را می طلبد.

شاید هم پایان دولت را رقم میزند؟

در سال 97 اقتصاد ایران در یک سقوط آزاد بیش از دو سوم مزیت خود را از دست داد.

سقوط قیمت ریال به یک سوم پایین آمدن قدرت خرید عامه مردم شرایط را برای سال 98 بسیار شکننده خواهد کرد.

سال 98 سال تورم سال پایین آمدن قدرت خرید سال کمبود بودجه و سال رکود اقتصادی سال افزایش بیکاری است؟

در حالیکه دولت همانند شش سال گذشته برنامه ای ندارد؟

اوج این فشار اقتصادی در بهار سال آینده خواهد بود اکنون که عید نزدیک است همه در فکر عید گذران تعطیلات هستند فقرا در فکر تهیه حداقل ها ثروتمندان در تهیه مسافرت و غیره

اما در پایان فروردین وضع به گونه دیگری است افزایش نرخها کمبود میوه و سیفی جات (گدا بهار)

فشار را بر مردم دو چندان خواهد کرد در واقع 100 روز آینده برای روحانی بسیار سرنوشت ساز است

اگر دولت نتواند برای سال آینده تدارکات تخفیف دهنده ای را فراهم کند سقوط  روحانی دور از ذهن نخواهد بود؟

اصلا این تنزل اقتصادی چنان دولت را در منگنه گذاشته که برای گذران امور عادی کشور هم مشکل دارد چه رسد به جبران مافات یا برنامه برای آینده؟

اولین اولویت دولت باید حفظ اشتغال و کمک به کنشگران اقتصادی باشد باید به تولید کنندگان داخلی کمک فکری مالی و معافیت های تعرفه ای بیشتر عطا کرد.

در حالیکه شواهد حاکی از افزایش پایه مالیاتی افزایش تعرفه گمرکی و افزایش عوارض شهرک های صنعتی دارد.

حتی دولت در پایان سال 97 دست به لغو توافق های مالیاتی که با افزایش ده درصدی نسبت به سال 95 برای سال 96 تصویب شده بود زد خلف وعده و حتی بالاتر خیانت در امانت.

لذا توافق ها را نادیده گرفته مجددا افزایش پایه مالیاتی برای سال 96 در برنامه گذاشته است.

این خیانت نابخشودنی است چون بخش خصوصی چگونه به توافق های دولت در آینده اطمینان کند؟ 

دولت ناخواسته کمر به قتل مجروحان جنگ اقتصادی زده است.

کمبود بودجه دولت را به فشار مالیاتی و گمرکی تشویق کرده است.

در حالیکه واحد های تولیدی و خدماتی با رکود اقتصادی با افزایش حقوق و کمبود سرمایه ناشی از افزایش مواد اولیه روبرو هستند لذا اقدام دولت باعث فرو ریختن تعداد بیشتری خواهد شد.

آمار بسته شدن واحد های اقتصادی هر روز در حال افزایش است اما دولت فقط به تراز های پرداختی خود فکر می کند بس؟

باید واحدهای اقتصادی را با حذف مالیات افزایشی حذف یا کم کردن عوارض ورود دستگاه های تولیدی و ابزار تولید و حتی بخشودگی یا تعلیق مالیات به حیات بیشتر ترغیب کرد.

باید افزایش واگذاری زمین ( حتی واگذاری رایگان در استانهای مرزی ) برای ساخت کارخانه و کارگاه داشت باید با بخشودگی عوارض ساخت کارخانه و عوارض شهرداری ها ( به شرط شروع ساخت در سال 98 ) ترغیب کرد.

باید ورود و ساخت لوازم کار را تسریع و ترغیب کرد.متاسفانه آمار نشان می دهد ابزار کار و لوازم تولید بیشترین افزایش قیمت و بیشترین مشکلات در ورود دارند

در واقع خرید ابزار کار و ماشین های تولیدی غیر ممکن شده است در حالیکه قیمت های عموما تا سه برابر افزایش نرخ داشته اند 

قیمت ابزار و قطعات یدکی تا ده برابر افزایش نرخ تجربه می کنند.

باید برای حفظ کارگاه های موجود و حتی ساخت کارگاه های جدید مقررات بسیار ساده و  ارزان طرحی و ابداع کرد این اولویت فراموش شده دولت بوده و هست. 

دومین اولویت کشور فرو ریختن قدرت خرید کارگران و کارمندان است تلاش برای جبران این کاستی نیاز به درایت  و نکته سنجی دارد ( که در دولت نیست)

اکنون که بیشترین افزایش نرخ در مواد غذایی بخصوص در پروتئین حیوانی داریم 

بیشترین کمک دولت باید در حفظ قیمت پایین مواد غذایی باید باشد حتی توزیع یارانه غذایی.

در واقع کمک به تغذیه آحاد مردم بالا بردن قدرت خرید است.

تسهیل مقررات برای افزایش تولید ( مواد غذایی و پروتئین ) گوشت مرغ و گوسفند و شیر لبنیات و تسهیل واگذاری مجوز ها و حتی تسهیلات بانکی می تواند به منزله آب ریختن بر آتش باشد.

متاسفانه اخبار حاکی از  افزایش هزینه رسمی ( حتی غیر رسمی زیر میزی ) گرفتن مجوز و طولانی بودن زمان پاسخ گویی دارد.

اولین قدم دولت باید متوقف کردن مجدد افزایش های نرخ ها باشد با کار اساسی تسهیل شروع کار و بخشودگی بدهی واحد های ورشکسته و غیر فعال و نکته فراموش شده در این باره تبلیغات دولت است برای اعلام پیگیری تولید ( آقایان در خواب تشریف دارند)

این نکته "تبلیغات" مغفول و مقتول بزرگ دولت است در این مبارزه اقتصادی 

هر چه دولت آمریکا دستش کوتاه از اقدام عملی در ایران است بیشتر به تبلیغات تکیه می کند ایران آن را رها کرده است.

اگر قبول کنیم مقدار زیادی از افزایش نرخها روانی بودند پس نکته " تبلیغات " مقتول و مفقود دولت ایران است.

منظور از کوتاه بودن دست آمریکا در اقدام عملی نداشتن ابزار در داخل کشور است بله آنان می توانند فروش نفت ایران در بازار جهانی مختل کنند .

اما ابزار بسته شدن مرغداریها در داخل کشور که در دست ترامپ نیست ؟

ابزار افزایش هزینه بی رویه خدمات دولتی ایران که در دست ترامپ نیست؟

افزایش زمان پاسخ گویی دولت اشکال تراشی برای ورود کالا در گمرک ایران که در دست دولت آمریکا نیست ( نکند هست و ما خبر نداریم)

در واقع جنگ روانی اولین اولویت فراموش شده برای اقتصاد کشور است.

در واقع دولت باید به استمرار بخش خصوصی و تولید و اقتصاد کشور کمر همت ببندد .

اولین اولویت کمک به ادامه اقتصاد خانواده ها دومین اولویت کمک به استمرار واحدهای تولیدی خدماتی و حتی تجاری است.

در واقع آخرین قسمت دخل خرج دولت است حتی اگر تراز پرداختی دولت کسر بودجه هم داشته باشد دولت با ابزار اوراق قرضه و وام و............. می تواند گذران امور کند

اگر چه این کسری بودجه آثار تورمی دارد اما تحمل تورم آینده بهتر از توقف اقتصاد فعلی کشور است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.