راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

آیا نظام جمهوری اسلامی قادر به حل مشکلات اقتصادی خودش هست

برای پاسخ دادن به این سوال بهتر است اول یک به یک اجزاء جمهوری اسلامی را بررسی کنیم

ا-دولت قادر به حل این مشکل نیست ابزار لازم را هم ندارد اصلا اعتقاد هم ندارد در بهترین حالت معتقد است باید اصلا حا تی صورت گیرد یک بدنه پنج میلیونی که در پرداخت حقوق ماهانه خویش گرفتار است چه می تواند بکند.دولت خود نیاز به کمک دارد چون بدهی سنگین تحرک را از او گرفته .

2-بانکها هم قادر به حل ان نیستند زیرا خود ورشکسته و شبه  ورشکسته اند و نیازمند کمک دیگران

3-مجلس هم قادر به حل این مشکل نیست چرا تفکر یک پارچه منظم و همفکری لازم را ندارند همینطور نیروی اجرایی و سیستم قدرتمند نظارتی ندارند 

5-قوه قضایی هم برای اینکار ساخته نشده

اگر چه برای توضیح عدم توانایی هر سه مورد بالا می توان چند صفحه دلیل و مدرک روی میز گذاشت

اکنون از آن گذر می کنیم

در قسمت سوم دیدیم که ساختار اقتصادی کشور چقدر آسیب پذیر و شکننده شده است در واقع وقتی برای تعلل و سستی وجود ندارد 

برای درمان نیاز به یک برنامه انقلابی اسلامی داریم

ویک نیروی اجرایی جوان و جهادی باید به شکل عملیات نظامی آنی و غافل گیرانه به این شبیخون اقتصادی دشمن حمله کنیم مگر نه اینکه این یک جنگ اقتصادی تمام عیار است بس نیاز به یک عملیات الی بیت ا لمقدس اقتصادی داریم

حالا باید بسیار دلیل و مدرک روی میز بگذاریم که این یک جنگ اقتصادی به سردمداری آمریکا و پنتاگون است  ان هم نیاز به یک مقاله مفصل و زمان نیاز دارد امید دارم در آینده نزدیک آن را عرضه کنم

اما پاسخ سوال بله جمهوری اسلامی قادر است با کمک اقتصاددانان اسلامی ایرانی این حمله استکبار دفع و حتی بر خلاف خواسته آنان راه پیشرفت توسعه هر چه سریعتر و بهتر طی کند بشرطی که توضیح خواهم داد در آینده نزدیک.   

اکنون در چه وضعیتی هستیم

                                                                                    بسمه تعالی 


پس از یکسال کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم سکوت  34 ساله را بشکنم دوبار فعالیت کنم جانباز اسبق مدیرآموزش پرورش اسبق مدیر اقتصادی اسبق فعال مذهبی اسبق اصلا آدم اسبق  آنچه بیش از هر چیزی مرا وادار به این تصمیم کرد وضع اسفبار اقتصادی کشور بود متاسفانه وضع  بگونه ای فاجعه آمیز خراب و در حال حرکت بسوی خرابتر شدن بوده و میباشد که قابل توصیف نیست . منتظر بودم بزرگان و استادان اقتصادی کشور لب به سخن گفتن بگشایند متاسفانه یا صدای بلند نشد یا اگر هم بلند شد واضح و گویا و یا به اندازه کافی رسا  نبود (همگی چنان دچار خود سانسوری شدند که بین آنچه مطرح شد و آنچه وجود دارد فاصله از زمین است تا ثریا)


در هر حال تصمیم گرفتم آنچه در جهت نجات اقتصاد کشور لازم می دانم مطرح کنم خواه گوش شنوایی باشد خواه نباشد تشخیص شرعی داد م ادامه سکوت بنفع کشور و اسلام نیست                                                                                                   


قبل از هر چیزی لازم است ابتدا درد را خوب بشناسیم بعد برای نجات ان نسخه درمان صادر کنیم .   چه حالتی برای اقتصاد کشور پیش امده آیا این رکود اقتصادی است  یا چیز دیگری است به اعتقاد من با چیزی فراتر از رکود اقتصادی طرف هستیم دقیقا با توقف و ایستایی در گردش مالی و صفر شدن فعالیت اقتصادی در بسیاری از فعالیتهای مربوطه روبرو شده ایم مانند توقف ضربان قلب یک مریض یعنی باید منتظر مرگ و توقف کلیه فعالیتها باید باشیم یعنی فروپاشی کامل اقتصادی کشور و حتی  بدنبال آن فروپاشی حکومت اگر هرچه زودتر دست بکار نشویم و ابتکار عمل در دست نگیریم حتم داشته باشید این سرنوشت محتوم در انتظار ماست بگذارید موضوع را کمی بگشایم تا متوجه این خطر عظیم شویم


اکنون بغیر از مواد غذایی و کمی هم پوشاک هیچگونه گردش مالی در کشور بچشم نمی خورد نه کسی چیزی میخرد نه کالایی گردش دارد فروشی در کار نیست گویی در شهر مردگان زندگی میکنیم مرده ها هم مصرفی ندارند چیزی نمی خواهند  نه تنها مسکن بلکه حوزه بسیاری از کاسبیها خوابیده صنایع فلزی چوبی نساجی شیمیایی  در رکود صد درصدی بسر می برند یعنی تمام این صنایع ورشکست می شوند که شده اند شاید آنها هزینه ندارند کارگر ندارند بیمه ندارند مالیات ندارند هزینه شهرکهای صنعتی ندارند یعنی یکصد ده هزار واحد تولیدی کشور که صد هزار ان واحد های زیر 50 نفر پرسنل و حدود ده هزار واحد بزرگ تولیدی کشور با پنج میلیون کارگر هم فاقد کارآیی می شوند در واقع با احتساب خانواده ها 19 میلیون خانواده کارگری کشور هم از دور خارج می شوند  فقط قاچاقچی ها این هزینه ها را ندارند     خوب خرید فروش هم خبری نیست یعنی سه و نیم میلیون واحد کسبی و مغازه فعال کشور هم در آینده نزدیک بتدریج ورشکست خواهند شد الحمد الله به یمن تلاش اداره دارایی و مالیات انها  در سالهای اخیر چند برابر شده همینطور بیمه عوارض شهرداری خوب بتدریج واحدهای مالیات بده هم جمع میشوند یعنی بیست میلیون انسان (با احتساب خانواده واحدهای کسبی )  خوب حالا همه واحدهای اقتصادی کشور مرخص شدند پس چه کسی سود به بانکها پرداخت کند ؟ پس آنها هم ورشکست می شوند که شده اند نفت هم که فروشی ندارد یا اگر هم فروش برود  به قیمت پایین قادر به تامین هزینه های دولت نیست لذا باید منتظر شد در آینده بسیار نزدیک بزرگ ترین نطق تاریخ کشور همچون فیدل کاسترو داشته باشیم خطاب به پنج میلیون حقوق بگیر کشور و سه میلیون بازنشسته  اعلام کند تا اکنون داشتیم پرداخت می کردیم حقوق شما را  از فردا بروید پی کارتان نه حقوقی داریم پرداخت کنیم نه کارمندی نه بازنشسته می خواهیم خلاصه با احتساب خانواده ها سی میلیون نفر هم دولتی ها از دور خارج می شوند بقیه هم حدود یازده تا  ده میلیون نفر هم که از کشاورزی روستا تغذیه می کردند از اول بحال خود رها شده بودند خوب مفهوم حکومتی که "ندارد" یعنی وجود ندارد  این راه که می رویم به ترکستان است چه شد که به اینجا رسیدیم این خود حدیث طولانی است که مطرح 


کردن جزَییات آن موجبات مشکل خواهد شد لذا من خودم تصمیم گرفتم این قسمت فعلا سانسور کنم شاید یک روز این صفحه را کامل بگشایم   اکنون خلاصه بگویم آنچه در قسمت راه حل مطرح میکنیم در واقع نهی از کارهای  است که در گذشته می شده و می شود یعنی اکنون هم ادامه دارد متاسفانه این دورنمایی کامل از آرایش


اقتصادی کشور است ساختاری ضعیف و در معرض فروپاشی در واقع باید گفت تولید مرده است (آنچه به اسم کارخانه و کارگاه تولیدی می شناختیم اکنون دیگر وجود ندارد ) کاسبی و مغازه های کشور در معرض آسیب و مرگ قرار گرفته اند اگر هرچه زود تر برای بقای آنها اقدامی نشود با این هجوم فروشگاه های زنجیره ای باید منتظر مرگ آنان هم باشیم (در مورد فروشگاهها ی زنجیره ای همین بس که آنان پیش قراول حمله اقتصادی هستند در یک فرصت مناسب در مورد آنان توضیح خواهم داد آنان در صف اول نابود کردن  اقتصاد و فرهنگ کشور هستند) 

این وبلاگ تلاشی است برای نشان دادن راه از چاه

متاسفانه عده ای در رسانه های گروهی تلاش می کنند با عرضه آدرس عوضی همه چیز بنفع خویش نمام کنند همانطور که در سالهای قبل و حتی اکنون القاء میکنند بزرگترین مشکل اقتصادی کشور تورم است این مسئله مشکل دهم یا دوازدهم است اولویت با بگردش در آمدن چرخهای اقتصادی است 

سالها پیش تورگوت اوزال نخست وزیر ترکیه می گفت حالا که کار هست پول است اقتصاد گردش دارد چه اشکالی دارد شما نان را کمی گرانتر بخری (این جمله مال روزهای است که قیمت دولار صبح 3000 لیر بود عصر 5000 لیر )

اکنون نه اقتصاد می چرخد نه پول هست و نه کار (شغل پیدا می شود) حالا عده ای خائن دانسته و عده ای بیشتر ندانسته عنوان می کنند بزرگترین مشکل کشور تورم است و تازه بزرگترین افتخار دولت روحانی پایین آوردن تورم است این امکان پدیر نیست (در واقع یک بلوف  بزرگ است وقتی تولید نیست عرضه در تنگنای مالیات و بیمه و عوارض دارد عقب نشینی می کند به حرکت زیر زمینی می رود چگونه با دولار گرانتر کالا و خدمات ارزانتر شده ) حتما از آسمان ارزانی باریده 

لذا مراقب سراب نشان دادنها باشید اگر چه احمدی نژاد در این قضیه ید طولانی داشت

اکنون هم عده ای تلاش کرده و می کنند با عنوان راه انداختن تولید و راه انداختن چرخ اقتصادی مبالغ کلانی تحت عنوان وام کم بهره بین خود و نور چشمی ها توزیع کنند بعد هم همه این پولها به دلالی و خروج از کشور می روند و هیچ بهره ای نصیب کشور نمی شود تا زمانی که موانع بزرگ خود تراشیده و فضای کار کاسبی بهبود پیدا نکند هر توزیع مالی به یغما بردن سرمایه ملی است فکر نکنید اینکار 

سالها طول می کشد این کار فقط ( به باز شدن قفل مغزها نیاز دارد ) به یک شب زمان نیاز دارد      

این توزیع وامها (وامهای با سود کم وامهای توسعه ای باشد)باید در مقدار کم و هدفمند در دفعات چند گانه و مساوی توزیع شود نه اینکه یک نفر چند ده میلیارد دریافت کند و دیگری برای ده میلیون چند ماه سرگردان آخر هم نا امید شود  

حالا آنچه که باید کرد مفصل توضیح خواهم داد      

این وبلاگ جهادی فرهنگی با فقر و مشکلات اقتصادی است

عتقاد راسخ دارم مشکل اقتصادی کشور تنها یک مسئله اقتصادی نیست این مشکل یک معضل بزرگ فرهنگی اعتقادی سیاسی امنیتی و اقتصادی استعتقاد راسخ دارم مشکل اقتصادی کشور تنها یک مسئله اقتصادی نیست این مشکل یک معضل بزرگ فرهنگی اعتقادی سیاسی امنیتی و اقتصادی است


لذا تنها با اصلاحات اقتصادی قادر به رفع ان نیستیم بلکه نیاز است یک کار گسترده


جهادی فرهنگی  سیاسی نظامی و حکومتی امنیتی اقتصادی با اقتدار انجام دهیم 


تا قادر به ریشه کن کردن آن بشویم


کار سخت است زیرا کسانی را که گمارده ایم کار اقتصاد را به سامان برسانند خود نمی خواهند این کار سامان بگیرد خود می خواهند این وضع هرج ومرج درست شود


تا از قبل ان برای خود کلاهی بدوزند آنچه با ان روبرو هستیم بحران سقوط ناگهانی تقاضا است یعنی تقریبا تقاضای هر کالای بشدت افت کرده


اگرچه نیاز به همان کالا وجود دارد اما توانایی خرید نیست(تقاضای شیر به یک لیتر در هر یازده روز کاهش پیدا کرده)یعنی فقر مطلق و عمومی. 




مرگ‌ بزرگ‌ همان‌ فقر و بینوایی‌ است.  امام علی ابن ابیطالب (ص) یا در جای دیگر 


* هیچ‌ فقیری‌ گرسنه‌ نمانده‌ مگر درسایه ‌آنکه‌ ثروتمندی‌ از حق ‌او بهره‌مند گشته‌ است. لذا شکی نیست این  فقر و بیکاری گسترده در سایه خیانت و سرمایه اندوزی عده ای خاص بوجود امده