راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران

این وبلاگ تلاشی فرهنگی جهادی برای توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران است

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 394 ) کاروان مرگ در گذر زمان بررسی بیماری های مسری ما ؟

پیشنهاد اتخاذ حالت فوق العاده در کشور برای مقابله با کرونا عده ای را سخت آشفته کرده است؟

جالب اینجاست کسانیکه معترض هستند بیشتر خود از مسئولان حکومت روحانی هستند؟

گاهی خورده می گیرند که شما اعتقاد به تعطیلی اقتصاد نداشتی چرا تغییر عقیده دادی؟ 

سطح هشدارها و وسعت درگیری با کرونا به شدت افزایش یافته است در واقع سطح تهدیدات از زرد به قرمز کامل و حتی هشدار سه سه ( در حالت اپیدمی ) رسیده لذا لازم است ما هم شیوه برخورد ارتقا دهیم به حالت آماده باش کامل در آیم .

متاسفانه آرشیو رسانه ها و تاریخ کشور خالی از تجربیات گذشتگان ما در برخورد با بیماری های همه گیر بوده و هست؟

مقدار اطلاعات باقی مانده از بیماریها و قحطی های ادوار گذشته ایران با یک خلا کامل روبرو است گمان من این است منافع بعضی کشورهای استعماری حکم می کرد این منابع نابود شده و جمع آوری شود.

امروز منابع علمی تاریخی کتب دست نویس ما در لندن بسیار بیشتر از منابع موجود در ایران است؟

بسیاری از کتب دست نویس دانشمندان قدیم در دوران گذشته به قیمت های ناچیز خریداری و از ایران منتقل شده اند.

با همین اندک منابع در دسترس می شود به خوبی تحلیل کرد هرگاه کشور دچار فقر و قحطی شده در ادامه به بیماریهای همه گیر و مسری نظیر طاعون وبا و سل هم مبتلا گردیده است.

آنچه که امروز هم صدق می کند یکی از علتهای شیوع سریع کرونا ضعف جسمانی و تغذیه نا کافی است.

هر کسی که اذعان به این امر کتمان می کند حتما مشکلی دارد وگرنه هر نفس سلیم می داند وقتی هفتاد میلیون نیاز به یارانه و نیاز به کمک دارند طبق آمار رسمی دولت مفهومی غیر فقر تغذیه ای ندارد؟

در سال 96 پیشنهاد کردم به جای یارانه نقدی یارانه جنسی ( کالایی حبوبات شیر خشک ) داده شود وقتی مردم با 45 هزار تومان یارانه نقدی که مرتب هم ارزش ان کمتر و کمتر می شود نمی توانند حداقل تغذیه را فراهم کنند این یارانه کالای می توانست از وسعت کمبود تغذیه ای به شدت بکاهد هم قیمت حبوبات در بازار پایین نگه می داشت هم ارزش غذایی آن مانع ضعف و کمبود پروتئینی می شد.

در سالهای جنگ جهانی اول در ایران شاهد یک قحطی عمدی از طرف انگلیس بودیم که با خرید گندم و غله و انتقال آن سبب بوجود آمدن یک قحطی و بعد یک همه گیری بیماری وبا بودیم که نصف جمعیت آن روز ایران را از بین برد.

دوره های فقری که متناوب در ایران تکرار شده و تعداد زیادی تلفات داشته است.

تازه بعد از تلفات دچار یک سلسله از عوارض مانند کمبود نیروی انسانی و کمبود سرمایه برای کاشت محصول و کار فعالیت بوده ایم.

به نطر می رسد بعد از کرونا هم ما شاهد یک عقب رفت و تلاشی اقتصادی را باید تجربه کنیم؟

همانطور که در تاریخ ایران شاهد آن هستیم .

اما اگر با هوشیاری امروز دست به اقدامات پیشگیرانه و مثبت مانند مقاله قبلی راهبرد 393 بزنیم می توانیم هم بیماری کنترل کنیم هم از بسیاری از عواقب آن جلو گیری کنیم .

برای اثبات این تحلیل من نگاهی به مقاله زیر نوشته دکتر سولماز قلی زاده و دکتر مهدی خان خالی از لطف نخواهد بود بدهی است منابع این مقاله را هم در زیر آن چاپ می کنم بدیهی است من نه نویسنده این دو مقاله را می شناسم و نه محل چاپ اولیه را می دانم اما وقتی مطالعه کردم سخت حیرت کردم. اینک متن مقاله : ( اگرچه این مقاله بیشتر پزشکی هست تا سیاسی اما می توان از روی آن همزمانی قحطی بیماری مسری و رد پای استعمار جنگ های تحمیلی دید؟ همان شیوه ای که امروز استکبار برای برخورد با مردم ایران دنبال می کند دوباره قحطی دوباره بیماری ....؟):

به بهانه شیوع کرونا نگاهی به شیوع بیماری‌های واگیردار در تاریخ ایران؛

کاروان مرگ در گذر زمان

ب

بروز بیماری‌های پیش بینی و پیشگیری نشده واگیردار در خاطره تاریخ اجتماعی ایران تداعی کننده شرایطی هستند که بر اساس گزارش‌های منابع و تحقیقات در اثر شیوع بیماری‌های واگیردار وبا، طاعون و سل به وجود‌ می‌آمد. پیشینه بیماری‌های واگیردار مانند وبا، طاعون، سل و غیره به عنوان یکی از عوامل مهم مرگ و میر به هزاره‌های پیش از اسلام باز‌ می‌گردد، به گونه‌ای که یافته‌های آسیب شناسی تاریخی حاکی از شواهد این قبیل بیماری‌ها در اسکلت‌های دوران نوسنگی هستند. حتی ستون مهره‌های کالبدهای مومیایی شده مصریان اثر سل را نشان داده اند. یکی از الواح باستانی بین النهرین حاوی شرحی از بیماری مسری هستند.

در دوران‌های گوناگون تاریخ ایران و سایر کشورهای جهان بارها همه گیری‌های وحشتناکی بروز کرده و هزاران انسان را به کام مرگ فرستاده است. گاهی گستردگی و تاثیر بیماری‌های واگیر دار در ایران به حدی بوده که موجب دگرگونی‌های سیاسی شده است، به نحوی که بروز طاعون اسبی در لشکریان مغول به سال ۷۶۵ ه.ق سبب پیروزی سربداران سمرقندی شد، در سال ۷۸۳ ه.ق سلطان ابوسعید تیموری بواسطه تلفات اسبان در اثر بیماری از اوزون حسن آق قویونلو شکست خورد و کشته شد. (۱)

گزارش‌هایی که در منابع تاریخی پیرامون بیماری‌های همه گیر ارائه‌ می‌شود، گاه به طور دقیق مشخص‌ نمی‌کنند که آن بیماری‌ها طاعون بوده اند یا وبا و گاه برخی از مورخان از هر دو بیماری نام برده اند. همین طور داده‌های منابع پیرامون گستردگی و مرگ و میر ناشی از بیماری‌های واگیردار به نسبت تا قرن سیزدهم هجری خورشیدی اندک و از قرن سیزدهم به بعد منابع حاکی از رواج گسترده این بیماری‌ها هستند.

   

بیماری وبا در ایران

میکروب وبا اغلب در جاهای گرم گسترش‌ می‌یابد و در زمان‌هایی مانند وقوع جنگ و بلایای طبیعی که امکان رعایت بهداشت فردی و اجتماعی وجود نداشت، بروز‌ می‌کرد. این بیماری اغلب دامنگیر مردم فقیری بود که تغذیه کافی نداشتند.

در منابع دوره اسلامی جداگانه و گاه همراه با طاعون اشاراتی به این بیماری شده است. بر اساس گزارش حمزه اصفهانی در سال ۳۲۴ه.ق به هنگام خلافت متوکل بیماری سختی در شهرهای بغداد، بصره، کوفه، آبادان، اهواز، همدان و غیره انسان‌ها، حیوانات و گیاهان زیادی را نابود کرد، همچنین در سال ۲۵۸ه.ق مردمان زیادی به خاطر وبا در عراق و برخی شهرهای ایران چون اهواز مرده اند. گزارش‌های منابع تاریخی گاه به وضوع مشخص‌ نمی‌کنند که همه گیری‌های واقع شده وبا بوده اند یا طاعون، به گونه‌ای که برخی از مورخان از هر دو بیماری نام برده اند.

«کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی» در کتاب مطلع السعدین پیرامون همه گیری حادث در شهر هرات آورده است: «در این سال بر ارادت حضرت ذوالجلال در شهر و بلوکات وبای عام و علت طاعون واقع شد و روز به روز مرض و علت زیادت‌ می‌شد، ناگاه کسی را درد سر و تب سوزان‌ می‌گرفت و دانه مقدار نخودی بیشتر یا کمتر به اعضا پیدا‌ می‌شد و بعد از یک یا دو روز به جوار رحمت ایزدی‌ می‌پیوست.»(۲)

در منابع تاریخی، نخستین بروز و شیوع بیماری وبا در دوره قاجاریه به سال ۱۲۱۱ه.ق در محدوده آذربایجان ثبت شده است و در سال ۱۲۲۱ه.ق مرض وبا برای بار دوم در آذربایجان و ایروان شیوع‌ می‌یابد.

در دوران حکومت تیموریان از آنجایی که با آشفتگی، جنگ و منازعات داخلی و خارجی همراه بود، شرایط سیاسی و اجتماعی آن بر بهداشت جامعه تاثیر گذاشت، به گونه‌ای که محاصره‌های طولانی مدت قحطی و رواج بیماری‌ها واگیردار را به دنبال داشت.

«حسن بیگ روملو» مورخ ایرانی در شرح فتح بغداد‌ می‌نویسد:«آب دجله از خون کشتگان کسوت شاخ مرجان و لعل بدخشان در بر کرد و هوای بغداد از عفونت اجساد مردگان مزاج سموم گرفت.»(۳)

بنابراین اجساد کشته‌های جنگی و آلوده شدن آب‌ها به آنان و همین طور تجزیه آن جسدها در فضای باز یکی از عوامل شیوع بیماری‌های واگیردار بوده است. هر چند جانشینان تیمور از علما و اطبا حمایت کردند و وجود دارالشفاهایی مانند دار الشفای مهد علیا ملکت آغا، ساخت حمام توسط امرایی چون «امیر چخماق» و تولید متن‌های پزشکی در این دوره مانند وجع المفاصل، حفظ الصحه، القوانین العلاج و غیره بیانگر توجه آنان به حوزه درمان هست، اما این برنامه‌ها در همه مناطق به عمومیت نرسید و طب سنتی توانایی درمان بیماری‌های واگیردار را نداشت، به گونه‌ای که آثار مورخان این زمان حاوی گزارش‌های مکرر از رواج بیماری‌های واگیردار در این دوره فترت از تاریخ ایران هستند.

اما منابع دوره قاجار به وفور به شیوع بیماری وبا در ایران اشاره دارند.«میرزا موسی ساوجی» در رساله اش عامل اصلی وبا را تعفن هوا‌ می‌داند که این امر منجر به عفونت و وارد شدن آن به مزاج افراد‌ می‌شد. «کنت آرتور دو گوبینو»خاورشناس فرانسوی فقدان بنگاه‌های خیریه، مریضخانه و عبور آب آشامیدنی از مجرای سرباز و بدون حفاظ را علل بروز وبا دانسته است. (۴)

در منابع تاریخی، نخستین بروز و شیوع بیماری وبا در دوره قاجاریه به سال ۱۲۱۱ه.ق در محدوده آذربایجان ثبت شده است و در سال ۱۲۲۱ه.ق مرض وبا برای بار دوم در آذربایجان و ایروان شیوع‌ می‌یابد.(۵)

با توجه به گزارش‌های سفرنامه «نوبویوشی فوروکاوا» و «عبدالرزاق بیگ مفتون دنبلی» بیماری وبا در این سال‌ها علاوه بر آذربایجان در بوشهر، شیراز، اصفهان، یزد، کاشان و غیره سرایت داشته است. در جنگ‌های ایران و روس در کنار مشکلات مالی و تلفات ارضی و انسانی برای ایران، بیماری‌های عفونی و واگیردار هم در شمال غرب کشور جان بسیاری را گرفتند و در آن زمان به سبب نبودن امکانات برای دفن کشته‌های جنگی اجساد در فضای باز متعفن و فضا را آلوده کردند.

منابع مختلف از شیوع وبا کوچک و بزرگ در سال‌های ۱۲۳۶- ۱۲۵۰ و ۱۲۵۲ ه.ق در تهران و سایر شهرها خبر‌ می‌دهند که کار خاصی از سوی حکومت‌ها برای پیشگیری و درمان انجام‌ نمی‌گیرد، به گونه‌ای که در سال‌های ۱۲۶۰ تا ۱۲۶۳ه.ق شاه و درباریان قاجار برای مصون ماندن از بلای وبا به لواسان رفتند. (۶) بروز نارضایتی‌های مردم از دولت و بحران‌های اجتماعی ناشی از وبا بود که فرصت و زمینه را برای رهبران جریان‌ها فراهم‌ می‌کرد، علی محمد باب از فقر و فلاکت عامه مردم عصر قاجار بهره برداری و در سال ۱۲۶۰ه.ق شورش کرد.

در گزارش‌ها و تحلیل‌ها درباره گروندگان به این شورش، گروه‌های متعددی را‌ می‌توان یافت که به سبب فقر و فلاکت ناشی از بیماری‌های واگیردار به جریان باب پیوسته اند.(۷) در این دوران بروز بیماری وبا و مشکلات ناشی از آن به حدی بود که امیرکبیر در سال ۱۲۶۷ه.ق دستور اجرای قرنطینه در مرز ایران و عراق را صادر کرد. (۸) حتی بعدها ناصرالدین شاه به منظور جلوگیری از شیوع بیماری‌های واگیردار چون وبا در کشور مجلس حفظ الصحه را تاسیس کرد، اما این گونه تدابیر به سبب اقتصاد سنتی و عقب افتادگی علمی بسیار ناکارآمد بودند و همواره آشفتگی‌های سیاسی یکی از عوامل بروز فقر و وبا در کشور بودند.

درسال ۱۲۶۹ و۱۲۷۳ه.ق وبا بار دیگر تمام ایران را فرا‌ می‌گیرد. کنت دوگوبینو که در این سال در تهران به سر‌ می‌برد،‌ می‌نویسد: «هر کس دو پا داشت و‌ می‌توانست فرارکند برای حفظ جان خود از پایتخت گریخت. مردم چنان‌ می‌مردند که گویی برگ از درخت‌ می‌ریزد، من تصور‌ می‌کنم که بیش از یک سوم سکنه شهر تهران در اثر وبا مردند.»

درسال ۱۲۸۴ وبای شدید دیگری در همه شهرهای ایران همه گیر‌ می‌شود. در همان سال طبق برآورد ژوزف دزیره تولوزان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، حدود یکصدهزار نفر به خاطر ابتلا به وبا درگذشتند. درسال ۱۲۸۷ وبا همراه قحطی پدیدار شد. درسال ۱۲۹۴ وبای سختی در گیلان پدیدار گشت و ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر را تلف کرد. درسال ۱۳۰۷ باز وبا از کرمانشاهان آمد. آخرین وبا در ۱۳۰۹ ه.ق از بادکوبه آغازشد و روسیه را گرفت و به اندک زمانی از شهرحاجی ترخان (آستراخان) به رشت رسید.

در تابستان ۱۳۰۹ وبا به سمنان و دامغان زد و در اوایل محرم سال۱۳۱۰ در تهران شیوع یافت. دکتر تولوزان‌ می‌نویسد: «در مدت سی سال که من در ایران بودم، این سخت ترین و گسترده ترین وبایی بود که شاهدش بودم. و کسی امید یک ساعت زنده ماندن نداشت.» (۹)

جنگ جهانی اول(۱۹۱۸- ۱۹۱۴م) ناخواسته ایران را فرا گرفت و به سبب بروز مشکلات مالی و قحطی بیماری‌هایی چون وبا در نقاط مختلف کشور افراد بسیاری را به کام مرگ فرستادند. به طور کلی رواج وبا در تاریخ اجتماعی ایران ارتباط تنگاتنگی با وقوع جنگ‌ها، فقر و آلودگی‌های محیطی دارد و بروز این بیماری در زمان اشغال ایران توسط متفقین به سال ۱۳۲۰ه.ش را‌ می‌توان تصور کرد.

   

بیماری طاعون در ایران

طاعون بیماری بسیار عفونی و مشترک بین انسان و موش در تاریخ ایران اغلب همراه با وبا شیوع یافته است، پزشکان ایرانی مانند «ابوسهل مسیحی» در رساله‌ای پیرامون طاعون، «علی بن عباس مجوسی» در کتاب طب ملکی و «ابوعلی سینا» در قانون این بیماری را توصیف و به آن پرداخته اند. همان گونه که در مبحث مربوط به وبا اشاره شد برخی از منابع به سبب تشخیص ندادن به طور همزمان از طاعون در کنار وبا سخن‌ می‌گویند، اما در منابع مربوط به دوره تیموری به طور جداگانه هم به این بیماری پرداخته شده است.

گزارش مورخ نامی «محمد بن خاوند شاه معروف به میرخواند» مربوط به سال ۷۸۰ه.ق که بیان‌ می‌کند:«در تابستان آن سال، بیماری طاعون در کلات ظاهر شده و بسیاری از مردم آنجا به هلاکت رسیدند.» (۱۰) حاکی از آن است که در کلات مشهد بیماری طاعون سبب تلفات سنگین شده است. در منابع دوره تیموری مانند روضه الصفا، روضات الجنات، حبیب السیر، احسن التواریخ و مطلع سعدین، به کرات به وقوع طاعون در شهرهای هرات، شیراز و تبریز اشاره شده است.

علاوه بر ناامنی و وقوع جنگ‌ها در داخل ایران که همواره سبب بروز قحطی و بیماری‌ می‌شدند، واقع شدن بخش قابل توجهی از جاده ابریشم در خاک ایران گاه سبب‌ می‌شد تا بیماری‌های واگیردار از سایر نقاط حتی شرق دور و اروپا به کشور ما ایران منتقل شوند. گزارش‌های مربوط به طاعون جهانگیر (پاندمیک) در سال‌های ۸۷۷- ۷۴۷ه.ق /۱۴۷۳-۱۳۴۶م که آسیا و اروپا را در بر گرفت، حاملان آن موش‌های صحرایی و هیات‌های تجاری، سیاسی و مذهبی بوده اند.(۱۱) در دوره‌های بعدی تا زمان قاجار به سبب کشف راه‌های دریایی و زیاده خواهی سیاسی و اقتصادی دول اروپایی رفت و آمد خارجی‌ها به ایران بالا گرفت. در زمان حکومت دودمان صفوی ایران چندین بار گرفتار طاعون شد.

آنهایی که دچار طاعون بودند تنها‌ می‌ماندند و خویشان و دوستان شان آنها را رها‌ می‌کردند و بالاخره در فقدان وسیله از دنیا‌ می‌رفتند. هنگامی که ساکنان رشت نزد آنها بازگشتند، این بیماری دامنگیرشان شد و به این ترتیب جمعیت رشت به هشت هزار نفر تقلیل یافت.»

در یک مورد استان گیلان، شهرهای تبریز، قزوین و اردبیل را در برگرفت و در قزوین و اردبیل حدود ۳۰ هزار کشته بر جای گذاشت. در دوران حکومت شاه عباس، شیوع همزمان وبا و طاعون از قزوین آغاز و به شهرهای ابهر، طارم، خلخال، زنجان، آذربایجان و گیلان، تسری یافت. در قزوین ۲۰ هزار نفر مردند. بعد از اشغال اصفهان و سقوط صفویان به دست افغان‌ها درسال ۱۷۲۷ م طاعون در گیلان شیوع یافت. در ۱۷۳۱ نیز این بیماری جان حدود ۲۰ هزار نفر را در همدان و مناطق غرب ایران گرفت.(۱۲)

روی کار آمدن قاجارها در ایران برآمدی از جنگ‌های داخلی در ایران بود که آقا محمد خان قاجار در طی درگیری‌های شدید با رقبا توانست دودمان قاجار را در ایران به قدرت برساند، کمی بعد وقوع جنگ‌های ایران و روس و آسیب دیدن ارتش و مردم ایران در این جنگ‌ها جملگی سبب بروز بیماری‌های واگیردار در جامعه شدند. وقوع حادثه مهلک و مرگبار طاعون از اواخر ۱۲۴۶ تا اواسط ۱۲۴۷ه.ق طیف جغرافیایی وسیعی از ایران و عراق را در بر گرفت و سبب کشتار مردم شد.

به نظر‌ می‌آید بروز بیماری واگیردار اعم از وبا، طاعون، سل و غیره به سبب ناکارآمدی‌های طب سنتی و نبود امکان دفن اجساد رواج و گسترش‌ می‌یافتند. «یاسنت لویی رابینو» نماینده سیاسی انگلستان در استان گیلان در کتاب ولایات دارالمرز گیلان‌ می‌نویسد:«در حدود ۱۸۳۰ -۱۸۳۱م طاعون در گیلان شیوع یافت و طی چند هفته نصف جمعیت رشت که بالغ بر چهل هزار نفر‌ می‌شدند هلاک شدند و بقیه به هر طرف که پیش آمد گریختند. در مدت کوتاهی جز تعدادی از اجساد مردگان در رشت چیزی نماند و این شهر به صورت شهری مرده درآمد. دیگر کسی در آنجا دیده‌ نمی‌شد.

آنهایی که دچار طاعون بودند تنها‌ می‌ماندند و خویشان و دوستان شان آنها را رها‌ می‌کردند و بالاخره در فقدان وسیله از دنیا‌ می‌رفتند. هنگامی که ساکنان رشت نزد آنها بازگشتند، این بیماری دامنگیرشان شد و به این ترتیب جمعیت رشت به هشت هزار نفر تقلیل یافت.»

همین طور در ادامه به تاثیر بیماری واگیردار طاعون در جابه جایی‌های اجتماعی و اقتصادی پرداخته و‌ می‌گوید:«پول صاحبان تازه‌ای پیدا کرد. بعضی که ثروتمند بودند گرفتار فقر شدند. ثروت و تجملات و اثاثه آنها را همسایگان برداشتند و بعضی که اقوام ثروتمندی را از دست داده بودند به ثروت رسیدند.»(۱۳) درسال ۱۲۴۶ در تبریز وبا و طاعون و در سال ۱۲۸۷ ه.ق در سقّز و بانه کردستان طاعون جان بسیاری را گرفت. این گزارش‌ها بیانگر نبود درمان و تدابیر جامع کفن و دفن در تاریخ اجتماعی ایران هستند، که با وقوع این وقایع موقعیت مالی بسیاری از افراد و خانواده‌ها دگرگون‌ می‌شد. چه بسا این حوادث سبب شکل گیری دغدغه‌های قشر روشنفکر ایرانی در دوره قاجار مبنی بر ترقی علمی در بخش درمان و طبابت شد.

   

بیماری سل در ایران

پزشکان از دوران باستان با بیماری سل آشنا بوده اند.بر اساس یکی از پاپیروس‌های مصر متعلق به سال‌های ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ پیش از میلاد، جراحان مصر باستان از آبسه سلی آگاه و باور داشتند که نباید آنها را شکافت و تخلیه کرد. علاوه بر این «بقراط» پزشک یونانی در پیش از میلاد مسیح گفتارهایی درباره سل دارد.

پزشکان ایرانی چون «علی بن سهل ربن طبری» «زکریای رازی» و «ابوعلی سینا» نیز از نشانه‌ها و اشکال مختلف بیماری سل آگاهی داشته اند. دانسته‌ها درباره گستردگی و میزان مرگ و میر ناشی از بیماری سل در ایران تا قرن نوزدهم میلادی اندک است، ولی از این قرن به بعد داده‌های بیشتری در دسترس هست. نخستین نوشته‌های نوین در مورد بیماری‌های واگیر دار سل در ایران بر گرفته از منابع پزشکی اروپایی بتدریج از ابتدای سده بیستم پدیدار شده اند.

«میرزا رضاخان صدیق الحکما» در سال ۱۲۷۹ه.ش کتابی به نام معرفهالسل را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد. بر اساس پژوهش «ویلم فلور» بیماری سل در تهران و سایر شهرهای دوره قاجار شایع بوده، به گونه‌ای که در دهه ۱۳۰۰ه.ش یکی از علل مهم مرگ و میر به شمار‌ می‌رفت.

«یاکوب ادوارد پولاک» نخستین استاد پزشکی مدرسه دارالفنون در سفرنامه اش‌ می‌نویسد:«سل ریوی را‌ نمی‌توان در مورد ایرانیان بومی و در شمار بیماری‌های موجود محسوب داشت. نه موردی که طی نه سال طبابت در میان نژاد سفید با آن مرض برخورد کردم، تقریباً همه از زنان بودند که چند هفته پس از وضع حمل، این مرض در آنها ظاهر شد و بسرعت چشمگیری به مرگ شان انجامید.»(۱۴) ادامه گزارش‌های پولاک حاکی هستند که بیماری سل در آذربایجان و مناطق ساحلی دریای مازندران نسبت به سایر مناطق ایران شیوع بیشتری داشته و حتی یک فرانسوی به سبب سرایت سل در ایران از دنیا رفته است.

بعد از وقوع انقلاب مشروطیت اقدام‌های ارزشمندی در اواخر دوره قاجار به منظور بهینه سازی بخش پیشگیری و درمان صورت گرفت، به گونه‌ای که انستیتو پاستور ایران به سال ۱۲۹۹ ه.ش برپا شد. با روی کار آمدن پهلوی اول رئیس صحیه مملکتی که زیر نظر وزارت داخله فعالیت داشت، به سال ۱۳۱۱ه.ش پیشنهاد‌هایی برای مهار سل مطرح و اعلام کرد که تنها راه پیشگیری از این بیماری تزریق واکسن ب.ث.ژ در دهمین روز تولد نوزاد است و تزریق آن باید در یک سالگی و دو سالگی تکرار شود، حتی توصیه کرد در انستیتو پاستور ایران بخش تهیه واکسن ب.ث.ژ تاسیس شود.

درباره اجرای سراسری چنین پیشنهاد‌هایی در آن زمان سند و مدرکی در دسترس نیست. اما پس از ورود مفاهیم نوین علمی به پزشکی ایران، بتدریج پزشکان ایرانی در صدد مبارزه با سل بر آمدند که دکتر سیاوش شقاقی، دکتر مسیح دانشوری، دکتر صادق پیروز عزیزی، دکتر محمدعلی نشرودی و دکتر مهدی قدسی از پیشاهنگان مبارزه با بیماری‌های واگیردار از جمله سل در ایران هستند.

ورود فنون پزشکی نوین به ایران و تکامل آن و همین طور بهینه سازی تدریجی محیط‌های زندگی شهری و روستایی در دوره پهلوی دوم و تداوم آن بعد از انقلاب اسلامی سبب تقلیل بروز بیماری‌های واگیر داری مانند وبا، طاعون و سل شد.

   

    منابع:

    ۱- سخنرانی دکتر حسن تاج بخش، عنوان: بیماری‌های واگیردار انسانی، حیوانی در آیینه تاریخ، مجله آموزشی و بهداشتی، صص۲۷۸-۲۷۷

    ۲- سمرقندی، کمال الدین عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به کوشش عبدالحسین نوایی، ج۱، ص۵۳۶

    ۳-روملو، حسن بیگ، احسن التواریخ، تصحیح عبدالحسین نوایی، ص۳۰۶

    ۴-گوبینو، کنت دوآرتور، سه سال در ایران، ترجمه ذبیح الله منصوری، ص۹۳

    ۵-اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، مرآت البلدان، ج۱، صص۵۳۱-۵۲۹

    ۶-اعتمادالسلطنه-ج۱-ص۵۸۶

    ۷-فوران، جان، مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، ص۲۴۰

    ۸-آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، چاپ پنجم، ص۲۳۶

    ۹-مجیدی، علیرضا، بیماری وبا در تاریخ ایران و جهان

    ۱۰-میرخواند، محمد بن خاوند شاه، روضه الصفا، تلخیص عباس زریاب خویی، ص۱۰۳۹.

    ۱۱-کثیری، مسعود و نجمه سالک، طب در دوره مغول، ص۸۷

    ۱۲-عزیزی، محمد حسین و فرزانه، تاریخچه طاعون انسانی در ایران، فصلنامه گیلان ما

    ۱۳-رابینو، یاسنت لویی، ولایات دارالمرز گیلان، ترجمه جعفر خمامی زاده، ص۵۵۲

    ۱۴-پولاک، یاکوب ادوارد، ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاوس جهانداری، چاپ۲، ص۴۸۷

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 393 ) با مدیریت روحانی کشور از کرونا شکست خواهد خورد؟

دولت روحانی فاقد برنامه فاقد مدیریت فاقد استراتژی است نه تنها در مدیریت کشور در اقتصاد در مقابله با کرونا هم بسیار دیر بسیار کند و بسیار ناکافی شروع کرد.

وسعت سرایت کرونا و اپیدمی مردمی همینطور آثار بسیار سنگین آن بر اقتصاد تحریم شده ایران با ادامه وضع فعلی بلاشک به شکست کامل جمهوری اسلامی ایران منجر خواهد شد.

از هم اکنون باید پرچم تسلیم بالا ببریم هیچ شکی در این گزینه نیست.

دولت حتی از پیش بینی وضع فعلی عاجز بود این نشان دارد از پیش بینی وضع آینده هم عاجز خواهد بود

به احتمال بسیار زیاد تعداد مبتلایان به بیش از چند میلیون نفر خواهد رسید و تلفات به بیش از پانصد هزار نفر افزایش خواهد یافت.

در واقع با یک اپیدمی همگانی روبرو خواهیم شد ظرف یک ماه گذشته اقدامات غیر اصولی باعث پخش شدن این ویروس در سرتاسر کشور شد و همینطور این سیاست ادامه دارد.

اکنون نیاز به یک سطح بالایی از مدیریت بحران نیاز داریم.

این مدیریت استراتژیک با حماقت های مکرر روحانی سازگار نیست نیاز است ایشان هرچه زودتر برکنار و در صورت مقاومت دستگیر شود فورا از ایشان خلع ید گردد.

در واقع مدیریت بحران اقتضاء می کند تصمیمات بسیار جدی گرفته و اجرایی گردد.

بگذارید مطالبی با شما در میان بگذارم هیچ پیشنهاد غیر اصولی تاکنون مطرح نکرده ام .

بر اساس هوا و هوس سخن نمی گوییم برای بررسی این سخنان نوشته های دو سال پیش مرا چک کنید.

اگر به آن نوشته ها عمل شده بود امروز اینقدر ضعیف ذلیل و درمانده نبودیم؟

هر چه نوشته بودم شد هرچه پیش بینی کرده بودم تحقق پیدا کرد.

آنچه هم امروز می نویسم اگر عمل نشود 

شش ماه دیگر باید کاسه گدایی کشور بدست بگیرد برای گدایی نان مواد بهداشتی برای کنترل تعداد تلفات برای کنترل نا امنی ناشی از وخامت وضع اقتصادی ؟

هیچکدام بلوف نیست هیچکدام اغراق نیست درست بعد از شش ماه نه تنها مشکلات بسیار عمیقی خواهیم داشت بلکه باید خود را برای خدا حافظی تا ابد با جمهوری اسلامی ایران آماده کنیم؟

ادامه وضع فعلی منجر به متلاشی شدن کامل اقتصاد و دولت در کشور خواهد شد واین ضعیف ترین دولت بعد از انقلاب ( دولت روحانی) قادر به کنترل اوضاع نخواهد بود و خود باعث عمق تاثیر گذاری تحریم اپیدمی کرونا در کشور خواهد بود.

شاید دوباره سلسله شاهنشاهی در ایران با کمک استکبار ترویچ شود اما نه با ایران بزرگ امروز با یک کشور تجزیه شده و کوچک در مرکز ایران فعلی؟

مدیریت بحران کرونا بسیار برای ادامه حیات کشور اهمیت دارد.

اما پیشنهادات من برای مدیریت و کنترل بحران 

1- برکناری کامل دولت ( بغیر از وزیر بهداشت ) حتی پیشنهاد زندانی کردن اعضاء دولت دارم تا پایان کنترل بحران

2- تعیین یک مدیریت استراتژیک از طرف رهبری با یک مدیر جهادی و شش دانشمند و مجنهد که با اتخاذ تصمیمات زیر کشور از بحران نجات دهند.

3- اعلام وضع فوق العاده و ممنوعیت تردد ماشینهای شخصی در جاده های کشور تردد اتوبوس آن هم بسیار کنترل شده ( در واقع فقط تردد برای بازگشت به شهر مبدا)

4- تعطیلی کامل برای 45 روز برای ضدعفونی کردن شهر و کنترل بیماری حداقل تا اول اردیبهشت

این خیال خام که با گرم شدن هوا کرونا کم خواهد شد کنار گذاشته شود سرایت کرونا در امارات و عربستان نشان داد حتی در گرما هم فعالیت این ویروس ادامه دارد؟

5- مغازه های مواد غذایی و نانوایی بصورت کنترل شد با ضدعفونی روزانه باز شوند.

6- دولت برای تمام مدت تعطیلی هزینه ملت برای خورد و خوراک متقبل شود فقط برای کسانیکه اعلام نیاز کنند ( مواد غذایی بصورت کامل ضدعفونی شده و متمرکز تحویل شود)

7- با ایجاد بیمارستان های صحرایی و کمک گرفتن از داوطلبین محیط درمانی افزایش شدید یابد.

8- با کمک پزشکان حاذق در تلویزیون و شبکه های رسمی ( اینترنت) نحوه درمان آموزش داده شود 

حداقل نحوه موثرتر متاسفانه این بیماری هنوز بطور کامل ناشناخته است هنوز داروهای آن تولید نشده حتی سیستم کامل سرایت هم مشخص نیست در بعضی بیمارستان ها هر چه آنتی بیوتک دارند به بیمار تزریق یا می خورانند اما باز بیمار فوت می کند

تازه موارد بازگشت بیماری در درمان شدگان دیده شده است.

9- با ایجاد دو سری مرکز تحقیقات برای درمان و واکسن این بیماری از طریق داروهای شمیایی و داروهای گیاهی سنتی با سرمایه گذاری شدید دولت بصورت شبانه روزی اقدام شود.

10- بسیار مهم است که زندگی مردم نجات داده شود اولین گام زندگی انسانها است دومین گام حفظ سرمایه های عمومی و خصوصی مردم ایران است لذا پیشنهاد ایجاد کمیته های اقدام در همه شهرها و روستا ها اقدام به سرکوب متمرکز بیماری و حمایت از مردم گردد.

11-ستاد بحران تشکیل شده اگر لازم دانست کشور برای مدت بیشتری تعطیل عمومی شود با رعایت حذف مالیات و اجاره و سود پول در مدت تعطیلی برای همگان اجرایی گردد. 

12- هرگز منتظر کمک از خارج از کشور نباید بود چین با دو تا سه هزار تریلیون دلار ذخیره مالی و نیروی وسیع انسانی و پزشکی اطلاعات کمی از بیماری دارد بیشتر هم حدس و گمان است؟

لذا باید چین را در کنترل سرایت کمی موفق دانست اما قادر به شناخت کامل بیماری و داروی آن نشده اروپا هم در این وضعیت قادر به کمک نیست لذا ایجاد هر گونه امید و انتظار فاجعه را در ایران بیشتر خواهد کرد.

13-تشکیل کلاس حضوری ده تا بیست نفری برای آموزش عملی پرستاری و درمان با کمک دانشگاه

14-ایجاد آسایشگاه های موقت برای نگهداری بیماران بهبود یافته برای 20 روز تا پاک سازی کامل؟

15-برنامه ریزی برای ادامه درمان و اقتصاد کشور برای موقعیت های دشوار تر .تامین دارو و غذا تامین وجه مالی کشور حتی از طریق فروش طلا ( ذخیره طلای کشور)

16-تعطیل کردن تمام ادارات و ارسال پرسنل دولت به آموزش و کمک به مردم و بیماران و توزیع بسته های بهداشتی و تغذیه ای

17-ایجاد پاسگاه های کمک به مردم به خصوص در کنار مناطق آسیب پذیر برای توزیع مواد غذایی و توزیع اقلام بهداشتی در حاشیه شهرهای بزرگ برای توانا کردن آسیب پذیرها در تمام شبانه روز.

18-کمک گرفتن از سپاه و ارتش برای ضدعفونی کردن و کنترل تردد مردم و مکان های عمومی و خیابانهای کشور.

19-تولید ماسک و مواد ضد عفونی مستقیما توسط دولت و ارسال کارمندان بیکار به واحد های تولیدی ایجاد شده توسط دولت.

20-دفن متمرکز فوت شدگان در مکانهای محدود و رعایت اصول بهداشتی برای جلوگیری از سرایت آلودگی از اجساد برای آینده؟

باید کل کشور را مانند یک پادگان برای درمان و ریشه کردن این بیماری سامان داد این مدیریت از عهده دولت فعلی ساخته نیست؟

ادامه وضعیت فعلی فقط کشور در بحران بیشتر فرو خواهد برد.  

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 392 ) با ورود کرونا به ایران آمریکا به فشار بیشتر امیدوار شد؟

ورود کرونا به ایران باعث رکود بیشتر اقتصادی و اثر گذاری بیشتر تحریم ها خواهد شد.

در این بین اشک تمساح مارک پمپئو وزیر خارجه آمریکا برای کمک به ایران بیشتر از شادی او حکایت دارد؟

تا کمک سیاسی یا اقتصادی به تهران اما یک نکته ناگفته این وسط وجود دارد چرا با وجود مقاومت سر سختانه تهران آمریکا به درهم شکستن ایران اینقدر مطمئن است؟

مشکل بیش از آنکه در خارج باشد به داخل ایران باز می گردد.

در حالیکه اصول گرایان اکثریت کرسی های مجلس را کسب کرده اند اما بازهم آمریکا به موفقیت خود امیدوارتر شده است.

در حالت معمول باید تصاحب کرسی های پارلمان ایران یک شکست بزرگ را برای آمریکا رقم بزند اما اینک ترامپ و پمپئو از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند؟

مشکل کجا است ؟

دولت روحانی و ساختار دولت ایران اینک بسیار شکستنی تر از گذشته شده است.

فشار حداکثری تحریم تضعیف مکرر اقتصاد اینک آهسته آهسته می رود تا زمینه اضمهلال دولت در ایران فراهم کند .

دقیقا مانند شهر "بی کلانتر" یا ملت "بی دولت " یا نوعی آنارشیست در اقتصاد در قانونمداری در آموزش و پرورش در تحصیلات عالی در احترام به حقوق شهروندی الی غیر ذالک؟

چرا داریم به این مرحله نزدیک می شویم؟

علت در گذشته و این چهل سال بعد از انقلاب است؟

دولت های ما با وجود درآمدهای نفتی و بودجه کلان یک عده مفتخور بی عرضه ( با مدارک ناقص) به عنوان کارشناس کارمند و گروهای ذینفع در خدمت خود درآورده اند ( هنوز هم ادامه دارد)

اینان به ضرب پول و مخارج هنگفت بر کشور سیطره پیدا کرده بودند؟

اما اینک پول و بودجه ای در کار نیست پس قدرت اعمال نفوذ هم به شدت تنزل پیدا کرده است.

این سیستم چینش به علت فساد گسترده نه کارآیی داشت و نه بازده اینک با کمترین فشار از هم فرو خواهد ریخت؟

آنچه سیستم دولت ایران را در معرض شکست قرار داده به شرح زیر است؟

1- فساد گسترده و عمیق ( تقسیم منافع برای حق سکوت به عوامل تشکیل دهند دولت یا گروه های حمایت کننده دولت )

این فساد نه تنها در بدنه اصلی دولت و وزیران حاکم است بلکه در سطوح پاینتر و مدیران درجه دو و سه کشور هم بیداد می کند بگونه ای که گرفتن کوچکترین مجوز حتی برای عادی ترین نوع کسب یا تولید با وساطت یا رشوه فقط امکانپذیر است 

2- سوء مدیریت از شخص رئیس حمهور تا مدیر یک آبدار خانه در سیستم دولتی دچار نوعی فرعون زدگی الیگارشی مواجه هستیم در دولت شاه باید وابسته یکی از هزار فامیل بود 

امروز باید یکی از وابستگان جناحی و سیاسی یا آقازادگی باشد در حالت معمول هم شخص روحانی فاقد مدیریت در محل خدمت خود بود فقط به وسیله ایجاد ارعاب ( چون رئیس سازمان های اطلاعاتی و امنیتی کشور بود) کار پیش می برد.

3-نداشتن صداقت و رفعت در برخورد با عامه مردم؟ ( نداشتن سرمایه اجتماعی ) برای توضیح بیشتر نمونه

گران کردن بنزین در واقع نمایش تمام عدم صداقت و تکیه به مردم بود همراه با خشونت و ضرر زیان به حیثیت جمهوری اسلامی ایران.

دولت ایران با داشتن این سه خصوصیت در واقع شکست خورده است فقط جنازه ای را بزک کرده به نمایش گذاشته است

اگر نبود حمایت رهبری و مایه گذاشتن از سرمایه اسلام انقلاب این بنا همان آبان ماه دفن شده بود؟

پس خوشحالی پمپئو زیاد هم تخیلی نیست.

در واقع دولت ایران بدون کرونا هم در حالت پیروزی نبود.

اما صحنه کار اینک بسیار دگرگون تر شده است اگرچه هنوز آثار اقتصادی اجتماعی و سیاسی کرونا  ظاهر نشده است.

بزودی فشار بار مالی درمان کرونا و مخارج سنگین دولت و همینطور رکود ناشی بسته شدن شرکت ها و مراکز تجاری سر باز خواهد کرد.

آثار این ویروس بر بازار تحریم زده ایران بسیار عمیق خواهد بود.

ثمره ویروس کرونا بر ایران مخرب سهمگین خواهد بود بخصوص اگر با اشتباهات مکرر ستاد فرماندهی کرونا همراه باشد.

دیری نمی کشد که این ویروس "پاستور" را هم به "ذات الریه" مزمن گرفتار کند.

اگر چه روحانی در صدد است قبل از مرگ دولتش با سو استفاده از ناراضی بودن مردم حاکمیت را به تسلیم در پروژه " مذاکره " وادار کند.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 391 ) چگونه اثرات مرگبار کرونا بر اقتصاد ایران کاهش دهیم؟

قبل از شروع بحث بگذارید اعتراف کنم کاری که تحریم نتوانست انجام دهد "فروپاشی اقتصاد ایران "کرونا در مدت کوتاهی آنرا انجام داده و کار اقتصاد را به فرو ریزی کامل خواهد کشاند.

اکنون در آستانه تعطیلی کامل شهر هستیم

ماه اسفند آخرین ماه سال است در شرکتها و تجارت های بزرگ همینطور در کسبه و بازار خرده فروشی اکنون وقت تسویه حساب و پرداخت پاداش آخر سال و عیدی کارکنان است .

بطور معمول این ماه از سال اوج فروش بسیاری از صنوف است یا شاید بشود گفت تنها موقعی از سال است که سود فروش بر مخارج پیشی می گیرد؟

بعد از بحران تحریمها این موقع سال فصل درو کردن محصول برای بیش از هفتاد در صد صنوف می باشد.

بسیاری از مغازه ها بدون بازار شب عید قادر به ادامه کار نیستند این موضوع برای مغازه های اجاره ای حکم مرگ و زندگی را دارد.

اما حالا ویروس "کرونا " پیدا شده تمام مناسبات بازار را به هم ریخته است؟

سه و نیم میلیون مغازه کشور با بحران فروش مواجه شده اند در بازار هیچ خریداری نیست؟

خیابان ها خالی از تردد و مشتری است دیروز جمعه دوم اسفند ماه بود سکوت بر تمام بازار تهران حکم فرما بود مطلق بازار خالی از مشتری؟

تعداد سه ونیم میلیون کسبه کشور با خانواده هایشان 3/5 نفر بطور متوسط اعضاء هر کدام می شود حدود 12 میلیون نفر به این لیست اضافه کنید یک میلیون هفتصد هزار دست فروش و دوره گرد فروش

حدود 6 میلیون هم خانواده دست فروشان است جمعا 18 میلیون بدون در آمد؟

شرکت های تجاری و حتی تولیدی هم وضع بهتری نسبت به بقیه ندارند در صورت عدم گردش کالا در بازار پله دوم سقوط متعلق به همین شرکت ها خواهد بود که از هم اکنون شروع به اخراج کارمندان و کارگران خود را برای سال آینده کرده اند به بهانه مسافرت عدم صرفه اقتصادی یا شروع بیماری تمام مسری کرونا؟

در واقع 12 میلیون کارگر کارخانجات هم از هم اکنون باید برای خود فکری کنند.با احتساب خانواده می شوند 42 میلیون نفر و در جمع با 18 میلیون بالا جمعا حدود 61 میلیون نفر خواهند شد بدون درآمد؟

باقی هم یا کارمند دولت هستند یا کشاورز وضع کارمندان دولت هم با این تورم افسار گریخته از هم اکنون پیدا است آن هم با عیدی یک میلیون دویست هزار تومانی؟

شاید وضع کشاورزان بهتر از بقیه باشد اما باید توجه داشت بسیاری از آنان زمین های خرد و آب ناکافی دارند؟

اگر این وضع فعلی یک سال دیگر هم ادامه پیدا کند چه خواهد شد؟

بدیهی است آمار مبتلایان به کرونا افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد و تلفات هم به طبع بسیار بالاتر خواهد رفت؟

هم اکنون هم دولت با مردم صادق نبوده آمار بسیار بیشتر از این است که دولت می گوید؟

فقط آمار فوت شدگان قم تا تاریخ پنجم اسفند بیش از 250 نفر بوده به گواهی آقای امیرآبادی نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی ؟

فاجعه بالاتر از آمارهای کذایی است که هروز اعلام می شود؟

چه با اعلام آمار پایین ما کشور پیشرفته ای خواهیم شد.

دولتی که در مواجه با تحریم عادی آمریکا آنچنان ضعیف و دست بسته عمل کرد .

با این فاجعه بزرگ تاثیر کرونا بر اقتصاد چه خواهد کرد؟

بدیهی است یا هیچ کار یا بسیار ضعیف ظاهر خواهد شد.

آقای روحانی که وقت ندارند یا در حال تردد به منزل هستند یا در حال استراحت در استخر مجموعه ریاست جمهوری ( داخل جکوزی مدرن و جدید ساخت در دوره ایشان) هستند؟

شاید هم در کلاردشت یا جزیره قشم یا کیش باشند؟

ما یک چوپانی داشتیم در محل خدمت معلمی در روستا خانواده اش از دست او خیلی شاکی بودند.

می گفتند آن موقع که کوه است ( رفته به چرا گوسفندان به کوهای مجاور) خوب کوه است اما آنموقع که خانه هم هست انگار که بازهم کوه است ( هیچ کاری از دستش بر نمی آید؟)

 حالا آقای روحانی هم انکار هیچ کاری از دستش بر نمی آید؟

اکنون وضع بسیار خطرناک و هشدار دهنده است هر گونه کوتاهی از تلاش و همت خیانتی بزرگ به کشور و جمهوری اسلامی ایران است .

آنان که باید کاری کنند سکوت کرده در گوشه ای نشسته اند.

آنان که بی لیاقت محض و بی عرضه هستند به گواهی عملکرد اکنون گستاخانه حرف می زنند .

فردای شکست طلبکار هم می شوند.

بلند شوید جمع کنید این کاسه کوزه را ریاست و سمت وقتی بدرد می خورد که مرگ پشت درب نایستاده بود ؟

اکنون مرگ با تمام روی وحشت و خشونت پشت درب ایستاده و کلون درب می کوبد؟

عنقریب اگر درب را باز نکنید درب و کلون یکجا شکسته و وارد می شود.

آنوقت این گرگ گرسنه نه ریاست می شناسد نه عمامه نه ریش نقره ای یا ریش سفید را ؟

همه چیز را همه کس را بی درنگ تکه پاره خواهد کرد.

بعد از کشتار گرگ ها جولان کفتار ها شروع خواهد شد.

می شنوید این کلون مرگ است که به صدا در آمده؟

هر چه زودتر باید ستاد جنگ اقتصادی در بالا دست ستاد کرونا تشکیل شود با ضرب عجل یک لحظه؟

ستاد واقعی با مردانی صادق و عابد با پشتکاری جهاد گونه و گرنه مرگ است که می تازد.

مرگ دارد همانند گرگ گرسنه ای در بیابان زوزه می کشد؟

آیا صدای زوزه گرگ را می شنوید؟

آیا صدای در هم شکستن استخوانهای خورده شده زیر پنجه و دندان درندگان گرسنه را می شنوید؟

بعضی دوست دارند همچنان خود را به کری و کوری بزنند.

اما من دارم هم صدای گرگ هم صدای کفتارها هم صدای مرگ را می شنوم و هم می بینم . 

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 390 ) تلفات اقتصاد بالاتر از کرونا بود اما ستاد فرماندهی نداشت.

باید به بعضی ها و از جمله مردم ایران تولد ستاد فرماندهی مقابله با کرونا را تبریک گفت شدت ترس از کرونا بالاخره حکومت وادار کرد تا یک ستاد فرماندهی تشکیل دهد اگرچه این تحول تبریک بسیار دارد اما ناقص است؟

قبل از بررسی این ستاد فرماندهی مقابله با کرونا اول سری به تلفات اقتصاد بزنیم تا مشخص شود چرا اقتصاد هم به ستاد فرماندهی عملیات اقتصادی هم نیاز داشت خیلی بیشتر از ستاد کرونا حتی بیست برابر بیشتر نیاز بود و هست چرا؟

تعداد تلفات اقتصاد کشور چند نفر بوده و هست؟

حداقل بیست میلیون نفر آسیب شدید از تحریم و بحران اقتصادی کشور صدمه دیدند به طوری که بصورت کامل از درآمد محروم شدند این آمار مرکز پژوهش های مجلس است نه آمار من؟

حداقل پنجاه میلیون نفر صدمه جزئی یا خسارات بیست تا 50 درصدی داشتند.

خلاصه کلام اینکه امروز هفتاد میلیون نفر به گواهی دولت و سازمان بودجه به کمک نیازمند هستند.

در این خسارات شکی نیست این حداقل اعتراف است.

برای خساراتی اینچنین عظیم نباید ستاد فرماندهی تشکیل می شد تا از عمق خسارات کاسته شود؟

چرا نشد برای منفعت آن چند در صد کاسبان تحریم یا برای محروم و ملزم شدن بعضی مدیران به انجام تغییرات؟

حتما ستاد فرماندهی اقتصادی تشکیل می شد از عمق این خسارات کاسته می شد.

دقیقا نمی توان درصد تعیین کرد اما اگر این ستاد خوب عمل می کرد حداقل از پنجاه در صد خسارات اقتصادی جلو گیری می کرد.

این حداقل مقدار است اگر خوب عمل می کرد از هفتاد درصد و اگر عالی بود و افراد به جا انتخاب شده بودند هشتاد در صد از خسارات را جلوگیری کرده و پوشش می داد.

چه کسی یا چه کسانی در این کار کوتاهی کردند؟

بی شک یکی از کوتاهی کنندگان شخص رئیس جمهور است حالا به چه منظوری الله علم است برای سوء استفاده برای تحمیل "مذاکره " برای از دست  ندادن "اختیارات" یا برای ادامه مدیریت ناقص خود؟

اما اگر آن ستاد فرماندهی اقتصادی از افراد درست تشکیل شده بود امروز برای مقابله با کرونا بسیار تواناتر بودیم.

تمام تلفات کرونا اگر صد در صدی هم بشود دو میلیون نخواهد بود اما تلفات اقتصاد حداقل بیست میلیون بوده است؟

آیا کسی در این کشور اینقدر اختیار داشت که بگوید نماز جمعه برگزار نشود برای سرایت این یک پیشرفت بزرگ است؟

نه به این خاطر که نماز جمعه برگزار نشد ( کاش برگزار می شد در تلویزیون و اینترنت و مردم در خانه خطبه گوش می کردند و نماز در خانه می خواندند)

بلکه به این خاطر که مردم ما به این درجه از هوش درایت رسیده اند که در مقابل منطق تسلیم و گوش به فرمان هستند و امامان جمعه هم هوشیار منعطف هستند این تبریک بزرگی دارد.

اما نقص فعلی ستاد فرماندهی مقابله با کرونا این ستاد با ترکیبی پزشکی تشکیل شده این یک نقص است این ستاد باید با حضور چند متخصص دیگر باید تکمیل شود.

اول حضور یک اقتصاد دان دوم حضور روانشناس اجتماعی سوم حضور فقیه کامل چهارم یک جامعه شناس و حتی یک سیاستمدار معتدل تا تصمیمات آن با توجه به آثار آتی بسیار حساب شده تر باشد.

نه اینکه مدارس تعطیل کنیم آنوقت موجبات پخش  ویروس به سرتا سر کشور هموار شود.

به هر حال تبریک من به جای خود باقی است ما باید برای مقابله با حوادث و تحریمها  و بیماریهای مسری ستادهای اینچنینی تشکیل دهیم.

این اولین گام مقابله است.

گامی که در اقتصاد هرگز برداشته نشد؟

برایم مثال ستاد فرماندهی اقتصادی سران سه قوه را نیاورید چون برای مشکلاتی که همین سران برای کشور درست کرده اند باید یک ستاد اقتصادی تشکیل شود نه اینکه دوباره خود مقصرین برای رفع تقصیر مامور کنیم؟

رئیس قوه قضائیه تازه منصوب شده اما رئیس مجلس و رئیس جمهور خود از متهمین اصلی و مقصرین اصلی وضع امروز اقتصاد ایران هستند.